سورن مصطفائی؛ اسماعیل عالی زاد
چکیده
این مقاله بهرابطۀ انسان و طبیعت در اندیشه و شعر سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث میپردازد. دو دفتر «صدای پای آب» و «حجم سبز» از سپهری و سه دفتر «زمستان»، «آخر شاهنامه» و «از این اوستا» از اخوان ثالث انتخاب گردیدهاست. در این مقاله از برخی نظریهپردازان مکتب رمانتیسم، بهخصوص ژان ژاک روسو استفاده شدهاست. ...
بیشتر
این مقاله بهرابطۀ انسان و طبیعت در اندیشه و شعر سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث میپردازد. دو دفتر «صدای پای آب» و «حجم سبز» از سپهری و سه دفتر «زمستان»، «آخر شاهنامه» و «از این اوستا» از اخوان ثالث انتخاب گردیدهاست. در این مقاله از برخی نظریهپردازان مکتب رمانتیسم، بهخصوص ژان ژاک روسو استفاده شدهاست. رویکرد این پژوهش بینرشتهای و روش آن تحلیل محتوای کیفی از نوع مضمونی، که نخست بهشیوۀ قیاس بهردیابی مفاهیم ملاحظات نظری پرداخته که از مهمترین آنها میتوان بهنظممندی طبیعت اشاره کرد که در اشعار سپهری حضور پررنگی دارد. دوم بهشیوۀ استقرا، مفاهیم و مقولاتی را که در پیوند با رابطۀ انسان و طبیعت بوده و در ملاحظات نظری نیامده، استخراج شدهاست. با تکیه بر این دو منطق پژوهشی و کاربست روش تحلیل محتوای مضمونی دو سازۀ مفهومی «طبیعتگرایی» و «دگردیسی رابطۀ انسان و طبیعت» بهدست آمد که بین اشعار سپهری و اخوان ثالث مشترک است، اما هر کدام تلقی خاص خود را نسبت به این مفاهیم دارند. وجه ممیزۀ اشعار سپهری در این مورد توجه بهتمامی عناصر طبیعی و ارجح ندانستن یکی بر دیگری یا بهعبارت روشنتر، اهمیت به «کلیت طبیعت» و در اشعار اخوان ثالث، «همسرنوشتی انسان و طبیعت» است. گذشته از این، نوع مواجهه سپهری و اخوان ثالث با طبیعت، در تضاد با زمانۀ آنها و در تقابل با گفتمان حاکم و اندیشۀ پیشرفت مسلط بر آن قراردارد.