وحید ترابی جهرمی؛ نازنین ملکیان؛ سروناز تربتی؛ نوروز هاشمزهی
چکیده
گذر از تاریکی بهسوی روشنایی تمثیلی زیبایی است که گذشتگان برای توصیفِ توسعۀ ظرفیتهای انسانی بهکار بردهاند. ظرفیتهای بالقوهای که امکان بالفعل شدن نیافته یا اینکه توسط خود آدمی سرکوب شدهاند. تمثیل غار در اندیشه افلاطون مبتنی بر همین گذار از تاریکی به روشنی بوده است و درواقع این تمثیل توصیفی متعالیتر از وضعیت انسان را ...
بیشتر
گذر از تاریکی بهسوی روشنایی تمثیلی زیبایی است که گذشتگان برای توصیفِ توسعۀ ظرفیتهای انسانی بهکار بردهاند. ظرفیتهای بالقوهای که امکان بالفعل شدن نیافته یا اینکه توسط خود آدمی سرکوب شدهاند. تمثیل غار در اندیشه افلاطون مبتنی بر همین گذار از تاریکی به روشنی بوده است و درواقع این تمثیل توصیفی متعالیتر از وضعیت انسان را به نمایش میگذارد. فیلم گاو اثر داریوش مهرجویی نیز نوعی از تحولات انسانی را به تصویر میکشد. توصیف آدمی که بر مرز روشنی و تاریکی در حال حرکت است و به ناگاه به درون جهان تاریکیها پرتاب میشود. هدف از انجام این مقاله خوانش دوبارهای بر فیلم گاو بوده و تبیین الگوهای انسان شناسی آن است. روش تحلیل محتوای کیفی تکنیکی بوده که برای کسب این مفاهیم انتخاب شده است. در پایان الگوهای انسانشناسی یافتهشده نشان میدهند که گذر به حقیقت متعالیتر و جامعهپذیری مطلوب مبتنی بر الگوهای فرهنگی بلندمدت و تدریجی است.