per
انجمن جامعه شناسی ایران
مجله جامعه شناسی ایران
1735-1901
2783-3054
2013-09-01
15
3
3
28
21094
scientific
انواع و اندازه شبکههای مهاجرتی مهاجران از استان آذربایجان شرقی ساکن در استان تهران
The Type and Size of Migrant Networks for Emigrants from
East- Azerbaijan Province in Tehran Province
علی قاسمیاردهایی
1
حسین محمودیان
2
استادیار جمعیتشناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور
دانشیار جمعیت شناسی دانشگاه تهران
شکلگیری و تشدید روابط اجتماعی موجب بروز رفتارهای اجتماعی خاصی ازطرف افراد میشود که آنان بهتنهایی قادر و یا در فکر انجام آن رفتار نیستند. ازجمله آن، تصمیم به مهاجرت است که وجود خویشاوند و آشنا در مقصد مهاجرتی میتواند عمل مهاجرت را برای کنشگر تسهیل نماید. در این مقاله جهت شناخت بهتر جریانهای مهاجرت از استان آذربایجانشرقی به مقصد استان تهران، که مهمترین جریان مهاجرت داخلی در ایران است، انواع و اندازه شبکههای اجتماعی مهاجران در زمان مهاجرت در مقصد و تعیین کنندههای آن به روش پیمایش روی 530 مهاجر مطالعه شده است. نتایج نشان میدهد اکثر مهاجران در زمان قبل از مهاجرتشان به ترتیب شبکه اجتماعی خویشاوندی، خانوادگی، دوستی و هممحلی در مقصدهای بالقوه داشتند و شهرستان مبدأ و سن مهاجران در زمان مهاجرت توانسته است این گونههای مهاجران را بهتر تفکیک نماید. اندازه شبکههای اجتماعی مهاجران نسبتاً کوچک بهدست آمده است و اکثر آنان از طریق یک نسبت خویشاوندی و آشنایی (گره) به شبکه اجتماعی در مقصد ملحق شدهاند. احتمال وجود شبکه مهاجرتی برای مهاجران بالقوه از شهرستانهای سراب، میانه و هشترود بسیار بیشتر از مهاجران سایر شهرستانهای استان آذربایجانشرقی است. همچنین، مهاجران دارای وضعیت اجتماعی- اقتصادی ضعیف، جهت جابجایی خود از شبکههای مهاجرتی بزرگ استفاده مینمایند.
The formation and acceleration of social relations may persuade people to do
special social behaviors that cannot be done in a situation free of such relations.
The migration is one of such behaviors. Having a family member or friend in
destination can facilitate the decision for migration. This paper aims to examine
the size and type of migrant social networks in destination place for migration
waves from East- Azerbaijan province to Tehran province. The sample consists
of 530 migrants. Findings show that most migrants have some sort of social
networks (kinship, familial, friendship, and neighborhood) in proposed
destinations. The origin and age of migrants can specify the type of such
networks. Besides, the size of the networks is relatively small and the majority
of them are connected to a social network in destination through kinship and
friendship relationships. The frequency of the networks for potential migrants
from Sarab, Miyaneh, and Hashtrood in comparison to the other cities of the
province, there are more migration networks. Migrants from low socioeconomic
status use larger networks for migration.
