هدف از این مقاله بررسی نظرات فروید در مورد سوبژکتیویته و نسبت آن با سوژۀ ایدئولوژیک آلتوسر است. در این مقاله ابتدا نگاه فروید، به عنوان یک فیلسوف اجتماعی، به سوژه بررسی میشود و سپس اندیشههای او با نوع نگاه آلتوسر به سوژه مورد مقایسه قرار میگیرد. ایگو در کار فروید جایگاه سوژه در مباحث فلسفی- جامعهشناختی را دارد. ایگو[1] ...
بیشتر
هدف از این مقاله بررسی نظرات فروید در مورد سوبژکتیویته و نسبت آن با سوژۀ ایدئولوژیک آلتوسر است. در این مقاله ابتدا نگاه فروید، به عنوان یک فیلسوف اجتماعی، به سوژه بررسی میشود و سپس اندیشههای او با نوع نگاه آلتوسر به سوژه مورد مقایسه قرار میگیرد. ایگو در کار فروید جایگاه سوژه در مباحث فلسفی- جامعهشناختی را دارد. ایگو[1] (یا همان سوژه) از منظری روانکاوانه با کمک مکانیسمهای دفاعی دست به تحریف واقعیت میزند و به صورتی خیالی خود را مؤلف کنشهای خود میداند. به همین نسبت در اندیشۀ آلتوسر، ایدئولوژی بازنمایی رابطۀ خیالی افراد با واقعیت است. سوژه از منظر آلتوسر به شکلی خیالی خود را مؤلف کنشهای خودش میداند و تنها ذیل استیضاح ایدئولوژی است که سوژه سامان سخن گفتن مییابد اما این مکانیسم استیضاح در سطحی ناخودآگاه عمل میکند. در این مقاله با مرور اندیشههای فروید در مورد سوژه و وجوه جامعهشناختی این اندیشهها، برآنیم که نشان دهیم مکانیسمهای دفاعی ایگو واجد خصلتی ایدئولوژیکاند و از همان مکانیسمهایی بهره میجویند که ایدئولوژی در بیان اکتوسربی در تحریف واقعیت بهره میجوید.
.[1] معادلهای فارسی واژگان معروف ادبیات روانکاوی پیرامون ساختار دستگاه روان، اید، ایگو و سوپرایگو هستند که به فارسی برای ایگو، معادل "من" و "خود" ؛ برای اید "نهاد"، "این و آن نفسانی" و برای سوپرایگو معادل "من برتر"، "خود برتر" و "فرا خود" آورده شدهاند. باید توجه کرد این معادل ها چندان دقیق نیستند چرا که اید، ایگو و سوپرایگو سه پاره از کلیتی به نام self یا همان خود هستند و به کارگیری معادلهای مانند "من" و "خود" و به همین نسبت "فرامن" و "فراخود" برای این دو اصطلاح چندان موضوعیت ندارد. همچنین "اید" در تعریف فروید مخزن تکانهها رانهها و غرایز است و نسبتی با آنچه که در فارسی "نهاد" مینامیم ندارد لذا این معادل نیز دقیق نیست. با این اوصاف برای پرهیز از کجفهمی در مورد این اصطلاحات همان واژگان "اید"، "ایگو" و "سوپرایگو" را به کار میگیریم.