سپیده خوش بین؛ مژگان زعیم دار؛ رکسانا موگوئی؛ رخشاد حجازی
چکیده
مطالعات جهانی تفاوت چشمگیری در بروز رفتارهای محیطزیستگرایانه بین زنان و مردان نشان میدهد و به نقش زنان در حرکت به سوی توسعهپایدار اشاره کرده است. هدف این پژوهش تبیین و تحلیل شاخصهای مؤثر بر رفتار دوستدارمحیطزیست با تکیه بر نقش جنسیت در شهروندان شهر تهران است. یافتهها نشان میدهد عوامل درونی و بیرونی متعددی در بروز ...
بیشتر
مطالعات جهانی تفاوت چشمگیری در بروز رفتارهای محیطزیستگرایانه بین زنان و مردان نشان میدهد و به نقش زنان در حرکت به سوی توسعهپایدار اشاره کرده است. هدف این پژوهش تبیین و تحلیل شاخصهای مؤثر بر رفتار دوستدارمحیطزیست با تکیه بر نقش جنسیت در شهروندان شهر تهران است. یافتهها نشان میدهد عوامل درونی و بیرونی متعددی در بروز رفتارهای محیطزیستگرایانه نقش دارند. مقاله حاضر به روش توصیفی-پیمایشی و به شیوه تحلیل محتوی کمّی با نگاهی همهجانبه به عوامل مؤثر در بروز رفتارهای دوستدار محیط-زیست شهروندان شهر تهران پرداخته است. حجم نمونه 641 نفر و شهر تهران قلمرو مکانی این تحقیق را تشکیل میدهد. دادههای گردآوری شده از طریق پرسشنامه با استفاده از روشهای تحلیل آماری آزمون تی دو نمونهای مستقل و ضریب همبستگی پیرسون در محیط نرمافزار رایانهای SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل-های آماری نشان میدهد جنسیت در بروز رفتارهای دوستدار محیطزیست تأثیر بهسزایی دارد.
سپیده خوشبین؛ مژگان زعیمدار؛ رکسانا موگوئی؛ رخشاد حجازی
چکیده
مطالعات جهانی تفاوت چشمگیری در بروز رفتارهای محیطزیستگرایانه بین زنان و مردان نشان میدهد و به نقش زنان در حرکت به سوی توسعهپایدار اشاره کرده است. هدف این پژوهش تبیین و تحلیل شاخصهای مؤثر بر رفتار دوستدارمحیطزیست با تکیه بر نقش جنسیت در شهروندان شهر تهران است. یافتهها نشان میدهد عوامل درونی و بیرونی متعددی ...
بیشتر
مطالعات جهانی تفاوت چشمگیری در بروز رفتارهای محیطزیستگرایانه بین زنان و مردان نشان میدهد و به نقش زنان در حرکت به سوی توسعهپایدار اشاره کرده است. هدف این پژوهش تبیین و تحلیل شاخصهای مؤثر بر رفتار دوستدارمحیطزیست با تکیه بر نقش جنسیت در شهروندان شهر تهران است. یافتهها نشان میدهد عوامل درونی و بیرونی متعددی در بروز رفتارهای محیطزیستگرایانه نقش دارند. مقاله حاضر به روش توصیفی-پیمایشی و به شیوه تحلیل محتوی کمّی با نگاهی همهجانبه به عوامل مؤثر در بروز رفتارهای دوستدار محیطزیست شهروندان شهر تهران پرداخته است. حجم نمونه 641 نفر و شهر تهران قلمرو مکانی این تحقیق را تشکیل میدهد. دادههای گردآوری شده از طریق پرسشنامه با استفاده از روشهای تحلیل آماری آزمون تی دو نمونهای مستقل و ضریب همبستگی پیرسون در محیط نرمافزار رایانهای SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیلهای آماری نشان میدهد جنسیت در بروز رفتارهای دوستدار محیطزیست تأثیر بهسزایی دارد.
ستاره هاشمی؛ بهرنگ صدیقی
چکیده
تقاطعیافتگی توضیح میدهد که نظامهای سلطه همچون نظام طبقاتی، جنسیتی، و ملیتی چگونه در هماهنگی با هم عمل و یکدیگر را بازتولید میکنند. در این مقاله بر تجربة ستمدیدگی زنان افغانستانی در رابطه با نهاد آموزش تمرکز میکنیم. مردمنگاریِ نهادی روششناسی مناسبی برای مطالعة تجربة فرودستی است. این مردمنگاری تجربة مردم را در بستر روالهای ...
