انجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190122120210321The Rise and fall of Kermanshah Bazaar in the Thirteenth Centuryظهور و زوال بازارِ کرمانشاه در سدة سیزدهم283248993/10.22034/jsi.2022.523327.1412FAسیاوش قلی پورگروه جامعه شناسی دانشگاه رازیJournal Article20220112This article examines the rise and fall of the Kermanshah bazaar and its role in Kermanshah province in the 13th century. The theoretical approach of the article is based on the views of ‘Karl Polanyi’. To gather the data, we used the historical research method and examined documents and the Bazaar itself. According to the data, the following reasons made Kermanshah Bazaar flourish and gain a strategic position: the will of European countries to trade in the 19th century, the decline of Trabzon-Tabriz and Caucasus-Puti-Tabriz routes due to silkworm disease, digging the Suez Canal, and the use of steamships in the Tigris and Euphrates. The data also reveals that the Bazaar was imposed by the international system and it could not use capital, labor, and land in trade. Thus, it was a "docking market" that was outside the production mode and its role was limited to the city of Kermanshah. As a result, it changed the morphology of the city and attracted a large number of merchants to Kermanshah. After a century, however, with the outbreak of World War I, this bazaar fell because of the "Currency Inspection law" and the construction of the national railway.این مقاله به بررسی شرایط ظهور و زوال بازار کرمانشاه و نقش آن در ایالت کرمانشاهان در سدۀ 13 خورشیدی میپردازد. رویکرد نظری 400مقاله مبتنی بر آراء «کارل پولانی» است. روش پژوهش تاریخی و فنون گردآوری داده بررسی اسناد و مشاهدۀ کالبدِ بازار است. دادهها نشان میدهند که الف) بازار کرمانشاه همزمان با ارادۀ کشورهای اروپایی بر تجارت در سدۀ 19 میلادی، کمرونق شدن مسیرهای ترابوزان-تبریز و قفقاز-پوتی-تبریز به دلیل بیماری کرم ابریشم، حفر کانال سوئز و استفاده از کشتیهایِ بخار در دجله و فرات، موقعیت استراتژیکی در شبکه مبادلات بازرگانی پیدا کرد که به مدت 100 سال پایدار ماند. ب) بازار از بیرون و با اراده نظام بینالملل تحمیل شد و در مناسبات اقتصادی و اجتماعی منطقه «حک» نشد، همچنین نتوانست زمین، کار و پول را وارد مبادله کند. بدین روی، «بازارِ باراندازی» بود که بیرون از شیوۀ تولید قرار داشت و نقش آن محدود به شهر کرمانشاه بود. ریختشناسیِ شهر را تغییر داد و خیل عظیمی از بازرگانان را به شهر کرمانشاه کشاند. ج) با شروع جنگ جهانی اول بازار از رونق افتاد. «قانون تفتیش اسعار» در سال 1306 ارز ناچیزی را به آن اختصاص داد به طوری که از رمق افتاد و احداث راهآهن سراسری ضربه نهایی را بدان وارد ساخت.http://www.jsi-isa.ir/article_248993_08452884a193d553b8e8f60580069cdd.pdfانجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190122120210321Analysis of Political Songs in the Second Pahlavi Periodبررسی ترانههای سیاسی در دوره پهلوی ( 1320 – 1357 )4929248994/10.22034/jsi.2020.246876FAمحمد امین محمدپوردانشگاه آزاد اسلامی، واحد سیرجانعلی اصغر بابا صفریدانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد سیرجان، دانشگاه آزاد اسلامی، سیرجان، ایران (نویسنده مسئول)غلامرضا ستودهاستاد گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد سیرجان، دانشگاه آزاد اسلامی، سیرجان، ایرانJournal Article20220112The songs are the most effective artistic messengers to the community by using the music-absorbing context. Research in<strong> </strong>songs due to their popular origin is an effective way to understand the culture of society. For this reason, this paper examined social songs in the second Pahlavi