لادن رهبری؛ محمود شارعپور
دوره 15، شماره 1 ، فروردین 1393، ، صفحه 116-141
چکیده
این مطالعه نظریة حق به شهر هانری لوفور را در شهر تهران به آزمون گذاشته و میزان کاربستپذیری آن را در زمینة اجتماعی- شهروندی ایران ارزیابی میکند؛ ضمن اینکه احتمال وجود تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر را نیز مورد بررسی قرار میدهد. نتایج حاصل از پیمایش انجامشده در جمعیت نمونة 168 نفری از زنان و مردان ساکن مناطق بیست ...
بیشتر
این مطالعه نظریة حق به شهر هانری لوفور را در شهر تهران به آزمون گذاشته و میزان کاربستپذیری آن را در زمینة اجتماعی- شهروندی ایران ارزیابی میکند؛ ضمن اینکه احتمال وجود تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر را نیز مورد بررسی قرار میدهد. نتایج حاصل از پیمایش انجامشده در جمعیت نمونة 168 نفری از زنان و مردان ساکن مناطق بیست و دوگانة شهر تهران نشان میدهد که نظریهی حق به شهر لوفور در بستر شهروندی تهران کاربستپذیری دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که مفهوم تولید فضا که در نظریة لوفور نقش کلیدی دارد، تأثیر معناداری بر ادراک از حق به شهر در تهران ندارد که این میتواند ناشی از تفاوتهای زمینهای در ادراک از مفهوم حق و یا تفاوت در معنای شهروندی در اجتماعات متفاوت باشد. نتیجة رگرسیون لجستیک نیز نشان داد که تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر وجود دارد. این مطالعه نشان میدهد که مشارکت زنان در شهر و اختصاصیابی فضای شهری به زنان کمتر از مردان است و جنسیت در کنار طبقه، نقش کلیدی در اختصاصدهی فضاها به اقشار اجتماع بازی میکند.
لادن رهبری؛ محمود شارعپور
دوره 14، شماره 1 ، فروردین 1392، ، صفحه 116-141
چکیده
این مطالعه نظریة حق به شهر هانری لوفور را در شهر تهران به آزمون گذاشته و میزان کاربستپذیری آن را در زمینة اجتماعی- شهروندی ایران ارزیابی میکند؛ ضمن اینکه احتمال وجود تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر را نیز مورد بررسی قرار میدهد. نتایج حاصل از پیمایش انجامشده در جمعیت نمونة 168 نفری از زنان و مردان ساکن مناطق بیست ...
بیشتر
این مطالعه نظریة حق به شهر هانری لوفور را در شهر تهران به آزمون گذاشته و میزان کاربستپذیری آن را در زمینة اجتماعی- شهروندی ایران ارزیابی میکند؛ ضمن اینکه احتمال وجود تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر را نیز مورد بررسی قرار میدهد. نتایج حاصل از پیمایش انجامشده در جمعیت نمونة 168 نفری از زنان و مردان ساکن مناطق بیست و دوگانة شهر تهران نشان میدهد که نظریهی حق به شهر لوفور در بستر شهروندی تهران کاربستپذیری دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که مفهوم تولید فضا که در نظریة لوفور نقش کلیدی دارد، تأثیر معناداری بر ادراک از حق به شهر در تهران ندارد که این میتواند ناشی از تفاوتهای زمینهای در ادراک از مفهوم حق و یا تفاوت در معنای شهروندی در اجتماعات متفاوت باشد. نتیجة رگرسیون لجستیک نیز نشان داد که تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر وجود دارد. این مطالعه نشان میدهد که مشارکت زنان در شهر و اختصاصیابی فضای شهری به زنان کمتر از مردان است و جنسیت در کنار طبقه، نقش کلیدی در اختصاصدهی فضاها به اقشار اجتماع بازی میکند.
محمود شارعپور؛ تقی آزادارمکی؛ علی عسکری
دوره 10، شماره 1 ، فروردین 1388، ، صفحه 64-98
چکیده
امروزه حضور انسانهای متفاوت در محل زندگی، کار و عرصه اجتماع از حساسیت ویژهای برخوردار است. از آنجا که وجود چنین تنوعی ممکن است باعث ایجاد درگیری در صحنه اجتماع گردد لازم است تا با اجرای پژوهشهای علمی زمینه همزیستی افراد متفاوت فراهم شود. تحقیق حاضر با استفاده از نظریه سرمایه اجتماعی پاتنام به دنبال بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی ...
بیشتر
امروزه حضور انسانهای متفاوت در محل زندگی، کار و عرصه اجتماع از حساسیت ویژهای برخوردار است. از آنجا که وجود چنین تنوعی ممکن است باعث ایجاد درگیری در صحنه اجتماع گردد لازم است تا با اجرای پژوهشهای علمی زمینه همزیستی افراد متفاوت فراهم شود. تحقیق حاضر با استفاده از نظریه سرمایه اجتماعی پاتنام به دنبال بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و مولفههای آن با مدارا میباشد. روش تحقیق پیمایشی بوده و تعداد 220 نفر از دانشجویان دانشکدههای علوم اجتماعی دانشگاه تهران و علامهطباطبایی که در نیمسال اول سال تحصیلی 88-1387 مشغول به تحصیل بودهاند به طور خود اجرا به پرسشنامه پاسخ دادهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد که از میان متغیرهای سرمایه اجتماعی، اعتماد نهادی با تمامی ابعاد مدارا رابطه معکوس و معناداری داشته است. همچنین رابطه مستقیم و معناداری بین مشارکت در شبکههای غیر رسمی سیاسی و شبکههای رسمی با ابعاد مدارا مشاهده شده است. نتایج تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که از میان متغیرهای سرمایه اجتماعی و متغیرهای زمینهای چهار متغیر اعتماد نهادی، سن، شبکههای غیر رسمی سیاسی و سرمایه اجتماعی انحصاری و ارتباطی مهمترین تبیینکنندههای مدارا میباشند.