%0 Journal Article %T شناخت و علایق ‏‏انسانی در جامعه‏شناسی ایران (مطالعه موردی: مجله انجمن جامعه شناسی ایران1385-1381) %J مجله جامعه شناسی ایران %I انجمن جامعه شناسی ایران %Z 1735-1901 %A قانعی راد, محمد امین %A قلی پور, سیاوش %D 2009 %\ 07/01/2009 %V 10 %N 2 %P 3-31 %! شناخت و علایق ‏‏انسانی در جامعه‏شناسی ایران (مطالعه موردی: مجله انجمن جامعه شناسی ایران1385-1381) %K کیفیت الگویی %K شناخت و علایق انسانی %K جامعه شناسی ایران %K علائق فنی- ابزاری %K علائق تفهمی‌- ارتباطی %K علائق رهایی بخش %R %X این مقاله با استفاده از چارچوب نظری هابرماس در مورد رابطه بین «شناخت و علائق انسانی»  و تفکیک سه نوع دانش و  علائق انسانی متناظر با آن ها به عنوان سه پارادایم یا الگو، به بررسی "کیفیت الگویی" آثار جامعه شناسی در ایران می‌پردازد. مقالات «مجله جامعه شناسی ایران» از سال 1380 تا 1385  به عنوان نمونه ای کمابیش گویا از آثار جامعه شناسی ایران، برای مطالعه انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان می‏دهد که از 86 مقاله بررسی شده، 59 مقاله در الگوی تجربی- تحلیلی، 25 مقاله در الگوی هرمنوتیکی- تاریخی و 2 مقاله در الگوی دانش رهایی بخش قرار می‌گیرند. در آثار جامعه شناسی ایران، ناهماهنگی ها و آشفتگی هایی در مبانی نظری، اصول روش شناسی  و علائق موجود در  این مقالات و ارتباط آن سه با هم وجود دارد. برای مثال غایت الگوی تجربی- تحلیلی یعنی مهندسی اجتماعی،  چندان مورد توجه قرار نگرفته است. در الگوی هرمنوتیکی- تاریخی نیز آشفتگی و ناهماهنگی هایی از قبیل کاربرد توجیه ناپذیر مفاهیم و قوانین عام وجود دارد و مقالات مربوط به این حیطه فاقد علائق شناختی  مرتبط با  فهم پدیده‌های اجتماعی و احترام به تفاوت های فرهنگی می‌باشند. ضعف کیفیت الگویی آثار جامعه شناختی ایران را،علاوه بر اشکالات معرفت شناختی آن ها، به ویژه می‌توان ناشی از فقدان  یا ضعف علایق انسانی در زمینه‌های سه گانه ابزاری-فنی، ارتباطی-تفهمی‌و انتقادی – رهایی بخش دانست.در این شرایط،امکان دارد که  فقدان علائق شناختی،دانش جامعه شناسی ایران را درگیر علائق ناشی از حاکمیت معیارهای غیر الگویی چون علائق سازمانی و علائق فردگرایانه  سازد.  %U http://www.jsi-isa.ir/article_21413_2baf4efd0c4d2dae591dfcc61cc50abe.pdf