علیرضا محسنی تبریزی؛ مجتبی عباسی قادی
دوره 15، شماره 3 ، مهر 1393، ، صفحه 93-131
چکیده
پژوهش حاضر درصدد بررسی و مقایسه مشارکت اجتماعی جوانان در دو جامعه ایران و تاجیکستان بوده است. با کاربرد روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه بر روی 768 نفر از جوانان واقع در گروه سنی 29-20 ساله که از طریق نمونه گیری خوشهایی چند مرحلهایی از دو شهر تهران و دوشنبه انتخاب شدند؛ دادهها جمع آوری گردید. جهت احتساب اعتبار شاخصها ...
بیشتر
پژوهش حاضر درصدد بررسی و مقایسه مشارکت اجتماعی جوانان در دو جامعه ایران و تاجیکستان بوده است. با کاربرد روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه بر روی 768 نفر از جوانان واقع در گروه سنی 29-20 ساله که از طریق نمونه گیری خوشهایی چند مرحلهایی از دو شهر تهران و دوشنبه انتخاب شدند؛ دادهها جمع آوری گردید. جهت احتساب اعتبار شاخصها از اعتبار محتوایی صوری کیفی، جهت احتساب روایی شاخصها از ضریب آلفای کرونباخ با دامنه صفر تا یک استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که مشارکت اجتماعی جوانان علی رغم اینکه پایین تر از سطح استاندارد تعیین شده براساس میانگین امتیازات مجموع گویهها بودند؛ تفاوت معناداری بسیار اندکی نیز بین دو جمعیت آماری ایران و تاجیکستان مشاهده شده است. علاوه بر این متغیرهای اعتماد اجتماعی، نوع جهتگیری کنش اجتماعی، نوع روابط و تعاملات اجتماعی، نوع ارزشهای اجتماعی حاکم بر جامعه، عملکرد مکانیسمهای جامعه پذیری، احساس نابهنجاری اجتماعی، احساس ازخودبیگانگی، بیگانگی اجتماعی- سیاسی، احساس محرومیت نسبی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، وضعیت شغلی و سن جوانان رابطه معناداری را با متغیر مشارکت اجتماعی جوانان در دو کشور نشان دادند و در مجموع 54 درصد از واریانس مشارکت اجتماعی جوانان را تبیین کردند.
عبدالرضا نواح؛ سید مجتبی تقوینسب
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1386، ، صفحه 122-140
چکیده
رابطه فرهنگهای محلی و فرهنگ عمومی یا رسمی یک کشور ازجمله مسائل بسیار مهم و قابل توجه در هر جامعهای است. تعامل خردهفرهنگهای یک جامعه و ارتباط آن با فرهنگ رسمی کشور تأثیرات شگرفتی بر فرآیند جامعهپذیری فرد دارد و عدم انسجام میان این فرهنگها، تعارضات و تضادهای درونی فراوانی را در کنشگران ایجاد میکند. این پژوهش که در میان اعراب ...
بیشتر
رابطه فرهنگهای محلی و فرهنگ عمومی یا رسمی یک کشور ازجمله مسائل بسیار مهم و قابل توجه در هر جامعهای است. تعامل خردهفرهنگهای یک جامعه و ارتباط آن با فرهنگ رسمی کشور تأثیرات شگرفتی بر فرآیند جامعهپذیری فرد دارد و عدم انسجام میان این فرهنگها، تعارضات و تضادهای درونی فراوانی را در کنشگران ایجاد میکند. این پژوهش که در میان اعراب استان خوزستان انجام گرفته است، بهدنبال طرح این مسئله است که احساس محرومیت نسبی در میان اعراب استان خوزستان چه تأثیری بر هویت ملی و هویت قومی آنها میگذارد و نهایتآ اینکه بین هویت ملی و هویت قومی چه رابطهای وجود دارد. یافتههای این پژوهش نشان که با افزایش احساس محرومیت نسبی، هویت قومی در میان مردم عرب این استان تشدید شده و در پی آن برخی جنبههای هویت ملی آنان کاهش مییابد؛ بنابراین، یافتههای تحقیق نشان میدهد که بین هویت قومی و هویت ملی اعراب استان خوزستان رابطه معکوسی وجود دارد. شایان ذکر است که در این تحقیق هویت قومی با توجه به ابعاد سه گانه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن مورد سنجش قرار گرفته است.