اعمال مذهبى در قالب مناسک و شعائر، به عنوان مشهودترین جلوه دین در جامعه، از اهمیت بهسزایى براى جامعهشناسان برخوردارند. در تبیین اعمال مذهبى، تئورىهاى محرومیت، جامعهپذیرى مذهبى، و اعتقادات آموزهاى سه رویکرد نظرى عمده و مسلط در تحقیقات جامعهشناسى محسوب مىشوند. در این مقاله پژوهشى تلاش شده است که از سویى، ایدههاى اساسى ...
بیشتر
اعمال مذهبى در قالب مناسک و شعائر، به عنوان مشهودترین جلوه دین در جامعه، از اهمیت بهسزایى براى جامعهشناسان برخوردارند. در تبیین اعمال مذهبى، تئورىهاى محرومیت، جامعهپذیرى مذهبى، و اعتقادات آموزهاى سه رویکرد نظرى عمده و مسلط در تحقیقات جامعهشناسى محسوب مىشوند. در این مقاله پژوهشى تلاش شده است که از سویى، ایدههاى اساسى این سه تئورى در مدلى نظرى تلفیق گردد تا بر غناى تبیینى موضوع تحقیق یعنى اعمال مذهبى افزوده شود و از سویى دیگر، بعضى پیشبینىهاى رقیب این سه تئورى مورد ارزیابى تجربى قرار گیرد تا مرجح بودن هر یک از آنان آشکارتر گردد. مدل نظرى تدوین شده با دادههاى حاصل از جمعیت ملّى ایرانیان (4937 = n) مقابله شد تا میزان برازش تجربى آن آشکار شود. بهطور کلى نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که مدل نظرى منبعث از تئورى هاى مزبور بهطور کلى و یکجا توانست حدود سه چهارم (73 درصد) از تغییرات اعمال مذهبى افراد تحت مطالعه را توضیح دهد. با وجود این، تئورى محرومیت نتوانست حمایت تجربى به دست آورد. همچنین، یافتههاى این تحقیق بار دیگر بر اهمیت جامعهپذیرى مذهبى صحه گذاشت و نشان داد که اعمال مذهبى افراد عمدتاً تابع مستقیمى از تجربیات جامعهپذیرى مذهبى آنان است.