محمود شارعپور؛ تقی آزادارمکی؛ علی عسکری
دوره 10، شماره 1 ، فروردین 1388، ، صفحه 64-98
چکیده
امروزه حضور انسانهای متفاوت در محل زندگی، کار و عرصه اجتماع از حساسیت ویژهای برخوردار است. از آنجا که وجود چنین تنوعی ممکن است باعث ایجاد درگیری در صحنه اجتماع گردد لازم است تا با اجرای پژوهشهای علمی زمینه همزیستی افراد متفاوت فراهم شود. تحقیق حاضر با استفاده از نظریه سرمایه اجتماعی پاتنام به دنبال بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی ...
بیشتر
امروزه حضور انسانهای متفاوت در محل زندگی، کار و عرصه اجتماع از حساسیت ویژهای برخوردار است. از آنجا که وجود چنین تنوعی ممکن است باعث ایجاد درگیری در صحنه اجتماع گردد لازم است تا با اجرای پژوهشهای علمی زمینه همزیستی افراد متفاوت فراهم شود. تحقیق حاضر با استفاده از نظریه سرمایه اجتماعی پاتنام به دنبال بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و مولفههای آن با مدارا میباشد. روش تحقیق پیمایشی بوده و تعداد 220 نفر از دانشجویان دانشکدههای علوم اجتماعی دانشگاه تهران و علامهطباطبایی که در نیمسال اول سال تحصیلی 88-1387 مشغول به تحصیل بودهاند به طور خود اجرا به پرسشنامه پاسخ دادهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد که از میان متغیرهای سرمایه اجتماعی، اعتماد نهادی با تمامی ابعاد مدارا رابطه معکوس و معناداری داشته است. همچنین رابطه مستقیم و معناداری بین مشارکت در شبکههای غیر رسمی سیاسی و شبکههای رسمی با ابعاد مدارا مشاهده شده است. نتایج تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که از میان متغیرهای سرمایه اجتماعی و متغیرهای زمینهای چهار متغیر اعتماد نهادی، سن، شبکههای غیر رسمی سیاسی و سرمایه اجتماعی انحصاری و ارتباطی مهمترین تبیینکنندههای مدارا میباشند.
حمید عبداللهیان؛ مهین شیخ انصاری
دوره 15، شماره 3 ، مهر 1393، ، صفحه 65-92
چکیده
این مقاله بحثی روششناسانه و پژوهشی دربارة مزایا و محدودیتهای روشهای پیمایش آنلاین، شامل آنلاین خوشهای هدفمند و آفلاین خوشهای را در مطالعه فیسبوک ارائه میکند. این مقاله همچنین ادعا دارد که کاربرد هر کدام از این روشها برای جمعآوری دادهها و تحلیل آنها مزیتی یکسان دارند و تأثیری بر نتایج بهدست آمده، ندارد. شاهد تجربی ...
بیشتر
این مقاله بحثی روششناسانه و پژوهشی دربارة مزایا و محدودیتهای روشهای پیمایش آنلاین، شامل آنلاین خوشهای هدفمند و آفلاین خوشهای را در مطالعه فیسبوک ارائه میکند. این مقاله همچنین ادعا دارد که کاربرد هر کدام از این روشها برای جمعآوری دادهها و تحلیل آنها مزیتی یکسان دارند و تأثیری بر نتایج بهدست آمده، ندارد. شاهد تجربی این ادعاها از مطالعه اثر فیسبوک بر سرمایه اجتماعی کاربرانش بهدست آمده که در آن از هر سه روش برای جمعآوری و تحلیل دادهها استفاده کردیم. الگوی معرفتی ما برگرفته از ملاحظات اشتراوس بوده و طبق توصیه وی هر جا یکی از این روشها کارآمدتر بود از آن برای جمعآوری دادهها استفاده کردیم. نتیجه این مطالعه نشان داد که روشهای پیمایشی آنلاین و روشهای کمی و کیفی آفلاین برای جمعآوری دادهها، نتایج یکسانی فراهم میآورند. البته ادعای ما در اینجا این است که این دادهها به شرطی یکسان خواهند بود که در روشهای آنلاین از نمونهگیری وارونه استفاده شود. دستاورد منحصر به فرد این مطالعه این است که ما اثبات کردیم که روشهای پیمایش آنلاین به اندازه روشهای پیمایش آفلاین معتبرند.
محمدسعید ذکایی؛ کیوان توانای منافی
دوره 14، شماره 1 ، فروردین 1392، ، صفحه 65-91
چکیده
ژانر اتوبیوگرافی در معنای متعارف آن، بیش از هر چیز بر شیوهها و رویههای مقبول در روایت داستان زندگی ناظر است. به این ترتیب که این ژانر، فرمهای قاعدهمند و مشخصی را در زمینة چگونگی قوام دادن داستان زندگی تشویق میکند و از این طریق به طرد فرمهای بدیل در این زمینه مبادرت میورزد. بنابراین ژانر اتوبیوگرافی، در نهایت فشار هنجارینی ...
بیشتر
ژانر اتوبیوگرافی در معنای متعارف آن، بیش از هر چیز بر شیوهها و رویههای مقبول در روایت داستان زندگی ناظر است. به این ترتیب که این ژانر، فرمهای قاعدهمند و مشخصی را در زمینة چگونگی قوام دادن داستان زندگی تشویق میکند و از این طریق به طرد فرمهای بدیل در این زمینه مبادرت میورزد. بنابراین ژانر اتوبیوگرافی، در نهایت فشار هنجارینی را بر چگونگی قوام دادن داستان زندگی تحمیل کرده و از این طریق میکوشد تا شیوههای مقبول و مشروع را از انواع نامقبول آن تمیز دهد. این تشویق و طرد هنگامی واجد دلالتها و پیامدهای معناداری میگردد که این واقعیت را مدنظر قرار دهیم که فرم متعارف در نهایت نوع مشخصی از سوژگی را امکانپذیر کرده و به تبع آن، انواع دیگری از سوژگی را محدود میکند. در همین راستا یکی از زمینههایی که میتواند چنین غیبتی را به نحو معناداری نشان دهد، مقولة جنسیت و به طور مشخصتر، مقولة اتوبیوگرافی زنان است. ژانر اتوبیوگرافی در روند تاریخی قوام یافتناش، در عمل اتوبیوگرافی زنان را خارج از چارچوبهای متعارف و کانونی این ژانر قرار داده و در نتیجه تنها با تحمیل کردن غیبت بر این اتوبیوگرافیها توانسته خود را به مثابة ژانری مشخص صورتبندی کند. بنابراین معرفی اتوبیوگرافیهای زنان به عرصة ژانر، اصولاً در راستای متزلزل کردن مرزها و خودبسندگیهای این ژانر عمل کرده و همزمان فرمها و صور بدیلی را برای قوام دادن داستان زندگی امکان پذیر میکند. در این مجال تلاش میشود تا با تمرکز بر مجموعهای از اتوبیوگرافیهای دانشجویی و با ارائة سنخشناسی و ذکر مهمترین نمونههای هر سنخ، چگونگی تلاش این دانشجویان به منظور قوام دادن داستان زندگی و تجربة زنانهشان را نشان دهیم؛ تلاشی که بیش از هر چیز از رهگذر عدول از فرم متعارف اتوبیوگرافی صورت پذیرفته است.
