کریم رضادوست؛ علی حسین حسینزاده؛ فیروز طاهری
دوره 8، شماره 3 ، مهر 1386، ، صفحه 79-119
چکیده
مقالۀ حاضر، با هدف «آسیبشناسی جریان روشنفکری در ایران معاصر» انجام شد. روش تحقیق در این مقاله، نظری و بر رویکردی انتقادی مبتنی است. این رویکرد، بر مطالعۀ منابع تاریخی- تحلیلی استوار میباشد. این مقاله دورههای تاریخی معاصر ایران، یعنی از آغاز شکل-گیری اندیشۀ مشروطهخواهی تا انقلاب اسلامی را در بر میگیرد. چارچوب نظری، ...
بیشتر
مقالۀ حاضر، با هدف «آسیبشناسی جریان روشنفکری در ایران معاصر» انجام شد. روش تحقیق در این مقاله، نظری و بر رویکردی انتقادی مبتنی است. این رویکرد، بر مطالعۀ منابع تاریخی- تحلیلی استوار میباشد. این مقاله دورههای تاریخی معاصر ایران، یعنی از آغاز شکل-گیری اندیشۀ مشروطهخواهی تا انقلاب اسلامی را در بر میگیرد. چارچوب نظری، تلفیقی از نظریههای میشل فوکو، ژان بودریار، و یورگن هابرماس میباشد. در این مقاله، جریان روشنفکری در سه بخش: 1- بنیانهای فکری، 2- نهادهای روشنفکری، و 3- مواجهه با غرب، بررسی و با انطباق بر چارچوب نظری و ساختار سیاسی- اجتماعی، به آسیبشناسی آن پرداختهشد. بنیانهای فکری شامل: 1- فرایند شکلگیری مفاهیم، 2- منشأ فکری، 3- استقلال فکری، و 4- عقلانیت بود. روشنفکران ایرانی در ارتباط با بنیانهای فکری با ضعفهایی مواجه بودند. نهادهای روشنفکری شامل: 1- دارالفنون، 2- فراموشخانه، 3- فردیدیه، 4- چپگرایی، و 5- حسینیۀ ارشاد بود. این نهادها نیز در نهایت کارکردی «ابزارگرایانه»، «هویتگرایانه»، و «عملگرایانه» ایفا نمودند. روشنفکران ایرانی در مواجهه با غرب، نگرشهای متفاوتی اتخاذ نمودند. گروهی غرب را یک کل یکپارچه دانسته و به نفی آن پرداختند، گروهی دیگر خواهان گزینش جنبههایی از آن شدند. بهطور کلی، می-توان روشنفکران ایرانی را «چپ- نخبهگرای رمانتیک» نامید، که دارای گرایشات «هویتاندیشانه»، «خشونتگرایانه» و «ابزارگرایانه» می-باشند. نتیجۀ مقاله، ساخت تیپ خاصی از روشنفکری با ویژگیها و خصوصیات نوین شامل: «خردگرایی»، «استقلال فکری»، و «خشونت-گریزی» بود. بر این اساس، گفتمان تیپ نوین روشنفکری نیز مبتنی بر «سنت- مدرنیته»، خواهد بود.