بیشتر
تقاطعیافتگی توضیح میدهد که نظامهای سلطه همچون نظام طبقاتی، جنسیتی، و ملیتی چگونه در هماهنگی با هم عمل و یکدیگر را بازتولید میکنند. در این مقاله بر تجربة ستمدیدگی زنان افغانستانی در رابطه با نهاد آموزش تمرکز میکنیم. مردمنگاریِ نهادی روششناسی مناسبی برای مطالعة تجربة فرودستی است. این مردمنگاری تجربة مردم را در بستر روالهای نهادی حاکم مطالعه میکند. این پژوهش با نظر بهموقعیت زنان افغانستانی توصیفی از وظایف مادری آنان در قبال آموزش فرزندانشان بهدست میدهد. این که زنان افغانستانی که بهطور همهجانبه بهحاشیه رانده شدهاند، چگونه با این گونه وظایف مراقبتی مواجه میشوند از مهمترین محورهای این پژوهش است. موانع زبانی و بی/کمسوادی در تجربه آنان ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند. فنون اصلی گردآوری دادهها مشاهده و مصاحبه بوده است.
محمدسعید ذکایی؛ کیوان توانای منافی
دوره 15، شماره 1 ، فروردین 1393، ، صفحه 65-91
چکیده
ژانر اتوبیوگرافی در معنای متعارف آن، بیش از هر چیز بر شیوهها و رویههای مقبول در روایت داستان زندگی ناظر است. به این ترتیب که این ژانر، فرمهای قاعدهمند و مشخصی را در زمینة چگونگی قوام دادن داستان زندگی تشویق میکند و از این طریق به طرد فرمهای بدیل در این زمینه مبادرت میورزد. بنابراین ژانر اتوبیوگرافی، در نهایت فشار هنجارینی ...
بیشتر
ژانر اتوبیوگرافی در معنای متعارف آن، بیش از هر چیز بر شیوهها و رویههای مقبول در روایت داستان زندگی ناظر است. به این ترتیب که این ژانر، فرمهای قاعدهمند و مشخصی را در زمینة چگونگی قوام دادن داستان زندگی تشویق میکند و از این طریق به طرد فرمهای بدیل در این زمینه مبادرت میورزد. بنابراین ژانر اتوبیوگرافی، در نهایت فشار هنجارینی را بر چگونگی قوام دادن داستان زندگی تحمیل کرده و از این طریق میکوشد تا شیوههای مقبول و مشروع را از انواع نامقبول آن تمیز دهد. این تشویق و طرد هنگامی واجد دلالتها و پیامدهای معناداری میگردد که این واقعیت را مدنظر قرار دهیم که فرم متعارف در نهایت نوع مشخصی از سوژگی را امکانپذیر کرده و به تبع آن، انواع دیگری از سوژگی را محدود میکند. در همین راستا یکی از زمینههایی که میتواند چنین غیبتی را به نحو معناداری نشان دهد، مقولة جنسیت و به طور مشخصتر، مقولة اتوبیوگرافی زنان است. ژانر اتوبیوگرافی در روند تاریخی قوام یافتناش، در عمل اتوبیوگرافی زنان را خارج از چارچوبهای متعارف و کانونی این ژانر قرار داده و در نتیجه تنها با تحمیل کردن غیبت بر این اتوبیوگرافیها توانسته خود را به مثابة ژانری مشخص صورتبندی کند. بنابراین معرفی اتوبیوگرافیهای زنان به عرصة ژانر، اصولاً در راستای متزلزل کردن مرزها و خودبسندگیهای این ژانر عمل کرده و همزمان فرمها و صور بدیلی را برای قوام دادن داستان زندگی امکان پذیر میکند. در این مجال تلاش میشود تا با تمرکز بر مجموعهای از اتوبیوگرافیهای دانشجویی و با ارائة سنخشناسی و ذکر مهمترین نمونههای هر سنخ، چگونگی تلاش این دانشجویان به منظور قوام دادن داستان زندگی و تجربة زنانهشان را نشان دهیم؛ تلاشی که بیش از هر چیز از رهگذر عدول از فرم متعارف اتوبیوگرافی صورت پذیرفته است.
لادن رهبری؛ محمود شارعپور
دوره 15، شماره 1 ، فروردین 1393، ، صفحه 116-141
چکیده
این مطالعه نظریة حق به شهر هانری لوفور را در شهر تهران به آزمون گذاشته و میزان کاربستپذیری آن را در زمینة اجتماعی- شهروندی ایران ارزیابی میکند؛ ضمن اینکه احتمال وجود تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر را نیز مورد بررسی قرار میدهد. نتایج حاصل از پیمایش انجامشده در جمعیت نمونة 168 نفری از زنان و مردان ساکن مناطق بیست ...