محمدسعید ذکایی؛ کیوان توانای منافی
دوره 15، شماره 1 ، فروردین 1393، ، صفحه 65-91
چکیده
ژانر اتوبیوگرافی در معنای متعارف آن، بیش از هر چیز بر شیوهها و رویههای مقبول در روایت داستان زندگی ناظر است. به این ترتیب که این ژانر، فرمهای قاعدهمند و مشخصی را در زمینة چگونگی قوام دادن داستان زندگی تشویق میکند و از این طریق به طرد فرمهای بدیل در این زمینه مبادرت میورزد. بنابراین ژانر اتوبیوگرافی، در نهایت فشار هنجارینی ...
بیشتر
ژانر اتوبیوگرافی در معنای متعارف آن، بیش از هر چیز بر شیوهها و رویههای مقبول در روایت داستان زندگی ناظر است. به این ترتیب که این ژانر، فرمهای قاعدهمند و مشخصی را در زمینة چگونگی قوام دادن داستان زندگی تشویق میکند و از این طریق به طرد فرمهای بدیل در این زمینه مبادرت میورزد. بنابراین ژانر اتوبیوگرافی، در نهایت فشار هنجارینی را بر چگونگی قوام دادن داستان زندگی تحمیل کرده و از این طریق میکوشد تا شیوههای مقبول و مشروع را از انواع نامقبول آن تمیز دهد. این تشویق و طرد هنگامی واجد دلالتها و پیامدهای معناداری میگردد که این واقعیت را مدنظر قرار دهیم که فرم متعارف در نهایت نوع مشخصی از سوژگی را امکانپذیر کرده و به تبع آن، انواع دیگری از سوژگی را محدود میکند. در همین راستا یکی از زمینههایی که میتواند چنین غیبتی را به نحو معناداری نشان دهد، مقولة جنسیت و به طور مشخصتر، مقولة اتوبیوگرافی زنان است. ژانر اتوبیوگرافی در روند تاریخی قوام یافتناش، در عمل اتوبیوگرافی زنان را خارج از چارچوبهای متعارف و کانونی این ژانر قرار داده و در نتیجه تنها با تحمیل کردن غیبت بر این اتوبیوگرافیها توانسته خود را به مثابة ژانری مشخص صورتبندی کند. بنابراین معرفی اتوبیوگرافیهای زنان به عرصة ژانر، اصولاً در راستای متزلزل کردن مرزها و خودبسندگیهای این ژانر عمل کرده و همزمان فرمها و صور بدیلی را برای قوام دادن داستان زندگی امکان پذیر میکند. در این مجال تلاش میشود تا با تمرکز بر مجموعهای از اتوبیوگرافیهای دانشجویی و با ارائة سنخشناسی و ذکر مهمترین نمونههای هر سنخ، چگونگی تلاش این دانشجویان به منظور قوام دادن داستان زندگی و تجربة زنانهشان را نشان دهیم؛ تلاشی که بیش از هر چیز از رهگذر عدول از فرم متعارف اتوبیوگرافی صورت پذیرفته است.
نورالدین الهدادی؛ محمدجواد زاهدی؛ هوشنگ نایبی؛ شهناز صداقتزادگان
دوره 16، شماره 3 ، مهر 1394، ، صفحه 65-92
چکیده
امروزه جنبه های گوناگون مسأله هویت از سوی اندیشمندان و نظریه پردازان اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. درجامعه سنتی هویت قومی از طریق سنت و با عضویت افراد در گروه یا اجتماعات قومی به افراد داده میشود و بدین ترتیب از بیرون و به دست نظام خویشاوندی تعیین میشود. در مقابل با پیدایش سبک زندگی مدرن، چارچوبهای سنتی هویت ...
بیشتر
امروزه جنبه های گوناگون مسأله هویت از سوی اندیشمندان و نظریه پردازان اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. درجامعه سنتی هویت قومی از طریق سنت و با عضویت افراد در گروه یا اجتماعات قومی به افراد داده میشود و بدین ترتیب از بیرون و به دست نظام خویشاوندی تعیین میشود. در مقابل با پیدایش سبک زندگی مدرن، چارچوبهای سنتی هویت بخش کمرنگ شده و سبک زندگی مدرن باعث شکلکیری چالشهای هویتی شده است. این مقاله بهدنبال تبیین رابطه میان سبک زندگی و هویت قومی در استان لرستان است. مدل نظری این پژوهش برمبنای نظریه گیدنز، بوردیو و بودریار طراحی شده است. سبک زندگی به شکل دوگانة مدرن و سنتی در پنج بعد شامل الگوی فراغت، الگوی مصرف رسانه، الگوی بازنمایی بدن، الگوی خرید و الگوی تغذیه سنجیده شده است. همچنین هویت قومی در سه بعد ساکن در شهرهای خرم آباد، بروجرد، دورود و الشتر است و از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه برای جمعآوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج بهدست آمده از روش مدلسازی معادلات ساختاری بیانگر این است که مدل نظری، برازش نسبتاً بالایی دارد و دادههای تجربی مدل نظری تحقیق را تأیید و پشتیبانی میکند. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان میدهد که سبک زندگی مدرن به شکل مستقیم 21/0- بر هویت قومی تأثیر منفی میگذارد و سبک سنتی بر عکس سبک مدرن، به صورت مستقیم 25/0 بر هویت قومی تأثیر مثبت میگذارد. علاوه بر آن سبک مدرن به شکل غیرمستقیم و از طریق دینداری 8/0- بر هویت قومی تأثیر منفی میگذارد و سبک سنتی به شکل غیرمستقیم و از طریق دینداری20/0 بر هویت قومی تأثیر مثبت میگذارد. فرهنگی، تاریخی و اجتماعی سنجیده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل جمعیت
علی محمد حاضری؛ هادی رهبری
دوره 7، شماره 1 ، فروردین 1385، ، صفحه 66-92
چکیده
مسئله مورد تبیین در این مقاله بررسی استقلال نسبی طبقه تجار از حکومت و فرایند تغییرات طبقاتی آن ها در دوره قاجاریه می باشد.بر این اساس،سوال تحقیق تحت این عنوان "آیا تجار دوره قاجاریه طبقه نسبتا مستقل از حکومت محسوب می شوند؟" بیان شده است.در پاسخ به این سوال و رد مقام حل مسئله ،فرضیه تحقیق با ساختار مفهومی زیر بیان گردیده است:تجار دوره ...
بیشتر
مسئله مورد تبیین در این مقاله بررسی استقلال نسبی طبقه تجار از حکومت و فرایند تغییرات طبقاتی آن ها در دوره قاجاریه می باشد.بر این اساس،سوال تحقیق تحت این عنوان "آیا تجار دوره قاجاریه طبقه نسبتا مستقل از حکومت محسوب می شوند؟" بیان شده است.در پاسخ به این سوال و رد مقام حل مسئله ،فرضیه تحقیق با ساختار مفهومی زیر بیان گردیده است:تجار دوره قاجاریه را می توان یک طبقه نسبتا مستقل محسوب کرد به نحوی که تجار تا قبل از عصر امتیازات،یک طبقه اقتصادی،از عصر امتیازات تا عصر مشروطه به طبقه اجتماعی و از انقلای مشروطه تا پایان مجلس اول به یک طبقه سیاسی تبدیل شده اند.در ادامه فرضیات از طریق داده های تجربی که به روش تاریخی گرد آوری شده مورد داوری قرار گرفته اند.یافته های تجربی دلالت بر تایید دستگاه نظری این تحقیق دارد.
