فاطمه جواهری؛ سید حسین سراج زاده؛ شیرین احمدنیا؛ احسان امینیان
چکیده
نوشتارحاضر گزارشی است از کوششی که برای شناسایی تجربهزیسته تعدادی از شهروندانتهرانی در زمینه پیامدهای همهگیری کرونا در بعد سلامت و معیشت صورت گرفته است. به اینمنظور از روش نظریهزمینهای و تکنیک مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته استفاده شده و بر اساس نمونهگیریهدفمند با 15 زن و مرد شاغل و ساکن شهر تهران مصاحبه ...
بیشتر
نوشتارحاضر گزارشی است از کوششی که برای شناسایی تجربهزیسته تعدادی از شهروندانتهرانی در زمینه پیامدهای همهگیری کرونا در بعد سلامت و معیشت صورت گرفته است. به اینمنظور از روش نظریهزمینهای و تکنیک مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته استفاده شده و بر اساس نمونهگیریهدفمند با 15 زن و مرد شاغل و ساکن شهر تهران مصاحبه شده است. پس از تحلیل دادهها، دوازده مقولهاصلی و یک مقولهمرکزی تحت نام «فرسایش سلامت و معیشت در بحران و ناکامی مدیریتتغییر» بهدست آمد. نتایج پژوهش نشان میدهد همهگیری کرونا، کیفیت کسبمعیشت و نظام سلامت افراد را تحتتأثیر قرار داده و در این دو حوزه پیامدهایی چون آسیبهای جسمی و روانی-عاطفی و نیز آسیبپذیری فرصتهای شغلی و امکان کسبمعیشت بهدنبال داشتهاست. همچنین شرایطعلی و زمینهای چون سازوکارهای درونشغلی، آگاهی از شیوههای پیشگیری و درمانی، تجربه درگیری بیماری، ارزیابی فرد از شیوه عملکرد دولت و میزان برخورداری از حمایتاجتماعی در مواجهه با این پیامدها موثر بوده است.
مجید فولادیان
چکیده
در این پژوهش سعی شده است شکافهای مفهومی و نظری تئوری رهبری کاریزمای وبر مشخص شود و سپس، براساس روش تیپ ایدهآل وبری به برساخت تیپ ایدهآلی از رهبری کاریزمایی اقدام شود که در حوزة جامعهشناسی بوده و قابلیت آزمون تجربی-تاریخی داشته باشد. برایناساس، ابتدا به بررسی چرایی وجود ابهامهای نظری در تئوری کاریزمای وبر پرداخته شده است. ...
بیشتر
در این پژوهش سعی شده است شکافهای مفهومی و نظری تئوری رهبری کاریزمای وبر مشخص شود و سپس، براساس روش تیپ ایدهآل وبری به برساخت تیپ ایدهآلی از رهبری کاریزمایی اقدام شود که در حوزة جامعهشناسی بوده و قابلیت آزمون تجربی-تاریخی داشته باشد. برایناساس، ابتدا به بررسی چرایی وجود ابهامهای نظری در تئوری کاریزمای وبر پرداخته شده است. سپس، براساس آرای وبر و شارحان اصلی او سعی شده است دو رویکرد اصلی به مسئلة کاریزما بهصورتی منسجم سنخبندی و برساخت شود: رویکرد اول مطالعاتی هستند که بیشتر به صفات و ویژگیهای فردی پرداختهاند و سعی کردهاند دلایل ظهور کاریزما را در فرد صاحبکاریزما بجویند؛ رویکرد دوم مطالعاتی هستند که بیشتر به دریافتهای پیروان و پاسخ نگرشی و رفتاری آنها به کاریزما و همچنین، شرایط عینی و ذهنی شکلگیری کاریزما پرداختهاند. در انتها استدلال شده است که رویکرد پیرومحور، رویکردی جامعهشناختی است و به لحاظ تجربی قابلبررسی است. در این رویکرد اساس بحث بر تلقی پیروان از رهبر کاریزمایی قرار دارد و اعتبار کاریزما از تأیید و قبول پیروان نشأت میگیرد. افزون بر این، پیروان در شرایط خاصی از نظر روحی و روانی بهدنبال منجی و کاریزما هستند و وضعیت روانی خود را ناشی از شرایط بحرانی اجتماعی میدانند؛ بنابراین، تغییرات، بحرانهای اجتماعی و تحولات ساختاریِ اجتماعی و نهادهای ناشی از آن، زمینه و علت اصلی ظهور رهبران کاریزماتیک قلمداد میشوند.
مهرداد جواهریپور؛ رضا صفایی
دوره 17، 1,2 ، فروردین 1395، ، صفحه 5-30
چکیده
هدف این مقاله کاربست نظریة "هژمونی" گرامشی برای بررسی رابطة نیروهای ملی و مذهبی، و شناخت شالودة اجتماعی روابط تعارضآمیز این نیروها در متن تحولات دورة نخستوزیری دکترمصدق است. این بررسی براساس شواهد و دادههای تاریخی نشان میدهد منازعة نیروهای ملی و مذهبی بر سر هژمونی از عوامل مؤثر بر فروپاشی جبهةملی و سرنگونی دولت دکترمصدق بود. ...