بیشتر
این مطالعه نظریة حق به شهر هانری لوفور را در شهر تهران به آزمون گذاشته و میزان کاربستپذیری آن را در زمینة اجتماعی- شهروندی ایران ارزیابی میکند؛ ضمن اینکه احتمال وجود تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر را نیز مورد بررسی قرار میدهد. نتایج حاصل از پیمایش انجامشده در جمعیت نمونة 168 نفری از زنان و مردان ساکن مناطق بیست و دوگانة شهر تهران نشان میدهد که نظریهی حق به شهر لوفور در بستر شهروندی تهران کاربستپذیری دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که مفهوم تولید فضا که در نظریة لوفور نقش کلیدی دارد، تأثیر معناداری بر ادراک از حق به شهر در تهران ندارد که این میتواند ناشی از تفاوتهای زمینهای در ادراک از مفهوم حق و یا تفاوت در معنای شهروندی در اجتماعات متفاوت باشد. نتیجة رگرسیون لجستیک نیز نشان داد که تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر وجود دارد. این مطالعه نشان میدهد که مشارکت زنان در شهر و اختصاصیابی فضای شهری به زنان کمتر از مردان است و جنسیت در کنار طبقه، نقش کلیدی در اختصاصدهی فضاها به اقشار اجتماع بازی میکند.
محسن حسن پور اسلانی؛ بهرنگ صدیقی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1392، ، صفحه 3-34
چکیده
مردانگی، چند سالی است که به مسألهای در خور توجه در مطالعات جنسیت تبدیل شده است. با توجه به اینکه این پدیده، امری متکثر، برساختی و تاریخی است، در فرهنگها و گفتمانهای گوناگون، به شکلها و شیوههای متفاوتی تجربه میشود. پژوهش حاضر با مطالعه عکسهای مطبوعاتیِ دهههای 50 و 60 خورشیدی، تلاش دارد تا به بررسی مردانگی هژمونیک در این ...
بیشتر
مردانگی، چند سالی است که به مسألهای در خور توجه در مطالعات جنسیت تبدیل شده است. با توجه به اینکه این پدیده، امری متکثر، برساختی و تاریخی است، در فرهنگها و گفتمانهای گوناگون، به شکلها و شیوههای متفاوتی تجربه میشود. پژوهش حاضر با مطالعه عکسهای مطبوعاتیِ دهههای 50 و 60 خورشیدی، تلاش دارد تا به بررسی مردانگی هژمونیک در این دو دهه بپردازد. مردانگی هژمونیک، نوعی از مردانگی است که توسط گفتمانهای مسلط به عنوان مردانگی طبیعی و غیرتاریخی برساخته میشود و به تمام مردان نیرو وارد میکند تا نسبت خود را با آن تعریف کنند.
یافتههای این پژوهش که به روش نشانهشناسی اجتماعی انجام شده است، نشان میدهد که در پیش از انقلاب با توجه به سلطه گفتمان مدرنیته، مردانگی شهری – دهاتی به عنوان مهمترین تقابل جنسیتی شکل گرفته بود. اما با نزدیکشدن به سال 57، مردانگی انقلابی به عنوان یک نوع مردانگی مقاومت در برابر مردانگی شهری ابراز وجود کرد و در نهایت توانست جایگاه مسلط آن را از بین ببرد. پس از پیروزی انقلاب، با مهار مردانگی انقلابی و شکلگیری نظم جدید، مردانگی مستضعف – اشرافی بر عکاسی مطبوعاتی مسلط گشت.
محمدسعید ذکایی؛ کیوان توانای منافی
دوره 14، شماره 1 ، فروردین 1392، ، صفحه 65-91
چکیده
ژانر اتوبیوگرافی در معنای متعارف آن، بیش از هر چیز بر شیوهها و رویههای مقبول در روایت داستان زندگی ناظر است. به این ترتیب که این ژانر، فرمهای قاعدهمند و مشخصی را در زمینة چگونگی قوام دادن داستان زندگی تشویق میکند و از این طریق به طرد فرمهای بدیل در این زمینه مبادرت میورزد. بنابراین ژانر اتوبیوگرافی، در نهایت فشار هنجارینی ...
