اتومبیل در زندگى ایرانیان یک تاریخ فرهنگى کوتاه دارد ولى در عرض این مدت از یک کالاى نادر، اشرافى و لوکس به یک کالاى پرمصرف تودهاى تبدیل شده است. اتومبیل در زندگى ما نهتنها با بدنه فلزین خود بلکه همچنین به صورت نشانه، نماد و مفهوم حضور دارد. در زندگى معاصر پدیدهها و مفاهیمى چون دوستى، عشق، خانواده، مسافرت، کار، تفریح، مدرسه، دانشگاه، ...
بیشتر
اتومبیل در زندگى ایرانیان یک تاریخ فرهنگى کوتاه دارد ولى در عرض این مدت از یک کالاى نادر، اشرافى و لوکس به یک کالاى پرمصرف تودهاى تبدیل شده است. اتومبیل در زندگى ما نهتنها با بدنه فلزین خود بلکه همچنین به صورت نشانه، نماد و مفهوم حضور دارد. در زندگى معاصر پدیدهها و مفاهیمى چون دوستى، عشق، خانواده، مسافرت، کار، تفریح، مدرسه، دانشگاه، اوقات فراغت، خیابان، شهر، جاده، همگى با نشانههاى اتومبیل گره خوردهاند. صداى ماشین به موسیقى متن زندگى ما تبدیل شده است و گاه نیز پیوند آن با آلودگى هوا، آلودگى صوتى، ویرانى محیط زیست، تصادف، جراحت و مرگ، ما را به اضطراب مىاندازد و سلامتى و شادابى ما را با خطر مواجه مىسازد.
هدف این مقاله طرح دیدگاههاى مطالعات و جامعهشناسى فرهنگى و ارزیابى تجربى موضوع اتومبیل به عنوان یک پدیده فرهنگى در زندگى روزمره ایرانى است. محتواى تجربى مقاله از طریق مطالعه اسنادى در آثار ادبى و تاریخى دوره معاصر و در برخى موارد از طریق مشاهده و یادداشتبردارى فراهم شده است. این نوشتار پس از مرور برخى دیدگاههاى نظرى، ظهور پدیده ناآشناى اتومبیل در زندگى ایرانى و سپس بازنمایى تجربههاى متناقض ایرانیان از اتومبیل ــاز یک سو به مثابه امید، رهایى و توسعه و از سوى دیگر به مثابه ویرانى و زوال ــ در متون ادبى را مورد بررسى قرار مىدهد. در این مطالعه به مصرف فرهنگى اتومبیل و پیوند آن با تجربه روزمره زنان، جوانان و رانندگان حرفهاى نیز پرداخته مىشود. بخش پایانى مقاله پس از جمعبندى درباره بازنمایىهاى متناقض فرهنگى اتومبیل در بین ایرانیان به دو نکته اقتصادى و سیاسى مىپردازد. این دو نکته از یک سو به تأثیر مصرف فرهنگى اتومبیل در تولید صنعتى آن مىپردازد و از سوى دیگر تأثیر الگوهاى تصمیمگیرى ملى بر ترافیک را مطرح مىکند.