ORIGINAL_ARTICLE
امنیتِ هویت: مبانی و چارچوب مفهومی
هدف و مسئله اصلی مقاله، تدوین یک چارچوب مفهومی برای "امنیت هویت" بهعنوان یک سازه مفهومی جدید برای توضیح پارهای از نگرانیها و دغدغههای کنشگران جامعه ایرانی است. به این منظور مبانی، سوابق و خاستگاههای نظری این مفهوم در نزد نظریهپردازان علوم اجتماعی و مطالعات امنیتی مرور شده است و این مفهوم به معنای مجموعه نگرانیها دغدغهها و حساسیتهای شهروندان نسبت به حفظ و تداوم (پایداری( ویژگیهای معنایی و فرهنگی مشترک در طول زمان در نظر گرفته شده است. در این نوشتار تأکید شده که سطوح مشاهده و سنجش امنیت هویت مشتمل بر دولت، گروههای اجتماعی و افراد میباشد. در ادامه شاخصهای سنجش امنیت هویت در ایران معرفی شده است که میتواند مبنایی برای مطالعات تجربی باشد. همچنین تلاش شده تا مرز مفهومی این موضوع از امنیت اجتماعی به معنای رایج آن در مطالعات تجربی ایرانی که معمولاً معادل «ترس از جرم» است، تفکیک شود. با این تأکید که امنیت اجتماعی در نزد واضعان اصلی آن، دقیقاً به معنای امنیتِ هویت بوده است. در انتهای مقاله نیز به مرور یکی از مهمترین تهدیدهای هویتی، که شکاف و تعارض میان سه نوع مهم هویت جمعی (ملی، قومی و مذهبی) است، پرداخته شده و برآوردی اجمالی از چند دغدغه هویتی شهروندان تهرانی با روش پیمایش و با نمونه 1400 نفری ارائه شده است. یافتههای بخش اخیر نشان میدهد میزان نگرانیها و نا امنیهای هویتی بررسی شده «در حد متوسط» بوده و دغدغههای هویتی میان دو مرجع مهم امنیت هویت دولت «نظام سیاسی» با شهروندان تا حدود زیادی مشابهت و نزدیکی دارند.
http://www.jsi-isa.ir/article_24155_9262d387e14f4af1942677ae3e21ded0.pdf
2015-12-22
3
35
امنیتِ هویت
امنیت اجتماعی
مسائل اجتماعی ایران
هویتهای جمعی
تهدیدات هویتی
ابراهیم
حاجیانی
1
هیأت علمی مرکز تحقیقات استراتژیک
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی رابطه هویت ملی و احساس امنیت اجتماعی در میان شهروندان بالاتر از 18 سال شهر تهران
امنیت مقولهای مهم در زندگی انسان از گذشتههای دور تا به امروز بوده که در گذر زمان، نه تنها اهمیت آن کاهش نیافته، بلکه هر روز بر اهمیت آن نیز افزوده شده است. احساسامنیت امروزه حتی بیش از امنیت مورد توجه قرار گرفته، زیرا زندگی در سایه ترس و احساس عدم امنیت، مانع اساسی هر نوع سازندگی، خلاقیت پایدار، ابتکار و خردورزی است. هدف این پژوهش بررسی رابطه میان هویت ملی و احساس امنیتاجتماعی در شهروندان تهرانی است. احساس امنیت اجتماعی در 4 بعد فکری، مالی، جانی و جمعی سنجش شده است. نمونه پژوهش 384 نفر شهروند بالای 18 سال شهر تهران در سال 1392 تعیین شد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که تحکیم هویت ملی در شهروندان میتواند باعث افزایش احساس امنیتاجتماعی شود. جنسیت، وضع تأهل و پایگاه اجتماعی-اقتصادی شهروندان نیز از دیگر متغیرهایی است که بر اساس نتایج این پژوهش، بر میزان احساس امنیتاجتماعی شهروندان، موثر است.