بیشتر
ژانر اتوبیوگرافی در معنای متعارف آن، بیش از هر چیز بر شیوهها و رویههای مقبول در روایت داستان زندگی ناظر است. به این ترتیب که این ژانر، فرمهای قاعدهمند و مشخصی را در زمینة چگونگی قوام دادن داستان زندگی تشویق میکند و از این طریق به طرد فرمهای بدیل در این زمینه مبادرت میورزد. بنابراین ژانر اتوبیوگرافی، در نهایت فشار هنجارینی را بر چگونگی قوام دادن داستان زندگی تحمیل کرده و از این طریق میکوشد تا شیوههای مقبول و مشروع را از انواع نامقبول آن تمیز دهد. این تشویق و طرد هنگامی واجد دلالتها و پیامدهای معناداری میگردد که این واقعیت را مدنظر قرار دهیم که فرم متعارف در نهایت نوع مشخصی از سوژگی را امکانپذیر کرده و به تبع آن، انواع دیگری از سوژگی را محدود میکند. در همین راستا یکی از زمینههایی که میتواند چنین غیبتی را به نحو معناداری نشان دهد، مقولة جنسیت و به طور مشخصتر، مقولة اتوبیوگرافی زنان است. ژانر اتوبیوگرافی در روند تاریخی قوام یافتناش، در عمل اتوبیوگرافی زنان را خارج از چارچوبهای متعارف و کانونی این ژانر قرار داده و در نتیجه تنها با تحمیل کردن غیبت بر این اتوبیوگرافیها توانسته خود را به مثابة ژانری مشخص صورتبندی کند. بنابراین معرفی اتوبیوگرافیهای زنان به عرصة ژانر، اصولاً در راستای متزلزل کردن مرزها و خودبسندگیهای این ژانر عمل کرده و همزمان فرمها و صور بدیلی را برای قوام دادن داستان زندگی امکان پذیر میکند. در این مجال تلاش میشود تا با تمرکز بر مجموعهای از اتوبیوگرافیهای دانشجویی و با ارائة سنخشناسی و ذکر مهمترین نمونههای هر سنخ، چگونگی تلاش این دانشجویان به منظور قوام دادن داستان زندگی و تجربة زنانهشان را نشان دهیم؛ تلاشی که بیش از هر چیز از رهگذر عدول از فرم متعارف اتوبیوگرافی صورت پذیرفته است.
لادن رهبری؛ محمود شارعپور
دوره 14، شماره 1 ، فروردین 1392، ، صفحه 116-141
چکیده
این مطالعه نظریة حق به شهر هانری لوفور را در شهر تهران به آزمون گذاشته و میزان کاربستپذیری آن را در زمینة اجتماعی- شهروندی ایران ارزیابی میکند؛ ضمن اینکه احتمال وجود تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر را نیز مورد بررسی قرار میدهد. نتایج حاصل از پیمایش انجامشده در جمعیت نمونة 168 نفری از زنان و مردان ساکن مناطق بیست ...
بیشتر
این مطالعه نظریة حق به شهر هانری لوفور را در شهر تهران به آزمون گذاشته و میزان کاربستپذیری آن را در زمینة اجتماعی- شهروندی ایران ارزیابی میکند؛ ضمن اینکه احتمال وجود تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر را نیز مورد بررسی قرار میدهد. نتایج حاصل از پیمایش انجامشده در جمعیت نمونة 168 نفری از زنان و مردان ساکن مناطق بیست و دوگانة شهر تهران نشان میدهد که نظریهی حق به شهر لوفور در بستر شهروندی تهران کاربستپذیری دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که مفهوم تولید فضا که در نظریة لوفور نقش کلیدی دارد، تأثیر معناداری بر ادراک از حق به شهر در تهران ندارد که این میتواند ناشی از تفاوتهای زمینهای در ادراک از مفهوم حق و یا تفاوت در معنای شهروندی در اجتماعات متفاوت باشد. نتیجة رگرسیون لجستیک نیز نشان داد که تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر وجود دارد. این مطالعه نشان میدهد که مشارکت زنان در شهر و اختصاصیابی فضای شهری به زنان کمتر از مردان است و جنسیت در کنار طبقه، نقش کلیدی در اختصاصدهی فضاها به اقشار اجتماع بازی میکند.
اصغر میرفردى
دوره 11، شماره 2 ، تیر 1389، ، صفحه 100-126
چکیده
جهتگیرى ارزشى افراد یک جامعه نمادى از زیربناى فکرى آن جامعه مىباشد.