http://www.jsi-isa.ir/article_21094_07ffd321cab857aff5eaab752a06a3c0.pdf
شبکههای اجتماعی مهاجر
مهاجرت روستا به شهر
مهاجرت بین استانی آذربایجانشرقی- تهران
سرمایه اجتماعی
روابط اجتماعی
migrant social networks, rural-urban migration, social capital,
social relationship
per
انجمن جامعه شناسی ایران
مجله جامعه شناسی ایران
1735-1901
2783-3054
2013-09-01
15
3
29
64
21095
scientific
پیکربندی نهادی مبتنی بر موازنه قدرت در جامعه سنتی ایران (بازخوانی تحولات ایران از صفویه تا قاجاریه براساس رویکرد نهادگرایی تاریخی)
A study on the Formation of the Institutional Configuration,
Based on the Balance of Power in Iranian Traditional Society
(Reviewing Changes in Iran from Safavid to Qajar from
Historical Institutionalism Point of View)
تقی آزاد ارمکی
1
علی جنادله
2
استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
دکتری جامعهشناسی توسعه از دانشگاه تهران و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی
رویکرد نظری غالب در جامعهشناسی تاریخی جامعه ایرانی، با ارائه تصویری از جامعه ما که در آن قدرت خودکامه و استبدادی حکومت مانع رشد انجمنها، اصناف، طبقات و یا بهطور کلی هرگونه نیروی مستقل اجتماعی بوده است و در نتیجه اصالت دادن به حکومت یا «دولت» به عنوان کنشگر و عامل اصلی تحولات جامعه ناگزیر به «غیاب جامعه» به عنوان «نیروهای اجتماعی» موثری که نقش عمدهای در تحولات اجتماعی جامعه ایران داشتند، منجر شده است. این مقاله براساس رویکرد نهادگرایی تاریخی، روایت بدیلی از جامعه پیشانوسازی ایران ارائه میکند که در آن بر نقش نیروها، نهادها و عاملیتهای متعدد اجتماعی تاکید میشود. در این روایت بدیل، پیکربندی نهادی دوران قاجار، مبتنی بر شبکه نسبتا پیچیدهای از روابط متقابل بین چهار نهاد اصلی یعنی حکومت مرکزی، روحانیت، بازار و ایلات و قبایل بود که حاصل آن تعادل نهادی نسبتا پایداری بین این نهادها بود. این تعادل نهادی نه ناشی از سلطه یک نهاد بر نهادهای دیگر بلکه محصول موازنه قدرت بین این نهادها بود. این تعادل نهادی، ریشه در شرایط و نحوه شکلگیری حکومت صفویه داشت که مبتنی بر ترکیبی از نیروهای ایلی و قدرت ایدئولوژیک بود
The dominant theoretical approach in historical sociology of Iran- regarding the
image of Iranian society in which the absolute power and despotism prevented
the development of associations, guilds, social classes or entirely any
independent forces- inevitably has led to the "absence of society" as "social
forces" that had an effective role in the development of Iranian society. Using
the historical institutionalism approach, this article provides an alternative
narrative of the traditional Iranian society that acknowledges the role of the
multiple social forces, institutions and agencies. According to this alternative
narrative, the institutional configuration of the Qajar era, was based on a
complex network of interactions between the four main institutions of central
government, the clergy, tribes and market, resulting in relatively stable
institutional balance between the institutions. This institutional balance is not
based on the domination of one institution to the others but it is based on the
balance of power between those institutions .This institutional balance, rooted in
the formation of Safavid government which itself was a combination of tribal
forces and ideological power.
http://www.jsi-isa.ir/article_21095_84498978f9b8d6468a21007da796876b.pdf
صفویه
قاجاریه
نهادگرایی تاریخی
تعادل منقطع
توالیهای واکنشی
Safavid, Qajar, historical institutionalism, equilibrium,
reactionary sequences
per
انجمن جامعه شناسی ایران
مجله جامعه شناسی ایران
1735-1901
2783-3054
2013-09-01
15
3
65
92
20974
scientific
رویکردی مقایسهای بر کارایی روشهای پیمایش آنلاین و آفلاین در مطالعه فیسبوک
A Comparative Approach to Efficiency of Online and Offline Survey Methods in Studying Facebook
حمید عبداللهیان
1
مهین شیخ انصاری
2
استاد گروه ارتباطات، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
دانشجوی پسا دکتری دانشگاه تهران و مدرس دانشگاه پیام نور
این مقاله بحثی روششناسانه و پژوهشی دربارة مزایا و محدودیتهای روشهای پیمایش آنلاین، شامل آنلاین خوشهای هدفمند و آفلاین خوشهای را در مطالعه فیسبوک ارائه میکند. این مقاله همچنین ادعا دارد که کاربرد هر کدام از این روشها برای جمعآوری دادهها و تحلیل آنها مزیتی یکسان دارند و تأثیری بر نتایج بهدست آمده، ندارد. شاهد تجربی این ادعاها از مطالعه اثر فیسبوک بر سرمایه اجتماعی کاربرانش بهدست آمده که در آن از هر سه روش برای جمعآوری و تحلیل دادهها استفاده کردیم. الگوی معرفتی ما برگرفته از ملاحظات اشتراوس بوده و طبق توصیه وی هر جا یکی از این روشها کارآمدتر بود از آن برای جمعآوری دادهها استفاده کردیم. نتیجه این مطالعه نشان داد که روشهای پیمایشی آنلاین و روشهای کمی و کیفی آفلاین برای جمعآوری دادهها، نتایج یکسانی فراهم میآورند. البته ادعای ما در اینجا این است که این دادهها به شرطی یکسان خواهند بود که در روشهای آنلاین از نمونهگیری وارونه استفاده شود. دستاورد منحصر به فرد این مطالعه این است که ما اثبات کردیم که روشهای پیمایش آنلاین به اندازه روشهای پیمایش آفلاین معتبرند.