http://www.jsi-isa.ir/article_24156_df060ea54cd1db9ee860a29156ba7f47.pdf
2015-12-22
36
59
امنیت اجتماعی
احساس امنیت اجتماعی
هویت ملی
پایگاه اجتماعی-اقتصادی
علی
رجبلو
1
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه الزهرا (س)
AUTHOR
افسانه
کمالی
2
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه الزهرا (س)
AUTHOR
فاطمه
رازکردانی شراهی
3
کارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی دانشگاه الزهرا (س)
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
معضلة پیشرفتِ جامعهشناسی (مورد مطالعات انقلاب)
مقالة حاضر حول محور پرسشی شکل گرفته که از دیرباز برای علوم اجتماعی و بویژه جامعهشناسی مسألهزا بوده است، یعنی سوال در خصوص ماهیت انباشتگی دانش جامعهشناسی. آیا در انبوه مطالب نظری و تجربی تولید شده توسط جامعهشناسان در طول بیش از یک قرن فعالیت آکادمیک، میتوان الگوهایی از تغییر را نشان داد که حاکی از پیشرفت باشد؟ در این راستا، مجموعهای از دیدگاههای متفاوت و حتی متعارضِ جامعهشناسان مورد واکاوی تحلیلی قرار گرفته است. سپس، دو رویکرد اصلی در بررسی پیشرفت علمی یعنی، مبناگرایی در برابر برساختگرایی مورد بحث و تجزیه تحلیل قرار گرفته و دلالتهای هر یک از این دو رویکرد برای وارسی پیشرفت در جامعهشناسی تشریح گردیده است. در پایان، استدلال گردید که با توجه به ماهیت چندپارادایمی جامعهشناسی، درست نیست که متعلَقِ پیشرفت را کلِ جامعهشناسی قرار دهیم؛ بلکه مسألة ارزیابی پیشرفت در جامعهشناسی را بایستی معطوف به زیررشتهها و حوزههای خاص مطالعاتی در درون رشتة جامعهشناسی نماییم. بر همین اساس، استدلالهای معطوف به ارزیابی پیشرفت علمی در جامعهشناسی بر پایة حوزة خاص «مطالعة انقلابها» استوار گردید؛ و بر اساس دو دیدگاه مبناگرایی و برساختگرایی نشان داده شد که مطالعة جامعهشناختی در خصوص انقلابها منجر به پیشرفت منظم و انباشت دانش در این حوزة مضمونی شده است.
http://www.jsi-isa.ir/article_24157_648360ab66cb3a785dcb0f62d89bbb53.pdf
2015-12-22
60
92
جامعهشناسی
انباشت
پیشرفت
مبناگرایی
برساختگرایی
اجتماع علمی
مطالعة انقلابها
محمّدرضا
طالبان
1
هیأت علمی گروه جامعهشناسی انقلاب پژوهشکدة امام خمینی و انقلاب اسلامی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی انتقادی تئوری نخبگان در علوم اجتماعی و مفهومپردازی مجدد آن با تأکید بر ساختار
نخبگان، مفهومی محوری در جامعهشناسی و علوم سیاسی است و علیرغم مفهومپردازیهای مختلف انتقادات زیادی بر آن وارد است. در مجموع می توان 3 نوع رویکرد به نخبگان را تمیز داد. رویکرد کلاسیک و معاصر که رویکرد دوم خود به دو بخش کارکردگرا و انتقادی قابل تفکیک است. علی رغم ادبیات موجود در این زمینه هیچ یک از رویکردها نتوانسته مفهوم پردازی جامعی از نخبه ارائه دهد. هرچند برخی از نظریهپردازان کارکردی و غالب اندیشمندان انتقادی تا حدودی نخبه را بر مبنای ساختار توضیح دادهاند ولی برداشت آنان از ساختار محدود به بعد خاصی است که قادر به تبیین تمام انواع نخبه نیست. همچنین این رویکردها نخبه را مفهومی ایستا در نظر میگیرند. این مقاله درصدد ارائه صورتبندی جامعتری از مفهوم نخبه با تاکید بر ساختاری است که نخبه را خلق کرده است. این نگاه منجر میشود تا نخبه به صورت مفهومی فرایندی و پویا در نظر گرفته شود و فرایند نخبهشدن را تبیین کند؛ مفهومی که بر اساس ظرفیت به کارگیری منابع تعریف میگردد نه صرفاً تملک منابع که بسیاری از تعاریف بر مبنای آن ارائه شده است؛ ظرفیتی که ناشی از توان ساختار است. الگوی ارائه شده میتواند به خوبی ساختار و نخبه را در یک قالب بگنجاند و روابط بین نخبگان را بر اساس انواع تضاد تبیین کند.