این پژوهش به بررسى جهتگیرى عامگرایانه در شهر یاسوج ــمرکز استان کهگیلویه و بویراحمدــ مىپردازد. هدف اصلى از این بررسى، شناخت وضعیت جهتگیرى عامگرایانه در جامعه مورد مطالعه و عوامل اقتصادى و اجتماعى تأثیرگذار بر آن است. مطالعه بهشیوه پیمایشى و با ابزار ...
بیشتر
جهتگیرى ارزشى افراد یک جامعه نمادى از زیربناى فکرى آن جامعه مىباشد.
این پژوهش به بررسى جهتگیرى عامگرایانه در شهر یاسوج ــمرکز استان کهگیلویه و بویراحمدــ مىپردازد. هدف اصلى از این بررسى، شناخت وضعیت جهتگیرى عامگرایانه در جامعه مورد مطالعه و عوامل اقتصادى و اجتماعى تأثیرگذار بر آن است. مطالعه بهشیوه پیمایشى و با ابزار پرسشنامه انجام شده است. جمعیت آمارى پژوهش، افراد 15 سال و بالاتر ساکن شهر یاسوج مىباشد که براساس فرمول لین، تعداد 385 نفر بهعنوان نمونه انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که متغیرهایى چون سطح سواد فرد، سطح سواد پدر، سطح سواد مادر، پایگاه اقتصادى ـاجتماعى (متغیرهاى مستقل) ارتباط معنىدارى با متغیر وابسته (جهتگیرى عامگرایانه) دارند. همچنین سن و جهتگیرى عامگرایانه رابطه معکوسى با هم دارند. چمیزان استفاده از اینترنت رابطه (مستقیم) معنىدارى با جهتگیرى عامگرایانه پاسخگویان داشته است و دیگر وسایل ارتباطى و جهتگیرى عامگرایانه رابطه معنىدارى نداشتهاند. متغیرهاى اعتماد اجتماعى، جنسیت، وضعیت شغلى، وضعیت تأهل و درآمد رابطه معنىدارى با جهتگیرى عامگرایانه نداشتهاند. آزمون رگرسیون نشان داد که متغیرهاى مستقل در مجموع داراى ضریب همبستگى 353/0 با متغیر وابسته جهتگیرى عامگرایانه بودهاند.
سید حسن سراج زاده؛ فاطمه جواهری
دوره 7، شماره 2 ، تیر 1385، ، صفحه 3-40
چکیده
در این مقاله بر اساس این فرض که تحولات اقتصادی -اجتماعی معاصر ضروریتهای کارکردی جدیدی در نظام جنسیتی تقسیم نقش های اجتماعی و خانگی ایجاد کرده است و جریانهای فکری جدید ،نظام تقسیم نقشهای سنتی زن و مرد را به چالش کشیده است.اثر برخی از متغیرهای زمینه ای و نگرشی بر برابری گرایی جنسیتی بررسی می شود.این کار با تحلیل ثانویه داده های طرح پیمایشی ...
بیشتر
در این مقاله بر اساس این فرض که تحولات اقتصادی -اجتماعی معاصر ضروریتهای کارکردی جدیدی در نظام جنسیتی تقسیم نقش های اجتماعی و خانگی ایجاد کرده است و جریانهای فکری جدید ،نظام تقسیم نقشهای سنتی زن و مرد را به چالش کشیده است.اثر برخی از متغیرهای زمینه ای و نگرشی بر برابری گرایی جنسیتی بررسی می شود.این کار با تحلیل ثانویه داده های طرح پیمایشی نگرشها و رفتار دانشجویان دانشگاه های دولتی تحت پوشش وزارت علوم انجام شد.نمونه این طرح شامل 1522 دانشجوی دختر و پسر از 21 دانشگاه سراسر کشور بود.سنجه برابری گرایی جنسیتی بر اساس دو بعد نقش های خانگی و نقش های اجتماعی ساخته شد.یافته ها حاکی از آن است که دانشجویان در حد قابل ملاحظه ای به نگرش های جدید برابری گرا در تقسیم نقش های جنسی گرایش دارند با وجود این،در برخی از زیمنه ها هنوز واجد دیدگاه های سنتی هستند.زنان بیش از مزدان برابری گرا بودند.همچنین متغیرهای پایگاه اقتصادی -اجتماعی،توسعه یافتگی محل سکونت،مدارای فکری،و گرایش سیاسی اصلاح گرا با برابری گرایی جنسیتی رابطه مثبت و دین داری و محافظه کاری با آن رابطه منفی داشتند.