جامعه شناسی
مهین شیخ انصاری
چکیده
فضای مجازی اکنون جزئی از زندگی روزمره بیش از 67 میلیون نفر کاربر ایرانی شده است، این مطالعه بر آن است که فهم بهتری از تاثیر فناوریهای وب2 بر جامعه و کنش کاربران ایرانی در فضای مجازی بدست بیاورد. به لحاظ روشی، این تحقیق از نوع تحلیل ثانویه است، و نمونه مورد مطالعه 732 مقاله منتشرشده علوم اجتماعی در بازه زمانی 1381 تا 1400 است. یافتههای این ...
بیشتر
فضای مجازی اکنون جزئی از زندگی روزمره بیش از 67 میلیون نفر کاربر ایرانی شده است، این مطالعه بر آن است که فهم بهتری از تاثیر فناوریهای وب2 بر جامعه و کنش کاربران ایرانی در فضای مجازی بدست بیاورد. به لحاظ روشی، این تحقیق از نوع تحلیل ثانویه است، و نمونه مورد مطالعه 732 مقاله منتشرشده علوم اجتماعی در بازه زمانی 1381 تا 1400 است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که فناوریهای وب2 هویت دینی و ملی، و ارزشهای خانوادگی کاربران ایرانی را تضعیف میکنند. همچنین این فناوری ها روابط اجتماعی، سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی کاربران ایرانی را افزایش میدهند. از طرف دیگر «مسائل و پدیدههای نوظهور اجتماعی» مانند اعتیاد اینترنتی، جرائم اینترنتی، سوگواری مجازی، زیارت مجازی و ...در فضای مجازی پدید آمده است.
نورالدین الهدادی؛ محمدجواد زاهدی؛ هوشنگ نایبی؛ شهناز صداقتزادگان
دوره 16، شماره 3 ، مهر 1394، ، صفحه 65-92
چکیده
امروزه جنبه های گوناگون مسأله هویت از سوی اندیشمندان و نظریه پردازان اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. درجامعه سنتی هویت قومی از طریق سنت و با عضویت افراد در گروه یا اجتماعات قومی به افراد داده میشود و بدین ترتیب از بیرون و به دست نظام خویشاوندی تعیین میشود. در مقابل با پیدایش سبک زندگی مدرن، چارچوبهای سنتی هویت ...
بیشتر
امروزه جنبه های گوناگون مسأله هویت از سوی اندیشمندان و نظریه پردازان اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. درجامعه سنتی هویت قومی از طریق سنت و با عضویت افراد در گروه یا اجتماعات قومی به افراد داده میشود و بدین ترتیب از بیرون و به دست نظام خویشاوندی تعیین میشود. در مقابل با پیدایش سبک زندگی مدرن، چارچوبهای سنتی هویت بخش کمرنگ شده و سبک زندگی مدرن باعث شکلکیری چالشهای هویتی شده است. این مقاله بهدنبال تبیین رابطه میان سبک زندگی و هویت قومی در استان لرستان است. مدل نظری این پژوهش برمبنای نظریه گیدنز، بوردیو و بودریار طراحی شده است. سبک زندگی به شکل دوگانة مدرن و سنتی در پنج بعد شامل الگوی فراغت، الگوی مصرف رسانه، الگوی بازنمایی بدن، الگوی خرید و الگوی تغذیه سنجیده شده است. همچنین هویت قومی در سه بعد ساکن در شهرهای خرم آباد، بروجرد، دورود و الشتر است و از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه برای جمعآوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج بهدست آمده از روش مدلسازی معادلات ساختاری بیانگر این است که مدل نظری، برازش نسبتاً بالایی دارد و دادههای تجربی مدل نظری تحقیق را تأیید و پشتیبانی میکند. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان میدهد که سبک زندگی مدرن به شکل مستقیم 21/0- بر هویت قومی تأثیر منفی میگذارد و سبک سنتی بر عکس سبک مدرن، به صورت مستقیم 25/0 بر هویت قومی تأثیر مثبت میگذارد. علاوه بر آن سبک مدرن به شکل غیرمستقیم و از طریق دینداری 8/0- بر هویت قومی تأثیر منفی میگذارد و سبک سنتی به شکل غیرمستقیم و از طریق دینداری20/0 بر هویت قومی تأثیر مثبت میگذارد. فرهنگی، تاریخی و اجتماعی سنجیده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل جمعیت
هوشنگ نایبی؛ ستار محمدیتلور
دوره 14، شماره 4 ، دی 1392، ، صفحه 131-152
چکیده
این مقاله در پی نشان دادن تأثیر سبک زندگی در هویت اجتماعی است. چارچوب نظری آن استدلال نظری پیر بوردیو مبنی بر تعیینکنندگی سبک زندگی در ایجاد تمایز اجتماعی است. سبک زندگی شامل دو بعد مصرف فرهنگی و مدیریت بدن و بهصورت تیپولوژی دو وجهی جهانی محلی در نظر گرفته شده و هویت اجتماعی بهصورت سه هویت قومی و مذهبی و جهانوطنی در پیمایشی ...