غلامرضا غفاری؛ نریمان یوسفی
چکیده
مشارکت اقتصادی گسترده مقدمه توسعه و تعالی نظام اجتماعی است. در این ارتباط، کنشهای اقتصادی زنان بهعنوان نیمی از جمعیت، مهم است. مقاله حاضر با دستمایه قرار دادن نظریههای نابرابریهای جنسیتی و با استفاده از دادههای ثانویه ارائه شده در مجمع جهانی اقتصاد و سازمان بینالمللی کار، به بررسی و تحلیل تأثیر فرصتهای نابرابر جنسیتی ...
بیشتر
مشارکت اقتصادی گسترده مقدمه توسعه و تعالی نظام اجتماعی است. در این ارتباط، کنشهای اقتصادی زنان بهعنوان نیمی از جمعیت، مهم است. مقاله حاضر با دستمایه قرار دادن نظریههای نابرابریهای جنسیتی و با استفاده از دادههای ثانویه ارائه شده در مجمع جهانی اقتصاد و سازمان بینالمللی کار، به بررسی و تحلیل تأثیر فرصتهای نابرابر جنسیتی بر مشارکت اقتصادی زنان میپردازد. برای آزمون فرضیات پژوهش از دادههای 143 کشور از نقاط مختلف جهان در سال 2017 استفاده شده است. بر اساس نتایج، نرخ مشارکت اقتصادی زنان با شاخص فرصتهای نابرابر جنسیتی رابطهای متوسط، مثبت و کاملاً معنیدار دارد (0.000 =SIG و 0.508= r). همچنین، تحلیل رگرسیون خطی نشان میدهد که ابعاد فرصتهای نابرابر جنسیتی (اقتصادی، آموزشی و سیاسی) حدود 42 درصد تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی زنان در کشورهای مورد مطالعه را تبیین میکند. در کل، فرصتهای نابرابر جنسیتی یک محدود کننده در کنش اقتصادی زنان است.
محمدامین قانعى راد
دوره 12، شماره 4 ، دی 1390، ، صفحه 68-97
چکیده
اتومبیل در زندگى ایرانیان یک تاریخ فرهنگى کوتاه دارد ولى در عرض این مدت از یک کالاى نادر، اشرافى و لوکس به یک کالاى پرمصرف تودهاى تبدیل شده است. اتومبیل در زندگى ما نهتنها با بدنه فلزین خود بلکه همچنین به صورت نشانه، نماد و مفهوم حضور دارد. در زندگى معاصر پدیدهها و مفاهیمى چون دوستى، عشق، خانواده، مسافرت، کار، تفریح، مدرسه، دانشگاه، ...
بیشتر
اتومبیل در زندگى ایرانیان یک تاریخ فرهنگى کوتاه دارد ولى در عرض این مدت از یک کالاى نادر، اشرافى و لوکس به یک کالاى پرمصرف تودهاى تبدیل شده است. اتومبیل در زندگى ما نهتنها با بدنه فلزین خود بلکه همچنین به صورت نشانه، نماد و مفهوم حضور دارد. در زندگى معاصر پدیدهها و مفاهیمى چون دوستى، عشق، خانواده، مسافرت، کار، تفریح، مدرسه، دانشگاه، اوقات فراغت، خیابان، شهر، جاده، همگى با نشانههاى اتومبیل گره خوردهاند. صداى ماشین به موسیقى متن زندگى ما تبدیل شده است و گاه نیز پیوند آن با آلودگى هوا، آلودگى صوتى، ویرانى محیط زیست، تصادف، جراحت و مرگ، ما را به اضطراب مىاندازد و سلامتى و شادابى ما را با خطر مواجه مىسازد.
هدف این مقاله طرح دیدگاههاى مطالعات و جامعهشناسى فرهنگى و ارزیابى تجربى موضوع اتومبیل به عنوان یک پدیده فرهنگى در زندگى روزمره ایرانى است. محتواى تجربى مقاله از طریق مطالعه اسنادى در آثار ادبى و تاریخى دوره معاصر و در برخى موارد از طریق مشاهده و یادداشتبردارى فراهم شده است. این نوشتار پس از مرور برخى دیدگاههاى نظرى، ظهور پدیده ناآشناى اتومبیل در زندگى ایرانى و سپس بازنمایى تجربههاى متناقض ایرانیان از اتومبیل ــاز یک سو به مثابه امید، رهایى و توسعه و از سوى دیگر به مثابه ویرانى و زوال ــ در متون ادبى را مورد بررسى قرار مىدهد. در این مطالعه به مصرف فرهنگى اتومبیل و پیوند آن با تجربه روزمره زنان، جوانان و رانندگان حرفهاى نیز پرداخته مىشود. بخش پایانى مقاله پس از جمعبندى درباره بازنمایىهاى متناقض فرهنگى اتومبیل در بین ایرانیان به دو نکته اقتصادى و سیاسى مىپردازد. این دو نکته از یک سو به تأثیر مصرف فرهنگى اتومبیل در تولید صنعتى آن مىپردازد و از سوى دیگر تأثیر الگوهاى تصمیمگیرى ملى بر ترافیک را مطرح مىکند.
رشید هاشمی؛ فرهنگ ارشاد؛ سیف اله سیف اللهی؛ فیروز راد
چکیده
این مقاله تحلیلی بینا رشتهای بین جامعهشناسی و ادبیات است و سعی دارد شعر احمد شاملو را از منظری جامعهشناختی بررسی نماید. برای این منظور ضمن استفاده از نظریه های مختلف جامعهشناختی مربوط حوزه ساختارگرایی، از روش شناسی تحلیل گفتمان فوکو و تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که ...
بیشتر
این مقاله تحلیلی بینا رشتهای بین جامعهشناسی و ادبیات است و سعی دارد شعر احمد شاملو را از منظری جامعهشناختی بررسی نماید. برای این منظور ضمن استفاده از نظریه های مختلف جامعهشناختی مربوط حوزه ساختارگرایی، از روش شناسی تحلیل گفتمان فوکو و تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که شعر شاملو دارای تعین معنایی و خطی است که در آن ارتباط دال و مدلول یک به یک است. این امر امکان تولید معنی و خوانش های مختلف در آثار وی را کاهش میدهد و از این رو بافتی ساختارگرایانه به آثار و اندیشه های وی داده است. این تحقیق همچنین نشان میدهد که ادبیات ایران همپای ادبیات جهانی از ظرفیت بالایی در پرداختن به مسائل انسانی و اجتماعی برخوردار است و دارای رویکردهای متفاوتی در تفسیر این مسائل است که روایت شاملو تنها یکی از آنهاست. این تحقیق و کارهای مشابه ضمن کشف چنین توانمندیهایی، از مهجوریت این آثار کاسته، اهمیت تحقیقات بینارشتهای را روشن نموده و ضرورت آموزش توأمان آنها را در رشتههای دانشگاهی مربوطه یادآور میشود.
جامعه شناسی
زهرا فیضی؛ الله کرم کرمی پور؛ حسن محدثی گیلوایی
چکیده
این مقاله با رویکرد روششناختی کیفی و با روش تحلیل روایت انجام شده است. نمونة مشارکت کننده، نوگرونده گان دینی حاد در شهر تهران بوده که به شیوة نمونه گیری هدفمند و از طریق گلولة برفی انتخاب شده اند. در این مقاله، با 20 نفر از این نوگرونده گان مصاحبة روایی انجام شد که 19 نفر آنها اطلاعات دقیق در خصوص تغییر دین خود ارائه داده ...