This is a methodological paper which addresses advantages and limitations of three survey methods, including online, cluster online and offline methods in a study of Facebook users in Iran. This paper indicates that regardless of online or offline methods the analytical results will be the same. The evidence for such claim has been provided by a study that was conducted among Facebook users in Tehran during 2011 and 2012.besides, the paper claims that applying either one of these three methods for collecting data will result in similar findings. This will also not undermine the validity and reliability of the measuring tools. We have used Strauss’s approach to social research where he and Corbin urge the researchers to use methods to their discretion. We used various methods to collect data and analyze it and we came to the conclusion that if a reverse sampling method is used in online survey, its results will be similar to the result of offline and cluster sampling research methods.
http://www.jsi-isa.ir/article_20974_15012a65f77fc0968bb1e26d3b43f22b.pdf
پرسشنامه الکترونیک
روش پیمایشی آنلاین خوشهای هدفمند
روش پیمایشی آنلاین
فیسبوک
نمونهگیری وارونه
electronic questionnaire
cluster sampling method
online survey
Facebook
reverse sampling
per
انجمن جامعه شناسی ایران
مجله جامعه شناسی ایران
1735-1901
2783-3054
2013-09-01
15
3
93
131
21096
scientific
تبیین و مقایسه مشارکت اجتماعی جوانان در دو جامعه ایران و تاجیکستان
Explaining and Comparing Social Participation of the Young in
Iran and Tajikistan
علیرضا محسنی تبریزی
1
مجتبی عباسی قادی
2
دانشیار گروه جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
دانش آموخته دکتری جامعه شناسی آکادمی علوم جمهوری تاجیکستان
پژوهش حاضر درصدد بررسی و مقایسه مشارکت اجتماعی جوانان در دو جامعه ایران و تاجیکستان بوده است. با کاربرد روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه بر روی 768 نفر از جوانان واقع در گروه سنی 29-20 ساله که از طریق نمونه گیری خوشهایی چند مرحلهایی از دو شهر تهران و دوشنبه انتخاب شدند؛ دادهها جمع آوری گردید. جهت احتساب اعتبار شاخصها از اعتبار محتوایی صوری کیفی، جهت احتساب روایی شاخصها از ضریب آلفای کرونباخ با دامنه صفر تا یک استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که مشارکت اجتماعی جوانان علی رغم اینکه پایین تر از سطح استاندارد تعیین شده براساس میانگین امتیازات مجموع گویهها بودند؛ تفاوت معناداری بسیار اندکی نیز بین دو جمعیت آماری ایران و تاجیکستان مشاهده شده است. علاوه بر این متغیرهای اعتماد اجتماعی، نوع جهتگیری کنش اجتماعی، نوع روابط و تعاملات اجتماعی، نوع ارزشهای اجتماعی حاکم بر جامعه، عملکرد مکانیسمهای جامعه پذیری، احساس نابهنجاری اجتماعی، احساس ازخودبیگانگی، بیگانگی اجتماعی- سیاسی، احساس محرومیت نسبی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، وضعیت شغلی و سن جوانان رابطه معناداری را با متغیر مشارکت اجتماعی جوانان در دو کشور نشان دادند و در مجموع 54 درصد از واریانس مشارکت اجتماعی جوانان را تبیین کردند.
The present research intends to examine and compare the social participation of
the young in Iran and Tajikistan. With the use of multi-stage cluster sampling in
Tehran and Dushanbe , we selected 768 people from the young aged 20-29.
Then we designed a questionnaire to collect the data. To evaluate validity
indices, formal content validity was used and to evaluate reliability indices, we
used Cronbach's alpha coefficients. The research findings indicate that there
were not significant differences between those two societies. Besides, there were
significant relationships between social trust, the orientation of social action,
social interaction, social values, socialization, social anomie, alienation, relative
deprivation, soci-economic status, marital status, employment status- as
independent variables- and social participation of the young in both societies.
