مسیرهای محتمل در عرفی شدن ایران" تلاش دارد تا با تعیین جایگاه بحث در ادبیات عرفی شدن،راه خویش را از تاملات پراکنده و اهتمامات و دغدغه های دیگر در این باب متمایز سازد.بررسی عرفی شدن ایران به مثابه یک فرایند محتمل،مستلزم برداشتن سه گام تمهیدی است:1. داشتن تصویری گویا از"بستر وقوع" 2. تعریفی روشن و ممیز از این "پدیده" و بالاخره 3. وارسی و نقد ...
بیشتر
مسیرهای محتمل در عرفی شدن ایران" تلاش دارد تا با تعیین جایگاه بحث در ادبیات عرفی شدن،راه خویش را از تاملات پراکنده و اهتمامات و دغدغه های دیگر در این باب متمایز سازد.بررسی عرفی شدن ایران به مثابه یک فرایند محتمل،مستلزم برداشتن سه گام تمهیدی است:1. داشتن تصویری گویا از"بستر وقوع" 2. تعریفی روشن و ممیز از این "پدیده" و بالاخره 3. وارسی و نقد "ایده های مطرح"دربراه عرفی شدن ایران. مدل ارائه شده درباره عرفی شدن ایران،مدعای اصلی و محصول نهایی این تلاش است که حاوی اشاراتی است به:1.عوامل موثر بر این فرایند در چهار سطح کلان،میانه،خردو خود دین، 2. شاخص های تفصیل یافته هر کدام و 3. مسیر و روند وقوع آن ها.
بیش از پنج دهه نیست که بررسی انواع،میزان و تغییرات دینداری موضوع مطالعات تجربی و میدانی قرار گرفته است.ابعاد و شاخص های دینداری از اوایل دهه 60،که گرهارد لنسکی نخستین مدل دینداری را پیشنهاد کرد تاکنون، تحولات بسیاری را به خود دیده است،اما همگی در دو خصوصیت مشترک بوده اند:ملهم بودن از آموزشهای مسیحی و متاثر شدن از متغیرهای تاریخی -اجتماعی ...
بیشتر
بیش از پنج دهه نیست که بررسی انواع،میزان و تغییرات دینداری موضوع مطالعات تجربی و میدانی قرار گرفته است.ابعاد و شاخص های دینداری از اوایل دهه 60،که گرهارد لنسکی نخستین مدل دینداری را پیشنهاد کرد تاکنون، تحولات بسیاری را به خود دیده است،اما همگی در دو خصوصیت مشترک بوده اند:ملهم بودن از آموزشهای مسیحی و متاثر شدن از متغیرهای تاریخی -اجتماعی غرب.وجود همین دو ویژگی امکان بهره برداری از این مدلها را در بسترهای دینی و اجتماعی متغیر دشوار ساخته ،مع الوصف مانع از انجام دادن برخی تمرینات در مطالعه دینداری با استفاده از سنجه های مشهور تر آنان نگردیده است.اینک پس از سپر شدن بیش از یک دهه از مطالعات دینداری در ایران و آشکار شدن ضعفها و نارسایی های موجود در مدل و قالبهای رایج ،عزم جدیدی برای ساخت و به کار گیری سنجه های منبعث از آموزه های اسلامی و متطبق با شرایط اجتماعی ایران شکل گرفته ایت که نوید بخش رفتن به سوی مدلی جامع و سنجه ای معیار برای این کار می باشد.این مقاله با همین پیشینه و در راستای همین هدف،پس از تعریف دینداری،برخی از مشهورترین مدلهای دینداری را معرفی نموده است تا با وارسی و نقد اجتماعی آنها،زمینه برای ارائه"مدلی برای سنجش دینداری در ایران" فراهم آید.دینداری دارای ابعاد و اجزایی است که از وجوه مختلف دین منبعث می گردد و به نوبه خود نسبتی با ابعاد وجودی انسان دارد.لذا تلاش شده است تا مدل پیشنهادی ،از یکسو،بیانگر نسبت های منطقی میان این دو مقولات باشد ،و از سوی دیگر،علاوه بر "ابعاد"،تجلیات دینداری،مثل"آثار" و " پی آمدهای" عمیق آن را در سنجش به کار می آیند نمایان سازد.اشاره به رعایت چند نکته اساسی در پیاده سازی و تبدیل مدل به یک سنجه عملیاتی و شرح و توضیح مفاهیم و اصطلاحات به کار رفته در آن بخش انتهایی کار است که برای اطلاع از ضعف و خطاهای احتمالی و باز بینی و اصلاحات لازم در معرض مداقه و ارزیابی اساتید فن گذاشته می شود.
دین در "وضعیت انقلابی" موضوع مطالعه ای است که در آن نقش و عملکرد دین در دو تجربه انقلابی فرانسه و ایران مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد.مروری گذرا بر زمینه ها و روند شکل گیری انقلاب 1789 فرانسه و جریانات و حوادث متعاقب آن نشان می دهد که کلیسای کاتولیک و باور مسیحی به عنوان یکی از اجزای بر پادارنده نظام حاکم و حافظ وضع موجود مورد تعرض و ادبار ...
بیشتر
دین در "وضعیت انقلابی" موضوع مطالعه ای است که در آن نقش و عملکرد دین در دو تجربه انقلابی فرانسه و ایران مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد.مروری گذرا بر زمینه ها و روند شکل گیری انقلاب 1789 فرانسه و جریانات و حوادث متعاقب آن نشان می دهد که کلیسای کاتولیک و باور مسیحی به عنوان یکی از اجزای بر پادارنده نظام حاکم و حافظ وضع موجود مورد تعرض و ادبار انقلابیون قرار داشت .به بیان دیگر،مسیحین نه تنها هیچ نقشی در فرایند بسیج انقلابی فرانسه بازی نکرد،بلکه در مرحله رادیکالیزه شدن انقلاب بعضا مواضع ضد بسیج نیز به خود گرفت.همین مسئله در انقلاب ایران صورت کاملا متفاوتی یافت.تا جایی که دین با احراز موقعیت ایدئولوژیک توانست رهبری و سازماندهی بسیج انقلابی ار نیز به عهده بگیرد و تجربه جدیدی را در سلسله انقلابات به ثبت برساند.از بررسی تطبیقی تجربه انقلابی فرانسه و ایران چنین به دست می آید که به جز عوامل و شرایط ساختاری تاثیر گذار ،تفاوت های این دو انقلاب ار اولا در تمایزات آموزه های اسلام و مسیحیت و ثانیا در عملکرد گذشته و مواضع سیاسی-اجتماعی همان وقت متولیان این دو دین باید جست.