در جامعهشناسی و نظریههای اجتماعی، مفهوم نقش بسیار مهمی دارد. مفاهیم زیادی وضع شدهاند و آثار زیادی هم برای توضیح این مفاهیم نوشته شدهاند. مسئله این است که مفاهیم چه هستند؟، چگونه شکل میگیرند؟ و چه کارکردایی برای علم دارند؟ و صاحب نظرانی که بیشتر از بقیه به مفهوم توجه داشتهاند این سوالات را چگونه توضیح دادهاند. کانت از مقولات ...
بیشتر
در جامعهشناسی و نظریههای اجتماعی، مفهوم نقش بسیار مهمی دارد. مفاهیم زیادی وضع شدهاند و آثار زیادی هم برای توضیح این مفاهیم نوشته شدهاند. مسئله این است که مفاهیم چه هستند؟، چگونه شکل میگیرند؟ و چه کارکردایی برای علم دارند؟ و صاحب نظرانی که بیشتر از بقیه به مفهوم توجه داشتهاند این سوالات را چگونه توضیح دادهاند. کانت از مقولات به مثابه مفاهیم ماقبل تجربی سخن میگفت، هگل روی خود-تکاملی مفهوم تأکید میورزد، مارکس برعکس هگل، مفهوم و دیالکتیک مفاهیم را بازتاب جهان واقعی میداند، نیچه بر روی ماهیت استعاری مفاهیم متمرکز است و آنها را گورستان ادرکات تلقی میکند. دورکیم برعکس کانت، بر ماهیت پسینی و اجتماعی مفاهیم تأکید دارد و بلومر بر نقش کلیدی مفاهیم در علم و کارکردهای آن تمرکز دارد. صاحب نظران مذکور گرچه فیلسوف یا جامعهشناس هستند ولی رهیافت آنها در تحلیل مفاهیم در وهله اول، منطقی، سپس، روانشناختی و ادبی، و در وهله آخر، اجتماعی یا فرهنگی است.
جامعة ایران، از آن رو که هم جامعهای در حال گذار است و هم دستخوش تغییرات پر شتاب، سرشار از مسأله اجتماعی- به تعریف علمی آن- است. مسأله اجتماعی میتواند منشاء و محرک پژوهش و نظریه اجتماعی باشد، ولی عوامل گوناگونی این فرایند را مختل میکنند. علوم اجتماعی در ایران به دلایل قابل فهمی از این ظرفیت و موقعیت دور ماندهاند. این که موانع و دشواریهای ...
بیشتر
جامعة ایران، از آن رو که هم جامعهای در حال گذار است و هم دستخوش تغییرات پر شتاب، سرشار از مسأله اجتماعی- به تعریف علمی آن- است. مسأله اجتماعی میتواند منشاء و محرک پژوهش و نظریه اجتماعی باشد، ولی عوامل گوناگونی این فرایند را مختل میکنند. علوم اجتماعی در ایران به دلایل قابل فهمی از این ظرفیت و موقعیت دور ماندهاند. این که موانع و دشواریهای نظریهپردازیهای مسأله محور در چیست و اینکه گریز از واقعیتها یا استغراق در آنها و کلگرایی یا تقلیلگرایی در تبیین امر اجتماعی به چه سبب است و اینکه چگونه میتوان موجبات ترغیب متفکران، محققان و نهادهای علمی و اجتماعی را در ورود نقادانه به مسائل اجتماعی فراهم کرد، موضوع این مقاله است. برای توصیف و تبیین عوامل و مؤلفههای تأثیرگذار در نظرورزی مسأله محور، تنگناها و موانع آن بر پایه یک مطالعه تاریخی ده دسته از مهمترین رویکردها و پژوهشهای اجتماعی به صورت تاریخی بررسی شدهاند و نهایتاً پنج راهبرد برای گشودن فضای تفکر اجتماعی مسألهمحور پیشنهاد شدهاند.