In total, 54% of the variance of social participation was explained by those
independent variables.
http://www.jsi-isa.ir/article_21096_0dcbabb9323b20093a7ad51b4a1365e8.pdf
مشارکت اجتماعی
اعتماد اجتماعی
احساس نابهنجاری اجتماعی
احساس ازخودبیگانگی
احساس محرومیت نسبی
Social participation, social trust, social values, socialization,
social anomie, socio - political alienation, relative deprivation
per
انجمن جامعه شناسی ایران
مجله جامعه شناسی ایران
1735-1901
2783-3054
2013-09-01
15
3
132
161
21097
scientific
بررسی عوامل مؤثر بر بیتفاوتی اجتماعی (مورد مطالعه: شهروندان 18 سال به بالای شهر دزفول)
The Study of Influential Factors on Social Apathy
(Case Study: Dezfuli Citizens Aged 18 and Over)
عبدالحسین نبوی
1
عبدالرضا نواح
2
نرگس امیرشیرزاد
3
دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز
دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز
کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز
بیعلاقگی، بیاعتنایی و بیتفاوتی افراد نسبت به مشارکت اجتماعی- سیاسی، مسئولیتهای اجتماعی، فعالیتهای دگرخواهانه و درگیری فعال مدنی در مسائل اجتماعی، نشانگر انسان و جامعهای است که یا با مسألهای اجتماعی مواجه است و یا تکامل و توسعه لازم را نیافته است. اهداف این پژوهش، بررسی میزان شیوع و عوامل مؤثر بر بیتفاوتی اجتماعی و سنجش همبستگی آن با متغیرهای زمینهای سن و جنس و پنج متغیر مستقل به منظور تعیین میزان اثرگذاری هر یک از آنها بر بیتفاوتی اجتماعی بود. پیمایش بر روی نمونهای 384 نفر از شهروندان 18 سال به بالای شهر دزفول در سال 1392 انجام شد. بین متغیرهای مستقل پایگاه اجتماعی- اقتصادی، احساس ازخودبیگانگی، احساس همدلی، احساس ناامنی، و سرمایه اجتماعی همبستگی معناداری به دست آمد. با توجه به نتایج تحلیل رگرسیون مشخص شد که حدود 30% تغییرات بیتفاوتی اجتماعی به وسیله پنج متغیر احساس همدلی، احساس ازخودبیگانگی، سرمایه اجتماعی، احساس ناامنی و پایگاه اجتماعی- اقتصادی که به ترتیب تأثیر گذارترین عوامل بر بیتفاوتی اجتماعی شهروندان دزفولی میباشند تبیین شده است.
Being indifferent to socio-political participation, social responsibilities, altruistic
behavior and civil activities in social problems shows that we live in a
problematic society. Our objectives in this article are to explain social apathy
and its prevalence and to evaluate the influential factors on it. The random
sample, which is comprised 384, has drawn from Dezfuli citizens aged 18 an
over in 2013.
The relationships between independent variables such as socio-economic
status, alienation, empathy, insecurity sensation and social capital with social
apathy as the dependent variable were meaningful. According to the results of
regression analysis, 30 percent of changes in social apathy can be explained by
those five independent variables.