بیشتر
این مقاله با رویکرد روششناختی کیفی و با روش تحلیل روایت انجام شده است. نمونة مشارکت کننده، نوگرونده گان دینی حاد در شهر تهران بوده که به شیوة نمونه گیری هدفمند و از طریق گلولة برفی انتخاب شده اند. در این مقاله، با 20 نفر از این نوگرونده گان مصاحبة روایی انجام شد که 19 نفر آنها اطلاعات دقیق در خصوص تغییر دین خود ارائه داده اند و تحقیق نیز با این تعداد به اشباع داده رسید. یافته ها نشان داد که در مجموعة علت ها، علت های اجتماعی- سیاسی، اجتماعی- روانی، اجتماعی – رابطهای بیشترین علت های تغییر نظام اعتقادی در میان نوگروندگان بوده اند. این تحقیق نشان داد که مراحل تغییر نظام اعتقادی در شهر تهران غیر از آن چیزی است که در نظریه های کسانی چون رمبو، لافلند و استارک آمده است. نتیجة نهایی این است که بیثباتی اجتماعی-سیاسی ناشی از عملکرد کارگزاران دینی و ناامنی و آشفتگی روانی از مهمترین علل تبیینکنندة نوگروی دینی هستند.
محمد امیر احمدزاده
دوره 16، شماره 1 ، فروردین 1394، ، صفحه 71-88
چکیده
نوشتار حاضر بر محور این مساله اصلی متمرکز است که نشان دهد چگونه میتوان ترجمههای دوره ناصرالدین شاه را بهعنوان برآیند ذهن و زبان مترجمان و متفکران در ارتباط با دنیای بیرونی ارزیابی کرد؟ در این راستا برآنیم تا نسبت زبان ترجمه متون علمی و فرهنگی جدید در جامعه مبدا (اروپا) را با فهم و زبان و اندیشه مترجمان ایرانی در جامعه مقصد ارزیابی ...
بیشتر
نوشتار حاضر بر محور این مساله اصلی متمرکز است که نشان دهد چگونه میتوان ترجمههای دوره ناصرالدین شاه را بهعنوان برآیند ذهن و زبان مترجمان و متفکران در ارتباط با دنیای بیرونی ارزیابی کرد؟ در این راستا برآنیم تا نسبت زبان ترجمه متون علمی و فرهنگی جدید در جامعه مبدا (اروپا) را با فهم و زبان و اندیشه مترجمان ایرانی در جامعه مقصد ارزیابی نماییم زیرا در پرتو این نوع بررسی بسیاری از نواقص و مسائل دنیای ذهن و زبان مترجمان و متفکران ایرانی در مواجهه با متنهای تولید شده در دنیای جدید مشخص خواهد شد. به منظور تبیین مساله فوق از روشهای تحلیل متن و مفاهیم زبانی با مراجعه به برخی نظریهها و الگوهای روششناختی تحلیل گفتمان از جمله لاکلاو و موف و میشل فوکو استفاده میشود که براساس آنها، زبان ترجمهها مهمترین عرصه ارتباط اجتماعی بوده که با حضور مقتدرانه خود به بازنمایی و تصویرسازی درک انسان از وجود خود و دنیای بیرونی پرداخته و آن را در دنیای نوشتارهای اروپایی سامان و معنا بخشیده است. دستاورد تحقیق ما نشان میدهد که ترجمه به مثابه یکی از مهمترین کانالهای انتقال فهم از دنیای جدید به ایفای نقش مهمی در معرفی و استخراج یک برنامه تحولساز و فرایند دگرگونی از درون متنهای تولیدشده در دنیای اروپایی را برای اهداف مترقیانه برخی رجال سیاسی و فرهنگی عصر ناصری پرداخت امّا برخی موانع زبانی و فکری از یک سو و مقطعی بودن سیاستگزاریهای متولیان دولتی و درباری در عرصه ترجمه از سوی دیگر باعث شدند تا این فرایند انتقال زبانی و فکری عمدتاً در حدّ محدودی باقی بماند و دچار انقطاعات تاریخی گردد با این حال جامعه ایران در تداوم گرایش خود به این راه در قالبهای گوناگونی زبانی و بیانی به تداوم اهداف و بازتولید آمال جدید خود پرداخت. در این راستا بود که مفاهیم جدید در قالب تالیفات اقتباسی و مقالات و روایتهای روزنامههای جدید از تحولات مدرن، بازتاب فرهنگی و اجتماعی پیدا کرد و مقدمه فهم پیشامشروطگی گروههای فعال اجتماعی جامعه ایران از تحولات سیاسی، فکری و اجتماعی اروپای قرن نوزدهم گردید.
فرهنگ ارشاد؛ داوود آقایی
دوره 4، شماره 1 ، فروردین 1381، ، صفحه 79-89
چکیده
استان خوزستان در دهه ی 1365-1375 از نظر مطالعه جا به جایی جمعیت و در مقایسه با سایر استانهای کشور،جایگاه شایان توجهی داشته است.شکل غالب مهاجرت در کشورهای جهان سوم مهاجرت روستائیان به شهرهاست که بیش تر طبق الگوی"مهاجرت مرحله ای"صورت میگیردو نخست از زوستا به نزدیکترین شهر شروع شده و مهاجر پس از تطابق با شرایط کار و زندگی در شهر و ...
بیشتر
استان خوزستان در دهه ی 1365-1375 از نظر مطالعه جا به جایی جمعیت و در مقایسه با سایر استانهای کشور،جایگاه شایان توجهی داشته است.شکل غالب مهاجرت در کشورهای جهان سوم مهاجرت روستائیان به شهرهاست که بیش تر طبق الگوی"مهاجرت مرحله ای"صورت میگیردو نخست از زوستا به نزدیکترین شهر شروع شده و مهاجر پس از تطابق با شرایط کار و زندگی در شهر و پس از گذشت سه تا چهار سال (کمتر یا بیشتر) راهی شهرهای بزرگتر می شوند که در آنجا فرصت شغلی بهتر و احتمال درامد بیشتر فراهم است.اما در دهه ی مذکور استان خوزستان الگوی دیگری از مهاجرت را نشان میدهد که گرچه مقطعی بوده،اما در روند نوسعه استان تاثیر قابل مطالعه داشته است.و آن "الگوی مهاجرت برگشتی" افرادی است که در اوایل دهه 1370 در اثر جنگ عراق علیه ایران از مناطق جنگی به شهرهای دیگر کوچ کرده و مجددا در سالهای پایانی دهه ی 1370 به اقامتگاه قبلی- یا اصلی-خود بازگشته اند.هدف عمده این مقاله ضمن توجه به الگوی کلاسیک مهاجرت مرحله ای،توجه بیشتر به الگوی مهاجرت بازگشتی است که در کشورهای جهان سوم چندان عمومیت نداشته ولی در زندگی اجتماعی و اقتصادی شرایط کنونی خوزستان موثر بوده است.
سید عبدالحسین نبوی؛ کریم رضادوست؛ زهرا بهرامی نژاد
دوره 10، شماره 4 ، دی 1388، ، صفحه 1-27
چکیده
این مقاله به بررسی تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامت عمومی سالمندان شهر دزفول میپردازد. برای رسیدن به اهداف پژوهش از نظریههای تئوری شبکه، نظریه انسجام اجتماعی دورکهایم و مدل تاثیر مستقیم در قالب مدل برکمن- سیم استفاده شد. این تحقیق با روش پیمایشی و با کمک ابزار پرسشنامه در بین افراد 60 سال و بالاتر شهر دزفول در بهار 87 صورت گرفته است. ...