بیشتر
هدف این مقاله کاربست نظریة "هژمونی" گرامشی برای بررسی رابطة نیروهای ملی و مذهبی، و شناخت شالودة اجتماعی روابط تعارضآمیز این نیروها در متن تحولات دورة نخستوزیری دکترمصدق است. این بررسی براساس شواهد و دادههای تاریخی نشان میدهد منازعة نیروهای ملی و مذهبی بر سر هژمونی از عوامل مؤثر بر فروپاشی جبهةملی و سرنگونی دولت دکترمصدق بود. از آنجاییکه کشمکشهای سیاسی به تنهایی نقش کلیدی نداشتهاند، در اینجا کشمکشهای سیاسی در متن منازعة هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی تحلیل شدهاند. افزون بر این، منازعة هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی بر اساس تمایزی تحلیل میشود که گرامشی بین "رهبری سیاسی" و "رهبری اخلاقی ـ فکری" مطرح کرده است. یافتهها نشان میدهند که منازعة آیتاللهکاشانی و دکترمصدق بر سر "رهبری سیاسی" جنبش ملی، و همچنین منازعة گروههای ملی و مذهبی بر سر "رهبری اخلاقی فکری" نقش مهمی در تغییر موازنة نیروهای اجتماعی و شکلگیری ائتلاف ضدمصدقی در واپسین روزهای مرداد 1332 داشته است. درعینحال، این منازعة هژمونیک بحران عمیقتری را نیز در جامعة ایران آشکار ساخت: بحران هژمونی، بحران ناشی از دورة گذار از یک "جامعة سنتی" به یک "جامعة متوسط جدید بود که خودش را در تکثر منازعات هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی نمایان ساخت.
جواد افشارکهن
دوره 11، شماره 1 ، فروردین 1389، ، صفحه 108-121
چکیده
نظریههای اجتماعی از خلال به کارگیری مفاهیم ابداعی خود، شناخت پدیدارهای مختلف اجتماعی در یک جامعه را تسهیل میکنند و توضیحات خود دربارهی علل ظهور، دگردیسی و فرجام واقعیات اجتماعی را با پیامدهای کوتاه یا بلندمدت مرتب برآنها پیوند میزنند.
فرآیند تحولات به هم پیوسته، توأمان و سه گانه در قلمروهای واقعیت اجتماعی، نظریهی فلسفی ...
بیشتر
نظریههای اجتماعی از خلال به کارگیری مفاهیم ابداعی خود، شناخت پدیدارهای مختلف اجتماعی در یک جامعه را تسهیل میکنند و توضیحات خود دربارهی علل ظهور، دگردیسی و فرجام واقعیات اجتماعی را با پیامدهای کوتاه یا بلندمدت مرتب برآنها پیوند میزنند.
فرآیند تحولات به هم پیوسته، توأمان و سه گانه در قلمروهای واقعیت اجتماعی، نظریهی فلسفی و نظریهی اجتماعی میتواند عینیتها را به گونهای مؤثر و کارآمد در سپهر اندیشه و ذهنیت توجیهپذیر و در عرصهی کنش اجتماعی قابل کنترل سازد. اما در شرایط برهم خوردن این همزمانی که عموماً در شرایط جوامع پیرامونی رخ میدهد، درک و تفسیر وضعیت این جوامع با دشواری مواجه میشود.
با گذشت حدود نیم قرن از حضور جامعهشناسی و جامعهشناسان در نظام دانشگاهی ایران، به نظر میرسد دستاوردهای اندیشهی اجتماعی ایرانی در جهت شناخت جامعهی ایران و پیشبینی تحولات آن چندان قابل اعتنا نیست و منطق دگرگونیها و فراز و نشیبهای اجتماعی را نمیتوان در چارچوب نظریات موجود فهم و قابل پیشبینی نمود. مقالهی حاضر براساس بررسیهای خود در حول محورهای: الف) نسبت اندیشهی فلسفی واندیشهی اجتماعی ب) ویژگیهای جامعهی ایرانی به عنوان جامعهای پیرامونی ج) قابلیتها وتحدیدهای مؤثر براندیشهورزی اجتماعی در ایران، میکوشد چالشها و موانع موجود بر سرراه نظریهپردازی دربارهی جامعهی ایران را مورد مطالعه قرار دهد و به بحث دربارهی عوامل بحران در تأمل اجتماعی نظاممند و روشمند پیرامون واقعیات جامعهیایرانی بپردازد.
علی ربیعی
دوره 8، شماره 3 ، مهر 1386، ، صفحه 120-140
چکیده
مقاله حاضر با ارائه یک تعریف خاص از بحران و معرفی تقسیم بندی های مختلف از انواع بحران، یک رویکرد ساختارگرایانه به پدیده بحران اتخاذ می کند. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است که تمام انواع بحران های موجود در یک جامعه قابلیت فرافکنده شدن در بحران های دیگر ایجاد بحران جدیدی با ابعاد بسیار فراتر از بحران های سازنده آن را دارند. با این رویکرد، ...
بیشتر
مقاله حاضر با ارائه یک تعریف خاص از بحران و معرفی تقسیم بندی های مختلف از انواع بحران، یک رویکرد ساختارگرایانه به پدیده بحران اتخاذ می کند. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است که تمام انواع بحران های موجود در یک جامعه قابلیت فرافکنده شدن در بحران های دیگر ایجاد بحران جدیدی با ابعاد بسیار فراتر از بحران های سازنده آن را دارند. با این رویکرد، مولف ویژگی های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، و . . . جامعه امروز ایران را بررسی کرده و رابطه بحران های کنونی این جامعه با مسائلی مثل توسعه، جهانی شدن، روندهای نوین، و تحولات ساختاری در جامعه را تجزیه و تحلیل کرده است. در بخش پایانی مقاله، نویسنده تحلیل شخصی خود از بحران های ایران امروز را ارائه کرده و پیشنهادهایی برای پیشگیری از این بحران ها و یا کمینه کردن اثرات آنها ارائه داده است.