مهرداد جواهریپور؛ رضا صفایی
دوره 17، 1,2 ، فروردین 1395، ، صفحه 5-30
چکیده
هدف این مقاله کاربست نظریة "هژمونی" گرامشی برای بررسی رابطة نیروهای ملی و مذهبی، و شناخت شالودة اجتماعی روابط تعارضآمیز این نیروها در متن تحولات دورة نخستوزیری دکترمصدق است. این بررسی براساس شواهد و دادههای تاریخی نشان میدهد منازعة نیروهای ملی و مذهبی بر سر هژمونی از عوامل مؤثر بر فروپاشی جبهةملی و سرنگونی دولت دکترمصدق بود. ...
بیشتر
هدف این مقاله کاربست نظریة "هژمونی" گرامشی برای بررسی رابطة نیروهای ملی و مذهبی، و شناخت شالودة اجتماعی روابط تعارضآمیز این نیروها در متن تحولات دورة نخستوزیری دکترمصدق است. این بررسی براساس شواهد و دادههای تاریخی نشان میدهد منازعة نیروهای ملی و مذهبی بر سر هژمونی از عوامل مؤثر بر فروپاشی جبهةملی و سرنگونی دولت دکترمصدق بود. از آنجاییکه کشمکشهای سیاسی به تنهایی نقش کلیدی نداشتهاند، در اینجا کشمکشهای سیاسی در متن منازعة هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی تحلیل شدهاند. افزون بر این، منازعة هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی بر اساس تمایزی تحلیل میشود که گرامشی بین "رهبری سیاسی" و "رهبری اخلاقی ـ فکری" مطرح کرده است. یافتهها نشان میدهند که منازعة آیتاللهکاشانی و دکترمصدق بر سر "رهبری سیاسی" جنبش ملی، و همچنین منازعة گروههای ملی و مذهبی بر سر "رهبری اخلاقی فکری" نقش مهمی در تغییر موازنة نیروهای اجتماعی و شکلگیری ائتلاف ضدمصدقی در واپسین روزهای مرداد 1332 داشته است. درعینحال، این منازعة هژمونیک بحران عمیقتری را نیز در جامعة ایران آشکار ساخت: بحران هژمونی، بحران ناشی از دورة گذار از یک "جامعة سنتی" به یک "جامعة متوسط جدید بود که خودش را در تکثر منازعات هژمونیک نیروهای ملی و مذهبی نمایان ساخت.
جمال محمدی؛ ابوعلی ودادهیر؛ فردین محمدی
دوره 13، شماره 4 ، دی 1391، ، صفحه 1-23
چکیده
بحث محوری این مقاله مطالعه مناسبات بین سرمایه فرهنگی و سبکِ زندگی در میان طبقه متوسط شهر سنندج است. پیشفرض نظری طرح چنین مسئلهای این است که سبک زندگی به فراخور نوع و میزان سرمایه فرهنگی سامان مییابد. سبک زندگی همچنین نقشی اساسی در برساختن هویتها، معناها، نگرشها، انتخابها، ذائقهها و رفتارها دارد. چارچوب نظری این مطالعه ...
بیشتر
بحث محوری این مقاله مطالعه مناسبات بین سرمایه فرهنگی و سبکِ زندگی در میان طبقه متوسط شهر سنندج است. پیشفرض نظری طرح چنین مسئلهای این است که سبک زندگی به فراخور نوع و میزان سرمایه فرهنگی سامان مییابد. سبک زندگی همچنین نقشی اساسی در برساختن هویتها، معناها، نگرشها، انتخابها، ذائقهها و رفتارها دارد. چارچوب نظری این مطالعه تلفیقی است از آراء پیر بوردیو، دیوید چینی، میشل سوبل و آنتونی گیدنز. جامعه آماری مورد مطالعه طبقه متوسط شهر سنندج است که نمونهای بر اساس قشرهای درونی آن مانند فرهنگیان، کارمندان، پزشکان، مغازهداران و گروههایی جز آنها انتخاب شدهاند. فن گردآوری دادهها پرسشنامه بود که با استفاده از نمونهگیری خوشهای تصادفی در میان 320 نفر از پاسخگویان سنندجی توزیع گردید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین سرمایه فرهنگی و اَشکال آن با سبک زندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین در بین اَشکال مختلف سرمایه فرهنگی نوع «سرمایه فرهنگی تجسمیافته» دارای بیشترین رابطه با سبک زندگی است. یعنی، با افزایش سرمایه فرهنگی، سبک زندگی افراد پیچیدهتر میگردد. از دیگر نتایج تحقیق نقش سرمایۀ فرهنگیِ نهادی است که در پیوندی دیالکتیکی با سرمایه اقتصادی سایر سرمایههای فرهنگی و در نتیجه سبک زندگی را تعیین میکند. در رابطه با متغیرهای زمینهای نتایج تحقیق نشان میدهد در خصوص سبک زندگی و سرمایه فرهنگیِ طبقۀ متوسطِ نوظهور سنندج، در میان متغیرهای زمینهای، متغیر تحصیلات نقشی اساسی در فراهم ساختن زمینه برخورداری از سرمایهها و نوع و میزان مصرف فرهنگی دارد. طبقه متوسطِ نوظهور شهر سنندج ماهیّتی دولتی- خدماتی دارد که متغیر سن نوظهور بودن آن را تبیین میکند.