بیشتر
این مقاله به بررسی تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامت عمومی سالمندان شهر دزفول میپردازد. برای رسیدن به اهداف پژوهش از نظریههای تئوری شبکه، نظریه انسجام اجتماعی دورکهایم و مدل تاثیر مستقیم در قالب مدل برکمن- سیم استفاده شد. این تحقیق با روش پیمایشی و با کمک ابزار پرسشنامه در بین افراد 60 سال و بالاتر شهر دزفول در بهار 87 صورت گرفته است. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده و اطلاعات به صورت مراجعه به درب منازل افراد جمع آوری شد.نتایج رابطه مستقیم و مثبت بین حمایت اجتماعی و سلامت عمومی را نشان داد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نیز نشان دهنده این است که متغیرهای شبکه اجتماع شخصی، حمایت عاطفی و پیوند قوی در بین متغیرهای ششگانه حمایت اجتماعی دارای بالاترین تاثیر بوده و 36 درصد از واریانس مربوط به سلامت عمومی بهعنوان متغیر وابسته را پیشبینی نموده اند.
بهروز علیخانی
دوره 17، 1,2 ، فروردین 1395، ، صفحه 31-54
چکیده
یکی از جنبههای اصلی فرایند دموکراتیزه شدن جوامع جنبه عادتوارهای یا هابیتوسی آن است. در اغلب پژوهشهای پیرامون موضوع دموکراسی از این جنبه معمولا یا به عنوان بعد «فرهنگی» و یا مولفهای از ویژگی «فرهنگ سیاسی» یاد میشود. در این نوشتار بر ارائه مفاهیم دقیقتری برای درک این بعد از فرایندهای دموکراتیزه شدن یا دموکراسی ...
بیشتر
یکی از جنبههای اصلی فرایند دموکراتیزه شدن جوامع جنبه عادتوارهای یا هابیتوسی آن است. در اغلب پژوهشهای پیرامون موضوع دموکراسی از این جنبه معمولا یا به عنوان بعد «فرهنگی» و یا مولفهای از ویژگی «فرهنگ سیاسی» یاد میشود. در این نوشتار بر ارائه مفاهیم دقیقتری برای درک این بعد از فرایندهای دموکراتیزه شدن یا دموکراسی زدایی تلاش گردیده است. با استفاده از مطالعه موردی چرایی و چگونگی به قدرت رسیدن رضاشاه، سعی بر نشان دادن ارتباط این جنبهها باهم شده است. از این منظر، فرضیه اصلی این نوشتار این است که به قدرت رسیدن رضاخان ارتباط بسیار تنگاتنگی با عادتواره (هابیتوس) اجتماعی یا الگوهای احساسی-رفتاری آن زمان بسیاری از ایرانیان از جمله سیاستمداران و روشنفکران داشته است. درجریان تغییر نهادهای سیاسی پس از انقلاب مشروطه به سمت دموکراتیزه شدن، این الگوها بهطور همپا تغییر نکردند و به این ترتیب به صورت مستقیم و غیرمستقیم نقشی اساسی در بازتولید نهادهای غیردمومراتیک سابق ایفا نمودند.
محمد رضایی
دوره 6، شماره 3 ، مهر 1384، ، صفحه 47-69
چکیده
این مقاله با نقد رویکردهای موجود در تحلیل نحوه رعایت قانون در ایران به بررسی میزان،نوع و عوامل قانون گریزی می پردازد.اشکال اساسی تحلیل های گذشته درباره قانون گریزی در ایران این است که نحوه حضور قانون در جامعه ایران را به شدت با استبداد سیاسی،از یک طرف،یا عوامل اکولوژیکی،از طرف دیگر، ربط داده و نسبت به عنصر نظارت و رشد نهادهای ...
بیشتر
این مقاله با نقد رویکردهای موجود در تحلیل نحوه رعایت قانون در ایران به بررسی میزان،نوع و عوامل قانون گریزی می پردازد.اشکال اساسی تحلیل های گذشته درباره قانون گریزی در ایران این است که نحوه حضور قانون در جامعه ایران را به شدت با استبداد سیاسی،از یک طرف،یا عوامل اکولوژیکی،از طرف دیگر، ربط داده و نسبت به عنصر نظارت و رشد نهادهای نظارتی یا،به عبارت بهتر،نهاد مراقبت و تنبیه در جامعه و زندگی روزمره بی اعتنایند.در این مقاله به نقش این نهادها در میزان رعایت قانون در جامعه پرداخته شده است.
نادر رازقی؛ محمود شارع پور؛ حسن ابراهیمی گتابی
دوره 17، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 49-77
چکیده
تغییرات گسترده در حوزه شهری باعث تغییر در سبک زندگی و الگوی رفتاری ساکنین مناطق شهرنشین و خصوصاً شبکه روابط همسایگی شده است. به گونهای که روابط بین همسایگان در زندگی شهری از هم گسسته شده و مردم کمتر درگیر روابط همسایگی و محلهای هستند. لذا این پژوهش به بررسی عوامل اجتماعی موثر بر میزان روابط همسایگی شهروندان ساکن شهر بابل می پردازد. ...
بیشتر
تغییرات گسترده در حوزه شهری باعث تغییر در سبک زندگی و الگوی رفتاری ساکنین مناطق شهرنشین و خصوصاً شبکه روابط همسایگی شده است. به گونهای که روابط بین همسایگان در زندگی شهری از هم گسسته شده و مردم کمتر درگیر روابط همسایگی و محلهای هستند. لذا این پژوهش به بررسی عوامل اجتماعی موثر بر میزان روابط همسایگی شهروندان ساکن شهر بابل می پردازد. جامعه آماری این مطالعه را کلیه خانوارهایی که در سال 93 ساکن شهر بابل بوده اند تشکیل داده است. حجم نمونه تحقیق 384 نفر بوده که از طریق نمونه گیری خوشهای جمع آوری گردید. روش پژوهش در این تحقیق پیمایشی بوده و داده ها از طریق پرسشنامه گردآوری شده است. یافتههای تحقیق نشان داد که روابط همسایگی در این شهر کمتر از حد متوسط یا ضعیف است. اما هر قدر تعداد سالهای سکونت افراد در یک محل بیشتر باشد میزان روابط همسایگی بیشتر می شود. همچنین یافتههای تحقیق نشان میدهد که متغیرهای مستقل تحقیق (اعتماداجتماعی (بین فردی)، حمایت اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی و دینداری) به میزان 32/0 از واریانس متغیر وابسته (روابط همسایگی) را تبیین میکنند. نتایج تحقیق نشان داده است بیشترین عامل تأثیر گذار مستقیم بر روی روابط از آن عامل دینداری و احساس امنیت دارای تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر میزان روابط همسایگی بوده اند. اما متغیر حمایت اجتماعی تاثیر مستقیمی بر روابط همسایگی نداشته بلکه دارای تاثیر غیر مستقیم بوده است.