period. After expressing the characteristics of social songs, these songs have been classified in terms of usage and content, and we have dealt with their examples. The song is a general term that refers to a variety of melodic or accompanying forms of poetry, especially duets, quatrains, and ballads. Research findings show that social songs cover a significant part of the songs and the highest social frequency in songs occurs in the sixties and seventies. These songs are divided into sections of contemporary political songs and anthems of political organizations. In these songs, the realities of society and resistance against the dictatorship of the Pahlavi government were presented.ترانهها به دور از پیچیدگی برای درک پیامها، با استفاده از زمینه جذب کننده موسیقی توانستهاند پیامرسان هنری موثری برای عامه مردم باشند. پژوهش در ترانهها به علت خاستگاه مردمی آن شیوهای کارآمد برای فهم فرهنگ جامعه است، در این جستار به روش تحلیل محتوا، مقولههای سیاسی در ترانههای دوره پهلوی (1320– 1357) بررسی و طبقهبندی شدهاند و به نمونههای آنها پرداختهایم. ترانه، اصطلاحی عام است که به انواع قالبهای شعری آهنگین یا همراه موسیقی به ویژه به تصنیف گفته میشود. یافتههای پژوهش نشان میدهند که ترانههای سیاسی بخش قابل توجهی از ترانهها را در برگرفتهاند و بیشترین بسامد سیاسی در ترانهها نیز در دهه چهل و پنجاه شمسی پدید میآید. این ترانهها به بخشهای ترانههای سیاسی معاصر و سرودهای سازمانهای سیاسی تقسیمبندی میشوند. در این ترانهها که با زندگی جامعه ارتباط دارند، تصاویری از بافت جامعه و سیاست با گفتمان اختناق و نارضایتی ارائه شدهاند. پیامهای اعتراضی نیز در این ترانهها و تصنیفها، به شکل یک شِکوه یا افشای همراه با ناامیدی از تغییر وضعیت موجود و گاه همچون دعوتی به یک مبارزه و فعالیت علیه وضع موجود بیان شدهاند. مقولاتی که در این ترانهها به کار رفتهاند شامل انتقاد اجتماعی، میهن دوستی و پیوستگی ملی، اختناق و اعتراض، انقلاب و امید هستند.http://www.jsi-isa.ir/article_248994_48e4eb508666fbc8e81bab26d3180cfd.pdfانجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190122120210321A Study of the Direct and Indirect Role of Adult Literacy from 1970 to 2009 on Perception of Corruptionمطالعه نقش مستقیم و غیر مستقیم باسوادی بزرگسالان دوره زمانی 1970 تا 2009 میلادی بر ادراک فساد در دهه اخیر7250248995/10.22034/jsi.2022.117506.1314FAحسین احمدیگروه آموزش علوم اجتماعی، دانشگاه فرهنگیان، تهران (پردیس شهید بهشتی زنجان)، ایران0000-0003-2653-9752علی محمد حاضریدانشیار گروه جامعه شناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانJournal Article20220112Several factors have been taken into consideration in the eradication of corruption, but a more limited study has been done on the adult literacy factor. The purpose of this study is to study the positive role of adult literacy factors and intermediate mechanisms in reducing corruption. The study was conducted using international data. The period from 1970 to 2009 was the independent variable and its relationship with perception of corruption in the period 2012 to 2018 has been studied among 180 countries.<br />Findings show that there is a positive relationship between education indicators and perceptions of corruption. In addition to the direct effect of adult literacy, the indirect effect of this variable through educational coverage (as an indicator of educational justice), the pupil-teacher ratio (as a symbol of democracy in the classroom), and the ratio of female students to total students (As a symbol of gender equality) was confirmed.