حسین سروی؛ حسن محدثی؛ رضا صمیم
چکیده
این مقاله نسبت گرایشهای دینی با موسیقی را در ایران معاصر مورد بحث قرار داده است. گرایشها بر اساس تقسیمبندی محدثی (محافظتگرایی دینی، ترمیمگرایی دینی و بازسازیگرایی دینی) بررسی و مواضع هر یک در قبال موسیقی بهبحث گذاشته شده است. در این مقاله رابطة دو نهاد دین و نهاد هنر از منظر جامعهشناسی دین و جامعهشناسی هنر مورد ...
بیشتر
این مقاله نسبت گرایشهای دینی با موسیقی را در ایران معاصر مورد بحث قرار داده است. گرایشها بر اساس تقسیمبندی محدثی (محافظتگرایی دینی، ترمیمگرایی دینی و بازسازیگرایی دینی) بررسی و مواضع هر یک در قبال موسیقی بهبحث گذاشته شده است. در این مقاله رابطة دو نهاد دین و نهاد هنر از منظر جامعهشناسی دین و جامعهشناسی هنر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. مقاله با استفاده از روش اسنادی و چارچوب نظری ملهم از آرای ماکس وِبِر تدوین شده است. رویکرد هر یک از گرایشها به موسیقی بر اساس هفت شاخص (خرید و فروش، تعلیم و تعلم، سماع، استماع، نواختن و آوازخوانی، ارائه تعریف، ملاک تشخیص و استثنائات) بررسی شده است. بر مبنای تحلیل ارائه شده، رویکرد نخست با آمیختن مفهوم کشسان غِنا، لهو و لعب و بعضاً موسیقی با افعال حرام، هر کنشی را در خصوص موسیقی حرام دانسته و صرفاً در بعضی موارد همچون جنگها، کاربرد موسیقی را مجاز دانسته است. گرایش دوم با استفاده از مفهوم "منطقة فراغ" و امکان تشخیص موسیقی حلال و کاربرد حرام موسیقی، موضوعات آن را بهسه بخش حلال، حرام و بعضاً مشکوک تقسیمبندی میکند. در گرایش سوم افراد، منتقد حکم حرام بودن موسیقیاند و شرایط اجتماعی، زمینهمندی و کنشگر در این گرایش اهمیت بیشتری مییابند. این بررسی نشان میدهد که گرایش دینی مسلّط در ایران در برابر فشار اجتماعی مطالبه کنندة موسیقی، وضعیتی انفعالی دارد. ارزیابی نویسندگان مقاله این است که گرچه در ایران معاصر نهاد هنر استقلال نسبی خود را از نهاد دین بهدست نیاورده، اما روند تحولات بهسود نهاد هنر و خارج شدن آن از سیطرة نهاد دین در جریان است.
حمید نادری نورعینی؛ حسن محدثی
دوره 18، شماره 1 ، فروردین 1396، ، صفحه 99-130
چکیده
شیخ فضلالله نوری از تأثیرگذارترین شخصیتهای صدر مشروطه و مهمترین مخالف آن جنبش به شمار میرفت. دربارة دلایل مخالفتهای او با مشروطه و نیز دریافت او از حکومت قانون، فراوان سخن گفتهاند. اما ما در اینجا به بررسی تصور شیخ فضلالله از بنیانهای نظم اجتماعی میپردازیم. پرسش اصلی این است که او چه دریافت و تصوری از منشأ ...
بیشتر
شیخ فضلالله نوری از تأثیرگذارترین شخصیتهای صدر مشروطه و مهمترین مخالف آن جنبش به شمار میرفت. دربارة دلایل مخالفتهای او با مشروطه و نیز دریافت او از حکومت قانون، فراوان سخن گفتهاند. اما ما در اینجا به بررسی تصور شیخ فضلالله از بنیانهای نظم اجتماعی میپردازیم. پرسش اصلی این است که او چه دریافت و تصوری از منشأ نظم اجتماعی داشت؟ و چه نسبتی میان این نظم و اراده الهی برقرار میکرد؟ این پرسش را بر اساس تمایزی که چارلز دیویس میان سه گونه برداشت از نظم اجتماعی قائل است، مورد بررسی قرار میدهیم. او به لحاظ نسبتی که جوامع با امر قدسی برقرار میکنند، میان سه جامعة قدسی، سکولار و کثرتگرا تمایز قائل میشود. بر این اساس میتوان گفت تصور شیخ نوری از بنیانهای نظم اجتماعی منطبق با جامعة قدسی است؛ یعنی جامعهای که نه حاصل اراده و توافق انسانهای تشکیل دهندة آن، که برآمده از ارادهای فوق بشری یا الاهی است که انسانها باید خود را با آن منطبق سازند. در واقع نوری با مقدس ساختن نظم موجود آن را از دسترس انسان خارج میسازد و از هرگونه تغییری مصون میداند. به دیگر سخن، شیخ با انجماد قوانین و خارج کردن آن از دسترس عاملان اجتماعی، مخالف هرگونه تغییر و نوآوری به شمار می رود. او تدوین و نگارش قانون را بدعت در دین و حفظ بیضة اسلام را در زمان غیبت برعهدة نواب عام میداند. او شاه را قوة مجریة حکومت اسلامی معرفی میکند و تضعیف «سلطان اسلام پناه» را همچون تضعیف دین میشمارد. در مجموع، تمام استدلالهای شیخ در جهت حفظ و تقویت نظم موجود از طریق مقدس ساختن آن است. دریافت او از عدالت نیز در انطباق کامل با تصور قدسی از نظم است. عدالت به گمان شیخ چیزی جز اجرای احکام شریعت نیست و از آنجا که در نظر وی تساوی حقوق برخلاف احکام شریعت است، عین ظلم تلقی میشود.