فاطمه مدیری
دوره 17، شماره 4 ، دی 1395، ، صفحه 51-73
چکیده
برخی پژوهشگران معتقدند اشتغال زنان، فعالیتهای اشتراکی با همسر را کاهش داده و موجبات ناپایداری زندگی زناشویی را فراهم میکند. بر این اساس این مقاله با هدف بررسی تاثیر اشتغال زنان بر فعالیتهای اشتراکی با همسر به مقایسه خانوادههای تکشاغل و خانوادههای هردو شاغل پرداخته است. جمعیت آماری پیمایش، مردان و زنان متأهل شهر تهران ...
بیشتر
برخی پژوهشگران معتقدند اشتغال زنان، فعالیتهای اشتراکی با همسر را کاهش داده و موجبات ناپایداری زندگی زناشویی را فراهم میکند. بر این اساس این مقاله با هدف بررسی تاثیر اشتغال زنان بر فعالیتهای اشتراکی با همسر به مقایسه خانوادههای تکشاغل و خانوادههای هردو شاغل پرداخته است. جمعیت آماری پیمایش، مردان و زنان متأهل شهر تهران بوده و به شیوه نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، 1736 واحد نمونه از 50 حوزه شهر تهران انتخاب شده است. در تحلیل عامل اکتشافی از گویههای فعالیتهای اشتراکی با همسر، 5 عامل دیدار اجتماعی، گذران زمان خارج از خانه، گذران زمان در خانه، گفتوگو با همسر و هزینهکرد مالی استخراج شده و در تجزیه تحلیل نهایی به کار گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد: فعالیتهای اشتراکی با همسر در خانوادههای هر دو شاغل در ابعاد دیدار اجتماعی، گذران زمان در خانه و هزینهکرد مالی بیش از خانوادههای تکشاغل است. فعالیتهای اشتراکی با همسر در مردان خانوادههای هردو شاغل در ابعاد گذران زمان خارج از خانه، گذران زمان در خانه و هزینهکرد مالی بیش از مردان خانوادههای تکشاغل و در زنان خانوادههای هر دو تکشاغل است. همچنین همبستگی فعالیتهای اشتراکی با همسر با نشاط زناشویی در زنان خانوادههای هردو شاغل بیش از سایر گروههاست. به طور کلی میتوان گفت نه تنها شواهدی که نشان دهد اشتغال زنان فعالیتهای اشتراکی با همسر را کاهش میدهد مشاهده نشد، بلکه به نظر میرسد کسب موقعیت اقتصادی اجتماعی بالاتر در زنان، زمینه افزایش فعالیتهای اشتراکی با همسر را در زنان و همچنین در مردان فراهم میکند. بنابراین در نسبت دادن برخی چالشهای حوزه خانواده به اشتغال زنان باید احتیاط بیشتری به کار برد.
شاغل در ابعاد دیدار اجتماعی و هزینهکرد مالی بیش از زنان خانوادههای
علی محمد حاضری؛ محمد عاملی
دوره 8، شماره 4 ، دی 1386، ، صفحه 54-75
چکیده
تبین های فرهنگی انقلاب اسلامی به تعبییری از مهترین تبیین های بکار رفته در باب انقلاب اسلامی محسوب میشوند.چراکه به اذعان بساری از نظریه پردازان اجتماعی(جان فوران،تدا اسکاچپول،میشل فوکو، مانوئل کاستلز،آنتونی گیدنز....)مهمترین خصیصه انقلاب ایران برجسته بودن نقش متغیرهای فرهنگی اعم از ایدئولوژی،رهبری،مذهب(تشیع)گفتمان سیاسی_اسلامی.....در ...
بیشتر
تبین های فرهنگی انقلاب اسلامی به تعبییری از مهترین تبیین های بکار رفته در باب انقلاب اسلامی محسوب میشوند.چراکه به اذعان بساری از نظریه پردازان اجتماعی(جان فوران،تدا اسکاچپول،میشل فوکو، مانوئل کاستلز،آنتونی گیدنز....)مهمترین خصیصه انقلاب ایران برجسته بودن نقش متغیرهای فرهنگی اعم از ایدئولوژی،رهبری،مذهب(تشیع)گفتمان سیاسی_اسلامی.....در آن است.اما به لحاظ نظری این دسته از تبیینها خود متاثر از جریانهای نظری متعددی هستند که در بطن سنتهای مختلف جامعه شناسی وجود داشته و دارد.در این نوشتار سعی شده با در نظر گرفتن دوگانگی ساختار و عاملیت به بررسی نظریه شناختی آن دسته از تبیین هایی در حوزه انقلاب اسلامی بپردازیم که مشهور به تبیینهای فرهنگی هستند.از این رو در ابتدا سعی خواهد شد با گشایش یک بحث نظری به ماهییت روش فرانظری پرداخته و سپس با در نظر داشتن منطق موجود دراین روش به دسته بندی های مختالفی اشاره شود که در آن انواع تبیین های انقلاب به لحاظ نظری گونه شناسی شده است.در گام بعدی لازم است با ارائه یک تعریف از تبیین های فرهنگی به احصاء آن دسته از نظریاتی پرداخته شود که مشهور به تبیینهای فرهنگی هستند.در نهایت میزان گرایشات ساختار گرایانه و عاملیت گرایانه در آنها مشخص خواهد شد.
تقی آزاد مکی؛ یحیی امامی
دوره 5، شماره 1 ، فروردین 1383، ، صفحه 58-89
چکیده
وجود حوزه عمومی و تفکیک آن از حوزه خصوصی و دولت جز اساسی جامعه مدنی است.حوزه عمومی فضایی است حقیقی یا مجازی که افراد خصوصی در ان به بحث و گفت و گی عقلانی درباره مسایل مورد علاقه می پردازند تا به توافقی دست یابند.دسترسی برای همه افراد به این حوزه،آزادی در طرح همه گونه مباحث و عدم دخالت قدرت در این مباحث جز شروط ضروری آن است.ما در این مقاله ...
بیشتر
وجود حوزه عمومی و تفکیک آن از حوزه خصوصی و دولت جز اساسی جامعه مدنی است.حوزه عمومی فضایی است حقیقی یا مجازی که افراد خصوصی در ان به بحث و گفت و گی عقلانی درباره مسایل مورد علاقه می پردازند تا به توافقی دست یابند.دسترسی برای همه افراد به این حوزه،آزادی در طرح همه گونه مباحث و عدم دخالت قدرت در این مباحث جز شروط ضروری آن است.ما در این مقاله وجود حداقل شرایط ضروری برای حوزه عمومی را در چند تشکل دانشجویی بررسی کرده ایم.
حمید رضا جلائی پور
دوره 7، شماره 3 ، مهر 1385، ، صفحه 59-75
چکیده
در جامعه و عرصه عمومی ایران مفهوم "فروپاشی" در معانی مختلفی به کار می رود.این گوناگونی کاربرد موجب ابهام در فهم این مسئله خطیر می شود. این مقاله ابتدا در جستجو از معانی فروپاشی در عرصه عمومی سه معنای آن (فروپاشی به معنای اجتماعی ،فروپاشی به معنای گسست در وحدت ملی و فروپاشی به معنای سیاسی) را تشخیص می دهد،سپس با دیدگان نظری جامعه شناسی ...