http://www.jsi-isa.ir/article_21097_d35206668a9d43c683ea4d19851d30c8.pdf
بیتفاوتی اجتماعی
پایگاه اجتماعی- اقتصادی
احساس از خودبیگانگی
احساس همدلی
احساس ناامنی
سرمایه اجتماعی
Social apathy, social-economic status, alienation, empathy,
security, social capital
per
انجمن جامعه شناسی ایران
مجله جامعه شناسی ایران
1735-1901
2783-3054
2013-09-01
15
3
162
198
20977
scientific
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی خانواده و مشارکت دینی با هویت دینی نوجوانان
Study of the Relationship between Family Social Capital and Religious Participation with Teenagers' Religious Identity
خدیجه سفیری
1
افسانه کمالی
2
نرجس خاتون مصلح
3
استاد دانشگاه الزهرا (س)
استادیار دانشگاه الزهرا (س)
کارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی. دانشگاه الزهرا (س)
پژوهش حاضر به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی خانواده و مشارکت دینی با هویت دینی نوجوان میپردازد. چارچوب نظری تحقیق در زمینه سرمایه اجتماعی خانواده بهطور خاص برمبنای نظریه کلمن و در زمینه مشارکت دینی برمبنای نظریات جنکینز، دورکیم، طالبان و در زمینه هویت دینی نیز برمبنای ترکیبی از نظریات تاجفل، فینی، جنکینز میباشد. روش پژوهش از نوع پیمایش بوده و دادههای پرسشنامه از میان یکی از والدین و فرزند نوجوان آنها در پایه سوم دبیرستانهای شهر قم با روش نمونهگیری طبقهبندی با احتمال متناسب با حجم و تعداد نمونه ۳۶۷ نفر نوجوان به همراه ۳۶۷ نفر یکی از والدین آنان جمعآوری شده است. نتایج تحلیل دومتغیره حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی خانواده (درونی و بیرونی) و مشارکت دینی (والدین و نوجوان) با هویت دینی نوجوانان رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره، تأثیر سرمایه اجتماعی درونی خانواده و مشارکت دینی نوجوان معنادار بوده و متغیر مشارکت دینی نوجوان، مهمترین عامل تبیینکننده هویت دینی نوجوان است.
The present research, investigates the relation between family social capital and religious participations with teenagers' religious identity. Based on Coleman's theory about family social capital, Jenkins, Durkheim, Taleban's theories about religious participation and Tajfel, Jenkins, Fini's theories about religious identity we develop our theoretical framework of research. With the use of probability proportionate to size sampling, we choose 367 teenagers and 367 patents. To collect the data, we distribute a questionnaire among twelfth graders in the city of Qom. The bivariate analysis results indicate that there is a meaningful and direct relation between family social capital and religious participation with teenagers' religious identity. In addition, the results of multivariate regression analysis demonstrate that the effects of social capital in a family and teenagers' religious participation is significant and the teenagers' religious participation variable is the most important factor in explaining teenagers' religious identity.
http://www.jsi-isa.ir/article_20977_69c6aa7da97fce9df8851345369954d0.pdf
هویت دینی
سرمایه اجتماعی خانواده
مشارکت دینی
Religious Identity
family social capital
teenagers' religious participation
parents' religious participation
per
انجمن جامعه شناسی ایران
مجله جامعه شناسی ایران
1735-1901
2783-3054
2013-09-01
15
3
199
215
21896
scientific
معرفی و بررسی کتاب: جامعهشناسی مردممدار "خوب"/ جامعهشناسی مردممدار "بد"بازخوانی جامعهشناسی خودمانی با عینک "بینش جامعهشناختی" اثر حسن نراقی
Introduction and Review of Books: Public Sociology "Good" / Public Sociology "bad" casual sociological reading with glasses "sociological insight" by Hassan Naraqi
بهرنگ صدیقی
1
استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه آزاد رودهن
جامعهشناسی خودمانی (نراقی 1380) کتاب مهمی است. مهم است، چرا که بارها و بارها تجدیدچاپ شده است[1]. در جلسه ای که کارگروه جامعهشناسی مردممدار انجمن جامعهشناسی ایران در آذر ماه 1390 برای بررسی این کتاب برگزار کرد دکتر جلایی پور که از سخنرانان بود گفت که به اصرار مسئولان برگزار کننده این جلسه بوده که ناچار شده آن را بخواند و چون کتاب را "علمی" نمیدانسته تاکنون میلی به خواندنش نداشته است. یکی از حضار در نقد جلایی پور گفت که چطور میشود شما خودتان را جامعه شناس بدانید و کتابی را که در شرایط فعلی بیست- سی بار تجدید چاپ شده و این همه مخاطب جذب کرده نخوانید. این کتاب میتواند ذائقه مخاطبان کتاب را در جامعه ایران نشان دهد. بله! این کتاب میتواند شاخصی باشد برای سنجش ذائقه مخاطبان ایرانی کتابهای جامعهشناسی. طیف این مخاطبان از رانندگان تاکسی و زنان خانهدار هست تا دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته جامعهشناسی. تعجب نکنید! بله دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای جامعهشناسی را میگویم.
[1] . آخرین چاپی که از آن دیدم چاپ بیست و سوم بود. شاید تاکنون بیش از اینها هم تجدیدچاپ شده باشد.
http://www.jsi-isa.ir/article_21896_f67d9130bd1bb2a0a1261adfc16bcc00.pdf