محمد میرزایی؛ حسن چاوشیان تبریزی؛ حمید عباداللهی چنذانق؛ آرش حیدری
چکیده
پرابلماتیک نوشتار حاضر چرخش ماتریالیستی وضعیت در فرایندهای پساجنگ و برآمدن رژیمی سراسر جدید از حقیقت است که منطق معنایی آن برتمام وضعیت حاکم است. دراین میان هرآنچه هستی متعینی یافته است درحکم دادهای ثانوی و همچون متافوری است که در پس آن و به گونهای بسگانه میتوان رد و اثرهای صامت و خاکستری این چرخش معنایی– فضایی ...
بیشتر
پرابلماتیک نوشتار حاضر چرخش ماتریالیستی وضعیت در فرایندهای پساجنگ و برآمدن رژیمی سراسر جدید از حقیقت است که منطق معنایی آن برتمام وضعیت حاکم است. دراین میان هرآنچه هستی متعینی یافته است درحکم دادهای ثانوی و همچون متافوری است که در پس آن و به گونهای بسگانه میتوان رد و اثرهای صامت و خاکستری این چرخش معنایی– فضایی را رویت پذیر ساخت. این نوشتار میکوشد به طرزی تبارشناسانه و با اتکا به تحلیل رو به پس، ضمن ترسیم مسیرهای روبه زوال سامانه های معناساز پیشین از خلال استلزامات همنشینی زنجیرهای از عناصر ناهمگون نظیر جنگ، تحریم، کردارهای سیاسی و اجتماعی، مطالبات زنان و منازعات معرفت شناسانه، شرایط امکان این رژیم جدید حقیقت را در ابژهی بدن و ایجابیت آن بازسازی کند. این بازسازی به برهمکنش انبوه های از رویدادهای تاریخی حاضر در فضا و بالاخص فاکتورهای تغییردهندهی الگوی بار بیماریها درفضای پساجنگ مرکزیت میبخشد که با فراهم سازی شرایط اتصال کردارهای سیاسی و گفتارهای پزشکی درگرهگاه ایجاد شهر سالم و مدیریت بر آن و به میانجی ابداع قسمی جدید از سوژهمندی و حقیقت، سوژه های پساانقلابی را با راندن بههزارتوی آپاراتوسهای دولتی، منقاد و مطیع میسازند
محسن حسن پور اسلانی؛ بهرنگ صدیقی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1392، ، صفحه 3-34
چکیده
مردانگی، چند سالی است که به مسألهای در خور توجه در مطالعات جنسیت تبدیل شده است. با توجه به اینکه این پدیده، امری متکثر، برساختی و تاریخی است، در فرهنگها و گفتمانهای گوناگون، به شکلها و شیوههای متفاوتی تجربه میشود. پژوهش حاضر با مطالعه عکسهای مطبوعاتیِ دهههای 50 و 60 خورشیدی، تلاش دارد تا به بررسی مردانگی هژمونیک در این ...
بیشتر
مردانگی، چند سالی است که به مسألهای در خور توجه در مطالعات جنسیت تبدیل شده است. با توجه به اینکه این پدیده، امری متکثر، برساختی و تاریخی است، در فرهنگها و گفتمانهای گوناگون، به شکلها و شیوههای متفاوتی تجربه میشود. پژوهش حاضر با مطالعه عکسهای مطبوعاتیِ دهههای 50 و 60 خورشیدی، تلاش دارد تا به بررسی مردانگی هژمونیک در این دو دهه بپردازد. مردانگی هژمونیک، نوعی از مردانگی است که توسط گفتمانهای مسلط به عنوان مردانگی طبیعی و غیرتاریخی برساخته میشود و به تمام مردان نیرو وارد میکند تا نسبت خود را با آن تعریف کنند.
یافتههای این پژوهش که به روش نشانهشناسی اجتماعی انجام شده است، نشان میدهد که در پیش از انقلاب با توجه به سلطه گفتمان مدرنیته، مردانگی شهری – دهاتی به عنوان مهمترین تقابل جنسیتی شکل گرفته بود. اما با نزدیکشدن به سال 57، مردانگی انقلابی به عنوان یک نوع مردانگی مقاومت در برابر مردانگی شهری ابراز وجود کرد و در نهایت توانست جایگاه مسلط آن را از بین ببرد. پس از پیروزی انقلاب، با مهار مردانگی انقلابی و شکلگیری نظم جدید، مردانگی مستضعف – اشرافی بر عکاسی مطبوعاتی مسلط گشت.