http://www.jsi-isa.ir/article_24159_480f9a8f72cf2d397b33795802420ce4.pdf
2015-12-22
93
113
تضاد نخبگان
ساختار
رویکرد کارکردگرا
رویکرد انتقادی
نخبه
محمد
یزدانی نسب
1
دانشجوی دکترای بررسی مسائل اجتماعی ایران، دانشگاه شهید بهشتی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل روایت چگونگی بازنمایی خانواده در سینمای بعد از انقلاب اسلامی ایران
خانواده، یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی است که در فیلمهای سینمایی نیز نمود تصویری دارد. هدف مقاله حاضر این است که چگونگی بازنمایی خانواده در سینمای بعد از انقلاب اسلامی را بر اساس عناصر روایی تحلیل کند و ارتباط آن را با گفتمانهای سیاسی- اجتماعی دهههای 1360، 1370 و 1380 تفسیر نماید. برای نیل به هدف فوق، نظریهی گفتمان لاکلائو و موف و نظریة کنش متقابل به عنوان چارچوب مفهومی برای شناسایی ابعاد گفتمانی مورد استفاده قرار گرفته و مفاهیمی از تحلیل روایت به عنوان چارچوب روشی اقتباس شده است. حجم نمونه شامل 24 فیلم ساخته شده بعد از انقلاب اسلامی است که به شیوة «نمونه گیری موارد حاد» گزینش و نتایج بعد از تضمین اعتبار، گزارش نویسی شدهاند. نتایج در سطح گفتمان نشان میدهند که گفتمان فیلمها با گفتمان سیاسی- اجتماعی در هر دهه هم پوشانی دارند. بدین معنا که ساختار پیرنگ در روایت فیلمها به گونهای سامان یافتهاند که ابعاد گفتمانی هر دهه را در بازنمود انسجام، دوام و واپاشی خانواده در نظر گرفتهاند. در سطح بازنمایی داستان نیز، با حرکت از دهة 1360 به دهة 1370 و سپس دهة 1380 از میزان کنشهای پرخاشگرایانه میان اعضای خانواده کاسته شده و کنشهای فاقد محبت جای آن را گرفته است و به سمت اواخر دههی 1380 کنشهای جدلی و همراه با سوءظن بین زن و مرد در خانواده نمود یافته است.
http://www.jsi-isa.ir/article_24160_139ba9a394008190a86c1d251482939f.pdf
2015-12-22
114
136
پی رنگ
رخداد
کنش
گفتمان فیلم
گفتمان سیاسی- اجتماعی
احسان
آقابابایی
1
استادیار گروه علوم اجتماعی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، اصفهان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ادخال اجتماعی
بررسی شکلگیری "ادخال اجتماعی" / و توصیف از روند تکوینی، ساختاری و عملکردی، همچنین ترسیم برخی از مقتضیات هنجاری و شرایط اجتماعی ایران اهداف اساسی این مقاله اند. روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی است. چارچوب نظری بررسی رابطه بین "امور واقعی" و اتخاذ موضع کنش است. نتایج: ادخال اجتماعی شامل فرهنگپذیری و فرهنگ آموزی است. که انتظار میرود هماهنگی بین کنش و فرهنگ را پشتیبانی کنند. فرهنگپذیری از فرهنگ آموزی فعالتر و پویاتر است. "کنش فرهنگی" درک کلی کنشگر از انتظارات و تعهدات نسبت به طیف وسیعی از ارزشها/ نظم اجتماعی و امکانهای انتخاب و تحول فرهنگی سازنده را نشان میدهد. این فرایند کنش، دلالت بر تفاهم متقابل دارد. اولین ادعای مقاله، توضیح و بیان تمایز "دستکاری"، تبلیغات، فریب، تحمیل و جنبههای انفعالی از مشارکت اجتماعی است. این مفاهیم ممکن است با "درک" اشتباه شوند و موجب نارضایی اجتماعی گردند. کنشگری اخلاقی، سردرگمی وخلط بین مفاهیم را روشن میکند. درک این تمایز میتواند به یک ارتباط بر اساس اعتماد منجر شود و با همدلی، مبادله اجتماعی رضایت بخش بین کنشگران متفاوت ایجاد کند.. ادعای دوم: در حل مسئله (وقتی شرایط و مقتضیات روشن باشد)، راه حل هم دشوار نیست. اما راه حل اکتشافی وقتی ضرورت مییابد که شرایط پپچیده باشد و مقتضیات روشن نباشد. توصیه: روشنگری و غنیسازی سرمایه نمادین و نیز مناظر وارگی[1]، میانجیگری اجتماعی، وفاق و تکثر دیدگاهها و مسئولیت اجتماعی مطرح است.: ادخال اجتماعی شامل مشکلات و حل مسئله است و نقش اکتشافی کنشگران برای هماهنگ کردن و هماهنگ بین فردیت و نظم اجتماعی و ادخال اجتماعی ضرورت دارد.. درکِ اجتماعی، رسیدن به افق مشترک الگوهای اجتماعی و وفاق، نظم اجتماعی/ بقا و توسعه و تعریض فرصتهای موجود یا خلق فرصتها بحثهای همواره ضروری مفید و سازنده و پربار و البته بی پایان هستند
http://www.jsi-isa.ir/article_24161_002b836249a433b6e21663e57db1bfc3.pdf
2015-12-22
137
158
ادخال اجتماعی
فرهنگ
جامعه
نظم اجتماعی
تغییرات اجتماعی
عقلانیت
دستکاری کردن
کنش
حل مسئله
انسجام
علی
ذکاوتی قراگزلو
1
استادیار دانشگاه خوارزمی
AUTHOR