بیشتر
این مقاله در پی نشان دادن تأثیر سبک زندگی در هویت اجتماعی است. چارچوب نظری آن استدلال نظری پیر بوردیو مبنی بر تعیینکنندگی سبک زندگی در ایجاد تمایز اجتماعی است. سبک زندگی شامل دو بعد مصرف فرهنگی و مدیریت بدن و بهصورت تیپولوژی دو وجهی جهانی محلی در نظر گرفته شده و هویت اجتماعی بهصورت سه هویت قومی و مذهبی و جهانوطنی در پیمایشی از نمونهای احتمالی از جوانان سنندج سنجیده شده است. نتایج بهدست آمده از روش مدل سازی معادلات ساختاری نشان میدهد که دادههای تجربی مدل نظری مورد نظر را حمایت نمیکنند. بهعبارت دیگر بررسی تجربی انجام شده روابط مفروض بین مصرف فرهنگی و مدیریت بدن بهعنوان ابعاد سبکزندگی و هویت قومی، هویت مذهبی و هویت جهانوطنی بهعنوان ابعاد هویتاجتماعی را تأیید نمیکند. هرچند ارتباطی ضعیف بین متغیرهای مذکور برقرار است.
جمال محمدی؛ ابوعلی ودادهیر؛ فردین محمدی
دوره 13، شماره 4 ، دی 1391، ، صفحه 1-23
چکیده
بحث محوری این مقاله مطالعه مناسبات بین سرمایه فرهنگی و سبکِ زندگی در میان طبقه متوسط شهر سنندج است. پیشفرض نظری طرح چنین مسئلهای این است که سبک زندگی به فراخور نوع و میزان سرمایه فرهنگی سامان مییابد. سبک زندگی همچنین نقشی اساسی در برساختن هویتها، معناها، نگرشها، انتخابها، ذائقهها و رفتارها دارد. چارچوب نظری این مطالعه ...
