رؤیتپذیری از مباحث جدیدی است که با مسئلۀ اقلیتها در جوامع امروزی پیوند خورده است. گروههای اقلیت به نوعی خواستار رؤیتپذیری بیشتر و بهرسمیت شناخته شدن در جامعهاند. این مقاله میکوشد رؤیتپذیری زرتشتیان بهعنوان یکی از اقلیتهای دینی شهر تهران را مورد مطالعه قرار دهد. پرسش اساسی این است که رؤیتپذیری اقلیت زرتشتیان ...
بیشتر
رؤیتپذیری از مباحث جدیدی است که با مسئلۀ اقلیتها در جوامع امروزی پیوند خورده است. گروههای اقلیت به نوعی خواستار رؤیتپذیری بیشتر و بهرسمیت شناخته شدن در جامعهاند. این مقاله میکوشد رؤیتپذیری زرتشتیان بهعنوان یکی از اقلیتهای دینی شهر تهران را مورد مطالعه قرار دهد. پرسش اساسی این است که رؤیتپذیری اقلیت زرتشتیان بهمثابه یکی از سه اقلیت دینی قانونی در فضای عمومی شهر تهران چگونه است؟ مقاله پیشرو میکوشد تا رؤیتپذیری زرتشتیان شهر تهران را با استفاده از روشهای مشاهده کلی، مشاهده همراه با مشارکت، مصاحبه عمیق و مطالعات اسنادی مطالعه کند. نتایج تحقیق نشان میدهد که با توجه به چهار شاخص مکان، مناسک، رسانهها و پوشش، زرتشتیان رؤیتپذیری ندارند و در فضای عمومی شهر تهران تقریبا دیده نمیشوند و در نتیجه برخلاف اقلیتهای مذهبی در جوامع دیگر مانند جوامع اروپایی، میل چندانی برای رؤیتپذیری در فضای عمومی جامعه ندارند.
هدف اصلی مقاله حاضر، که به روش مطالعهً اسنادی تهیه شده است، بررسی و تحلیل جامعه شناختی رویکردهای عربی به جامعهً مدنی است. این مقاله خود را به ادبیات جامعهً مدنی متمرکز می کند و بدین منظور، ابتدا سئوالا ت اساسی که از سوی متفکران اجتماعی غربی در باره ی امکان تحقق جامعهً مدنی در کشورهای اسلا می- عربی خاورمیانه مطرح گردیده اند، مرور می ...
بیشتر
هدف اصلی مقاله حاضر، که به روش مطالعهً اسنادی تهیه شده است، بررسی و تحلیل جامعه شناختی رویکردهای عربی به جامعهً مدنی است. این مقاله خود را به ادبیات جامعهً مدنی متمرکز می کند و بدین منظور، ابتدا سئوالا ت اساسی که از سوی متفکران اجتماعی غربی در باره ی امکان تحقق جامعهً مدنی در کشورهای اسلا می- عربی خاورمیانه مطرح گردیده اند، مرور می شود و سپس رهیافت های بومی، که تلا ش می کنند به سئوالا ت مطرح شده پاسخ دهند و ابهامات را روشن کنند، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.
رویکرد غیر بومی، جامعهً مدنی را ویژگی خاص جوامع مدرن غربی می داند و تحقق آن را در کشورهای اسلا می- عربی به دلا یلی چون تضاد اسلا م و دموکراسی، وجود ساختارهای اجتماعی سلسله مراتبی، جامعهً ضعیف در برابر دین و دولت قوی و بقاء دولت اقتدارگرا غیر ممکن می داند.
در مقابل، در دنیای عرب سه رهیافت لیبرالی، اسلا می و سوسیالیستی نسبت به جامعهً مدنی عربی وجود دارد، که می کوشند تا حدودی به ابهامات مطرح شده در رویکردهای غربی پاسخ دهند. هر سه مورد اگر چه در همهً ابعاد با مدل غربی جامعه ی مدنی موافق نیستند، اما آن را به طور کلی نفی نمی کنند. آن ها موانع تحقق جامعه ی مدنی عربی را به دلیل بروز تحولا ت سیاسی اجتماعی گسترده در درون این جوامع در طی چند دهه اخیر امری ممکن می دانند.