بیشتر
در جامعه و عرصه عمومی ایران مفهوم "فروپاشی" در معانی مختلفی به کار می رود.این گوناگونی کاربرد موجب ابهام در فهم این مسئله خطیر می شود. این مقاله ابتدا در جستجو از معانی فروپاشی در عرصه عمومی سه معنای آن (فروپاشی به معنای اجتماعی ،فروپاشی به معنای گسست در وحدت ملی و فروپاشی به معنای سیاسی) را تشخیص می دهد،سپس با دیدگان نظری جامعه شناسی سیاسی دولت محور نشان میدهد که چرا مفهوم "آشفتگی اجتماعی"به جای مفهوم"فروپاشی اجتماعی"واژه دقیق تری است.در این مقاله در دفاع از مدعیات مذکور با رویکرد تحلیلی-تجربی از شوها عینی و پژوهش های میدانی بهره برداری شده است.
علیرضا دهقان؛ غلامرضا غفاری
دوره 6، شماره 1 ، فروردین 1384، ، صفحه 67-98
چکیده
شکل گیری و چگونگی مشارکت دانشجویان در نهادها و تشکل های دانشجویی تحت تاثیر عوامل و متغیرهای گوناگون فردی و اجتماعی است.در این مقاله با هدف تبیین بخشی از عوامل موثر بر مشارکت اجتماعی-فرهنگی دانشجویان چگونگی تاثیر و ارتباط بین ویژگیهای شخصیتی و اعتمالد اجتماعی دانشجویان با مشارکت اجتماعی-فرهنگی آنها مورد بررسی قرار گرفته است.ویژگی ...
بیشتر
شکل گیری و چگونگی مشارکت دانشجویان در نهادها و تشکل های دانشجویی تحت تاثیر عوامل و متغیرهای گوناگون فردی و اجتماعی است.در این مقاله با هدف تبیین بخشی از عوامل موثر بر مشارکت اجتماعی-فرهنگی دانشجویان چگونگی تاثیر و ارتباط بین ویژگیهای شخصیتی و اعتمالد اجتماعی دانشجویان با مشارکت اجتماعی-فرهنگی آنها مورد بررسی قرار گرفته است.ویژگی های شخصیتی در قالب متغیرهای عام گرایی،بیگانگی اجتماعی،آینده گرایی و موقعیت کنترل،اعتماد اجتماعی در دو سطح اعتماد بین فردی و اعتماد در قالب روحیه مشارکتی،میزان مشارکت و فعالیت مشارکتی مورد بررسی و سنجش قرار گرفته است.به لحاظ ویژگیهای شخصیتی ،غالب بودن جهت گیری های عام گرایانه،آینده گرایی،موقعیت کنترل و نیز فقدان بیگانگی اجتماعی در فرد موجب آمادگی بیشتر در بروز رفتارهای مشارکتی است.این ویژگی ها همراه با متغیر اعتماد اجتماعی زمین ساز میزان مشارکتو چگونگی آن در نهادها و تشکل های دانشجویی می شوند.بر اساس یافته های این مقاله هر چند که بیشتر متغیرهای مورد بررسی با مشارکت اجتماعی-فرهنگی دانشجویان رابطه معناداری را نشان میدهند ،لیکن در مجموع توان تبیین آنها در واریانس متغیر وابسته تحقیق در سطح بالایی قارا ندرد. به نظر می رسد عوامل فرافردی و کلان خارج از مجموعه نهاد دانشگاه باید باید تاثیر قابل ملاحظه ای در میزان و چگونگی مشارکت اجتماعی -فرهنگی دانشجویان داشته باشند.
حسین اکبری؛ احمد میرمحمدتبار
دوره 18، شماره 1 ، فروردین 1396، ، صفحه 69-98
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی احساس ناامنی و ترس زنان در فضای شهری در شهر مشهد و شناسایی تاثیر عوامل فضایی، موقعیتی و فردی بر این احساس زنان میباشد. چارچوب نظری تحقیق بر اساس نظریههای فضای شهری و احساس امنیت ترکیب بندی شده است. تحقیق به روش پیمایشی انجام و دادهها با استفاده از ابزار پرسشنامه جمعآوری شدند. جامعة آماری تحقیق، ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر بررسی احساس ناامنی و ترس زنان در فضای شهری در شهر مشهد و شناسایی تاثیر عوامل فضایی، موقعیتی و فردی بر این احساس زنان میباشد. چارچوب نظری تحقیق بر اساس نظریههای فضای شهری و احساس امنیت ترکیب بندی شده است. تحقیق به روش پیمایشی انجام و دادهها با استفاده از ابزار پرسشنامه جمعآوری شدند. جامعة آماری تحقیق، همة زنان بالای 15 سال مناطق 13 گانه شهر مشهد میباشند که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای 4025 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان میدهد که حدود 42.5، 24 و 33.5 درصد زنان شهر مشهد به ترتیب دارای احساس ناامنی و ترس در حد کم، متوسط و زیاد میباشند. نتایج ضرایب رگرسیونی حکایت از این دارد که مهمترین متغیرهای موثر بر احساس ناامنی و ترس زنان در فضاهای عموی در مشهد به ترتیب، متغیرهای وقوع رفتارهای نابهنجار در محله، وجود فضاهای ناامن شهری در محله، متوسط درآمد ماهیانه خانوار، مورد خشونت واقع شدن در محله، پوشش نامناسب زن، موقعیت محل زندگی(حاشیه شهر=1)، وجود فضاهای جرم خیر شهری در محله و وضعیت روشنایی معابر و کوچههای محله میباشد. همچنین تغییرات رابطه بین متغیرها در بین زنان مقولات مختلف (زنان گروههای سنی جوان، میانسال، بزرگسال و زنان حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین) نشان داد که عملکرد متغیرهای مستقل در زیر نمونههای مختلف می تواند متفاوت باشد.
خدارحم بزى؛ اکبر کیانى؛ امیر راضى
دوره 11، شماره 2 ، تیر 1389، ، صفحه 70-100
چکیده
سرمایه اجتماعى بهعنوان عاملى مهم و اساسى در ابعاد مختلف توسعه یک جامعه، موضوع پژوهش حاضر است. اهمیتاش آنقدر زیاد است، که از زوایاى گوناگون روند رشد و توسعه یک جامعه را تحت تأثیر خود قرار مىدهد. با توجه به تحولات اخیر جهان (بهویژه در سطح منطقه خاورمیانه) و اعمال فشارهاى مختلف بر کشور، از ناحیه دولتهاى خارجى در راستاى دستیابى ...
بیشتر
سرمایه اجتماعى بهعنوان عاملى مهم و اساسى در ابعاد مختلف توسعه یک جامعه، موضوع پژوهش حاضر است. اهمیتاش آنقدر زیاد است، که از زوایاى گوناگون روند رشد و توسعه یک جامعه را تحت تأثیر خود قرار مىدهد. با توجه به تحولات اخیر جهان (بهویژه در سطح منطقه خاورمیانه) و اعمال فشارهاى مختلف بر کشور، از ناحیه دولتهاى خارجى در راستاى دستیابى به اهداف زیادهطلبانه خود، بحث مرزدارى و حفظ و صیانت از مرزهاى کشور در مقابل این فشارها، مىتواند بهعنوان یک امر سرنوشتساز مطرح باشد. مطابق با این امر، اساس مطالعات این تحقیق در بُعد اول بر پایه نظریه جین جیکوب مبنىبر اینکه در حفظ و نگهدارى و بالابردن کیفیت زندگى در یک مکان، عامل سرمایه اجتماعى نسبت به نهادهاى رسمى (نیروهاى حفاظتى و انتظامى) نقش و مسئولیت بیشترى ایفا مىکند، استوار مىباشد. منطبق بر همین ایده و در بُعد دوم، با توجه به شیوع تفکر رشد نقاط شهرى در مناطق مرزى و با فرض بالابودن میزان سرمایه اجتماعى در نقاط روستایى نسبت به مراکز شهرى، نامناسببودن اندیشه رشد نقاط شهرى با هزینه تخلیه روستاها در نقاط مرزى مطرح شده است، که با ضرورتهاى ژئوپلیتیکى منافات خواهد داشت. درنتیجه مطابق با این ابعاد، در این پژوهش مفهوم سرمایه اجتماعى بهعنوان یک عامل سرنوشتساز در راستاى سیاستگذارىهاى مرزى با تأکید بر حفظ و صیانت از مرزها فرض شده است و این مهمترین هدف تحقیق است. قلمرو جغرافیایى این بررسى، مقایسه مراکز روستایى و شهرى، واقع در سطح شهرستان ارومیه (بهعنوان یک منطقه حساس مرزى در شمال غرب کشور) انتخاب شدند و بررسى سرمایه اجتماعى و پیگیرى اهداف تحقیق در این قلمرو جغرافیایى و اجتماعى صورت مىگیرد.
