میثم نقشی؛ نادر امیری؛ کمال خالقپناه
چکیده
هدف از این پژوهش، تحلیل گفتمان ایرانشهری به مثابه گفتمان هویتیِ نوین ایرانیان در کلیت اقتصادی- سیاسی معاصر است. از آنجا که صورتبندی نوین این گفتمان در آثار جوادطباطبابی ظهور یافته، مفصلبندی این گفتمان و چراییِ هژمونیکشدن آن بر مبنای متون نویسنده نامبرده مورد پرسش قرار میگیرد. در ادامه مفهوم خلاِ ایجاد شده به وسیله نئولیبرالیسم ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، تحلیل گفتمان ایرانشهری به مثابه گفتمان هویتیِ نوین ایرانیان در کلیت اقتصادی- سیاسی معاصر است. از آنجا که صورتبندی نوین این گفتمان در آثار جوادطباطبابی ظهور یافته، مفصلبندی این گفتمان و چراییِ هژمونیکشدن آن بر مبنای متون نویسنده نامبرده مورد پرسش قرار میگیرد. در ادامه مفهوم خلاِ ایجاد شده به وسیله نئولیبرالیسم را واسطه قرار داده و به صورتبندی این خلا در گفتمان ایرانشهری بر مبنای روششناسی لاکلائو پرداختهایم. ایده نظری پژوهش حاضر این است که گفتمان ایرانشهری درصدد تفسیر شکاف برآمده از نئولیبرالیسم به واسطه فلسفه سیاسی خاص خود است. بدینترتیب با بهرهگیری از مفاهیم رانسیری مولفههایی مانند: دیگری تهی از دیگریت، حذف مردم و برساخت ملت، جمعِ تهی افراد و تحمیل اجماع بر اختلاف را در تحلیل فلسفهسیاسی آن بر شمردهایم. براساس مولفههای فوق چنین استنباط میشود که گفتمان ایرانشهری و فلسفهسیاسی آن درصددند با عطف توجه تودهها به جایی غیر از بحرانهای نئولیبرالیسم، سیاستهویت ایرانی را بنیان نهاده و وضعیت موجود را توجیه کند.