بیشتر
بحث محوری این مقاله مطالعه مناسبات بین سرمایه فرهنگی و سبکِ زندگی در میان طبقه متوسط شهر سنندج است. پیشفرض نظری طرح چنین مسئلهای این است که سبک زندگی به فراخور نوع و میزان سرمایه فرهنگی سامان مییابد. سبک زندگی همچنین نقشی اساسی در برساختن هویتها، معناها، نگرشها، انتخابها، ذائقهها و رفتارها دارد. چارچوب نظری این مطالعه تلفیقی است از آراء پیر بوردیو، دیوید چینی، میشل سوبل و آنتونی گیدنز. جامعه آماری مورد مطالعه طبقه متوسط شهر سنندج است که نمونهای بر اساس قشرهای درونی آن مانند فرهنگیان، کارمندان، پزشکان، مغازهداران و گروههایی جز آنها انتخاب شدهاند. فن گردآوری دادهها پرسشنامه بود که با استفاده از نمونهگیری خوشهای تصادفی در میان 320 نفر از پاسخگویان سنندجی توزیع گردید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین سرمایه فرهنگی و اَشکال آن با سبک زندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین در بین اَشکال مختلف سرمایه فرهنگی نوع «سرمایه فرهنگی تجسمیافته» دارای بیشترین رابطه با سبک زندگی است. یعنی، با افزایش سرمایه فرهنگی، سبک زندگی افراد پیچیدهتر میگردد. از دیگر نتایج تحقیق نقش سرمایۀ فرهنگیِ نهادی است که در پیوندی دیالکتیکی با سرمایه اقتصادی سایر سرمایههای فرهنگی و در نتیجه سبک زندگی را تعیین میکند. در رابطه با متغیرهای زمینهای نتایج تحقیق نشان میدهد در خصوص سبک زندگی و سرمایه فرهنگیِ طبقۀ متوسطِ نوظهور سنندج، در میان متغیرهای زمینهای، متغیر تحصیلات نقشی اساسی در فراهم ساختن زمینه برخورداری از سرمایهها و نوع و میزان مصرف فرهنگی دارد. طبقه متوسطِ نوظهور شهر سنندج ماهیّتی دولتی- خدماتی دارد که متغیر سن نوظهور بودن آن را تبیین میکند.
باقر ساروخانی؛ مریم رفعت جاه
دوره 5، شماره 2 ، تیر 1383، ، صفحه 133-160
چکیده
در دهه های اخیر،در اثر گسترش نوگرایی و نوسازی در عرصه جهان،تحولاتی در زمینه های فرهنگی و ساختاری روی داده که سبب دگرگونی نقش های اجتماعی و اگاهی های زنان شده است.افزایش تحصیلات و اشتغال در میان زنان از سویی سبب کاهش مطلوبیت الگوی زن سنتی می شود و از سوی دیگر سبب دشواری در هماهنگ کردن نقش های سنتی با نقش های جدید شده و به بحران هویت ...
بیشتر
در دهه های اخیر،در اثر گسترش نوگرایی و نوسازی در عرصه جهان،تحولاتی در زمینه های فرهنگی و ساختاری روی داده که سبب دگرگونی نقش های اجتماعی و اگاهی های زنان شده است.افزایش تحصیلات و اشتغال در میان زنان از سویی سبب کاهش مطلوبیت الگوی زن سنتی می شود و از سوی دیگر سبب دشواری در هماهنگ کردن نقش های سنتی با نقش های جدید شده و به بحران هویت زنان منتهی می گردد.تنها راه حل این مسئله تعریف هویت اجتماعی زنان توسط خود آنها است.در پژوهش حاضر عواملی که زنان را به تامل در هویت های سنتی،مقاومت در برابر کلیشه های جنسیتی و باز تعریف هویت اجتماعی قادر می سازد در دو سطح فردی و ساختاری مورد مطالعه قرار گرفته است.روش کمی مورد استفاده در این تحقیق روش پیمایشی بوده است.
نتایج این پیمایش نشان می دهد که از میان کل عوامل مورد مطالعه تحصیلات بیشترین تاثیر را در باز تعریف هویت اجتماعی زنان داشته،پس از آن ارزش ها و نگرشها،سبک زندگی و هویت نقشی مسلط به ترتیب تاثیر بیشتری در باز تعریف هویت اجتماعی زنان داشته اند.به علاوه موقعیت ساختاری در مقایسه با هویت شخصی تاثیر بیشتری در بازتعریف هویت اجتماعی زنان داشته است.از میان دو عامل اشتغال و تحصیلات،تحصیلات که زنان را به منابع فرهنگی هویت سازی مجهز می کند بیشتر از اشتغال که تامین کننده استقلال و منابع مادی هویت سازی است بر باز تعریف هویت اجتماعی زنان و مقاومت آنها در برابر باورهای کلیشه ای مبتنی بر جنسیت تاثیر داشته است.