روش تحقیق این پژوهش، توصیفى ـتحلیلى و مبتنى بر مطالعات اسنادى و کتابخانهاى و بررسىهاى میدانى با استفاده از ابزار پرسشنامه است. نرمافزارهاى آمارى (SPSS) و سیستم اطلاعات جغرافیایى (ARC, GIS) نیز جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه نقشههاى تحلیلى منطقه بهکار گرفته شدهاند. نتایج تحقیق نشان مىدهد که میزان سرمایه اجتماعى در ابعاد مختلف آن، در سطح مراکز روستایى بیشتر از مراکز شهرى است. بهطورى که طبق نظریه جین جیکوب در زمینه نقش بیشتر بالابودن سرمایه اجتماعى در یک مکان در حفظ و نگهدارى آن نسبت به نهادهاى رسمى، مىتوان به بالابودن میزان سرمایه اجتماعى در سطح مراکز روستایى منطقه مورد مطالعه اشاره کرد، که این وضعیت مىتواند بهعنوان یک پتانسیل در سطح مراکز روستایى تلقى شده و در روند سیاستگذارىهاى مرزى دولت مؤثر واقع گردد. از طرف دیگر با توجه به بالابودن میزان سرمایه اجتماعى مراکز روستایى نسبت به مناطق شهرى مورد مطالعه، اندیشه رشد نقاط شهرى در مناطق مرزى با هزینه تخلیه نقاط روستایى که در سالهاى اخیر شتاب گرفته، چندان نمىتواند الگوى مناسبى باشد و با ضرورتهاى ژئوپولیتیکى منافات خواهد داشت.
محمدتقی سبزهای؛ نادر امیری؛ ارسلان کیوانی
دوره 18، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 70-94
چکیده
هدف اصلی این مقاله تحلیل جامعهشناختی چگونگی شکلگیری و دگرگونی حوزه عمومی دینی در عصر صفویه است. چارچوب نظری تحقیق، نظریه حوزه عمومی هابرماس است. روش این مطالعه جامعهشناختی تاریخی و شیوه جمعآوری اطلاعات مطالعه کتابخانهای است. نتایج این مطالعه نشان میدهند: حوزه عمومی دینی با بازنمایی جایگاه مرشد کامل (شاه) در میدانهای شهرها در دوران ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله تحلیل جامعهشناختی چگونگی شکلگیری و دگرگونی حوزه عمومی دینی در عصر صفویه است. چارچوب نظری تحقیق، نظریه حوزه عمومی هابرماس است. روش این مطالعه جامعهشناختی تاریخی و شیوه جمعآوری اطلاعات مطالعه کتابخانهای است. نتایج این مطالعه نشان میدهند: حوزه عمومی دینی با بازنمایی جایگاه مرشد کامل (شاه) در میدانهای شهرها در دوران شاه طهماسب شکل گرفت و در عصر شاه عباس به اوج رونق خود رسید. «عمومیت مبتنی بر نمایندگی» با تبلیغ سیادت و انتساب صفات خداگونه به مرشد کامل در حکایتها و داستانها در اذهان عمومی نهادینه شد و با سازوکارهایی مانند حضور در مراسم و مناسک مذهبی، جشنها، مکانهای عمومی، زیارت اماکن متبرکه، اعطای القاب و توزیع غذای پسمانده مرشد کامل بین خانودهها بازنمایی شد. از دوره شاه عباس به بعد به دلایلی مانند کاهش اعتبار الوهی مرشد کامل، غیرشخصی شدن دولت، تشکیل دولت مدرن، تشکیل ارتش دائمی و ... «عمومیت مبتنی بر نمایندگی» که در انحصار مرشد کامل بود به تدریج جایش را به علمای دینی بهمثابه نمایندگان عموم داد.
ملیحه شیانی؛ فاطمه صدیقی
دوره 15، شماره 4 ، دی 1393، ، صفحه 71-110
چکیده
شهروندی علاوه بر منزلت یا پایگاهی اجتماعی، نقشی اجتماعی نیز میباشد که کنشگران برمبنای چگونگی درک و ایفای آن بر منزلتی که بستر عملشان بوده است تأثیر میگذارند. نقش شهروندی، مانند هر نقش اجتماعی دیگر، از هنجارهایی تشکیل شده است که به حقوق و تکالیف مستتر در آن شکل میدهند. نوع نگرش به این هنجارها در تثبیت شکل خاصی از منزلت شهروندی ...
بیشتر
شهروندی علاوه بر منزلت یا پایگاهی اجتماعی، نقشی اجتماعی نیز میباشد که کنشگران برمبنای چگونگی درک و ایفای آن بر منزلتی که بستر عملشان بوده است تأثیر میگذارند. نقش شهروندی، مانند هر نقش اجتماعی دیگر، از هنجارهایی تشکیل شده است که به حقوق و تکالیف مستتر در آن شکل میدهند. نوع نگرش به این هنجارها در تثبیت شکل خاصی از منزلت شهروندی در هر جامعهای مؤثر است. در این کار برای نگاه از دریچهای هنجاری به مفهوم شهروندی، با غور در ادبیات سیاسی و جامعهشناختی موضوع، انگارهای هنجارین از شهروندی پرداخته شده است. به این منظور نقش شهروندی به دو پارۀ حقوق و تکالیف تقسیم شده و سپس سه گروه هنجاریِ اخلاقی، اجتماعی، و قانونی در این نقش شناسایی شدهاند. پس از ساختِ انگارۀ مزبور، به بررسی این پرسش پرداخته شده که «نگرش شهروندان جامعۀ ما به انگارۀ ساخته شده چگونه است؟» و درواقع "شهروند خوب از نظر جامعۀ ما کیست؟" روش کار پیمایش بوده که به کمک ابزار پرسشنامه در جامعۀ آماری شهروندان بالای 18 سال شهر تهران، با حجم نمونهای معادل 401 پاسخگو، انجام یافته است. نتایج حاصل شده حاکی از آن است که در سطح هنجارهای قانونی، به عنوان نخستین سطح هنجاری، شاهد بالاترین اقبال هستیم و در سطح هنجارهای اخلاقی، که ناظر به تثبیت ارزشهای دموکراتیک در اذهان شهروندان است، پایینترین میزان نگرش مثبت را دارا میباشیم. این امر جامعۀ ما را، به لحاظ هنجاری، به الگوی کشورهای اروپای شرقی نزدیک میکند.