در ریشهیابی فساد به عوامل متعددی توجه شده لیکن در مورد عامل باسوادی بزرگسالان مطالعه محدودتری صورت گرفته است. هدف این تحقیق مطالعه تأثیر عامل باسوادی بزرگسالان و مکانیسمهای واسط در کاهش فساد است. مطالعه با استفاده از دادههای بینالمللی انجام شده است. میانگین دوره زمانی 1970 تا 2009 متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده و ارتباط آنها با ادراک فساد در دوره زمانی 2012 تا 2018 در بین 180 کشور که دادههای آنها در دسترس بوده مطالعه شده است. یافتهها نشان میدهند رابطه مثبت بین شاخصهای آموزش و ادراک فساد (میزان پاکی کشورها) مورد تائید است. علاوه بر اثر مستقیم باسوادی بزرگسالان اثر غیر مستقیم این متغیر از طریق پوشش تحصیلی (شاخص عدالت آموزشی) و نسبت دانشآموز به معلم (شاخص دموکراسی در کلاس درس) و نسبت دانش آموزان دختر به کل دانش آموزان (شاخص برابری جنسیتی) نیز تائید شده است.http://www.jsi-isa.ir/article_248995_fe2ecc701ae772a197c2c4cc067b516e.pdfانجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190122120210321The Impacts of Population Control Policies on Unintended Pregnancy in Southern Tehranتاثیر سیاستهای اجتماعی بر بارداری ناخواسته در میان زنان در جنوب شهر تهران9172248996/10.22034/jsi.2021.532760.1450FAزهرا مختاری نیادانشجوی دکترای تخصصی جامعهشناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران0000-0001-9995-7811فروزنده جعفرزاده پوردانشیار عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعیتهمینه شاوردیدانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی0000-0002-1855-6686Journal Article20220112Iran has implemented various population control policies during the past decades, and policies have had deep impacts on family as the smallest unit of society especially on women. This paper examines the Islamic Republic’s population policies and their impacts on unintended pregnancies. We employed grounded theory and carried out semi-structured interviews with 23 three participants who had experienced unintended pregnancies. To select the participants, we did purposeful and access sampling methods; this process stopped when we reached the saturation point. Generally speaking, 452 concepts, 47 sub-categories, and 15 main categories were extracted from the data. Then, the “dissatisfaction with government’s interference” and “imposed pregnancy” In addition, the mediating factors were poverty and expensiveness. The participants’ strategies were as follows: asking for supporting packages and suppressing demands which in turn put more pressure on low income families and create dissatisfaction.هر نوع سیاستگذاری اجتماعی مستلزم شناسایی دقیق موضوع است. ایران در طی دهههای مختلف سیاستهای متفاوتی در ارتباط با کنترل جمعیت اتخاذ و اجرا نموده است. این سیاستها و اقدامات و برنامههای مرتبط با آنها تاثیرات و پیامدهای بسیار عمیقی بر خانواده و سلامت اعضای این کوچکترین واحد اجتماعی و بالاخص زنان داشته است. هدف این پژوهش، شناسایی سیاستهای نظام جمهوری اسلامی در خصوص جمعیت و پیامدهای آن بر بارداریِ ناخواسته زنان میباشد. روش این پژوهش، نظریه داده بنیاد میباشد که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافت با 23 نفر از مشارکت کنندگانی که سابقه بارداری ناخواسته را داشتند به دست آمده است. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و در دسترس و تعیین تعداد آنها با رسیدن به مرحله اشباع، تعیین شد. از مجموع 850 داده خام، 452 مفهوم، 47 خرده مقوله و 15 مقوله اصلی از دادههای اولیه استخراج شد. در نهایت دو پدیده محوری " نارضایتی از مداخله جویی دولتی" و " پشیمانی"، و پدیده انتخابی "بارداریهای تحمیلی" به عنوان پدیده اصلی که بقیه مقولات را پوشش میداد، انتخاب شد. نتایج پژوهش نشان داد که مهمترین عوامل بوجود آوردن بارداریهای تحمیلی در مشارکت کنندگان، تحمیل هزینههای جلوگیری به زوجین میباشد. شرایط مداخلهگر این پدیده "فقر و گرانی" میباشد. استراتژیهای مشارکت کنندگان عبارت بود از درخواست بستههای حمایتی خاص و سرکوب خواستهها که پیامدهای این پدیده، فشار بر قشر کم درآمد و نارضایتی میباشد.http://www.jsi-isa.ir/article_248996_e982020dd9f641693d92cad8da64cedd.pdfانجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190122120210321Feudalism, Nation-State or National State: Analysis of Intellectual’s Interpretation of the Modern State in Qajar Eraملوکالطوایفی، دولتِ ملی یا دولت ملت: واکاوی فهم دولت- ملت در اندیشۀ روشنفکران دورۀ قاجار12091248997/10.22034/jsi.2021.538957.1476FAئاکو احمدنژاددانشجوی دکترا دانشگاه آزاد واحد تهران شمال0000-0003-0785-5784یعقوب احمدیرئیس دانشگاه پیام نور استان کردستانافسانه ادریسیدانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال، گروه علوم اجتماعیJournal Article20220112The main question of the present study is to analyze the concept of the modern state in the thinkers’ thoughts of the Qajar era and their normative view on the definition of the scope and framework of the modern state. Using historical sociology, this paper attempted to recognize the state-building trends and investigate the mental-intellectual structure of Iranian intellectuals about state and politics in the Qajar period. The analysis of the available documents reveals that the practices such as eliminating opposition groups and centralizing power, modernizing the judiciary or reforming the structure of the army, and even entering the global economic system, by themselves could not result in the formation of a state. In contrast, the issue of territorialization and the accumulation of capital in modern Persia were central in the state-building process. In addition, Mirza MalekomKhan, a leading intellectual in the Constitutional era, enlightened the nature of the state and its mechanisms by emphasizing the monopoly of power, the establishment of an efficient court, the restructuring of the army, and the need for national unity. It is important to note that MalekomKhan’s ideas about the intellectual basis of modern state overlap with Charles Tilly’s; they both believed that in multi-ethnic societies such as Iran, building a national state based on a territory like the United States and Switzerland is more suitable.<strong>مقدمه</strong>: پرسش اساسی مطالعه حاضر پیرامون واکاوی مفهوم دولت مدرن در اندیشههای متفکران دوره قاجار و نوع نگاه هنجاری آنها در زمینه تعریف محدوده و چارچوب دولت مدرن مدون شده است.<br /><strong>هدف و روش</strong>: مطالعه حاضر در چاچوب جامعهشناسی تاریخی مبتنی بر شناسایی روندهای موجود دولتسازی در دوره قاجار و عرصه سیاسی-اجتماعی در آن دوره، درصدد بررسی ساختمان ذهنی-فکری روشنفکران ایرانی دوره قاجار پیرامون دولت و سیاست در هنگامه کشاکش اولیه میان سنت و مدرنیته برآمده است.<br /><strong>یافته</strong>: تحلیل مستندات موجود حاکی از آن است که توفیق در اقداماتی چون حذف گروههای مخالف و مرکزیت بخشی به قدرت، نوسازی دستگاه دیوان یا اصلاح ساختار ارتش، و حتی قرار گرفتن در مدار نظام اقتصاد جهانی، به خودی خود نمیتوانست به تکوین دولت مدرن در ایران عصر قاجار بیانجامد؛ در مقابل موضوع سرزمینیشدن (مرزهای مشخص) و انباشت سرمایه در تأمین منابع مالی، از محوریت اساسی برخوردار بودند. همچنین، از میان روشنفکران منتسب به عصر مشروطه، میرزا ملکم خان با تأکید بر انحصار قدرت و کنترل ابزار اجبار، استقرار دستگاه دیوان کارآمد، تجدید ساختار ارتش، لزوم وحدت ملی و مهیا ساختن شرایط تولید و انباشت سرمایه، تصور روشن و جامعتری از ماهیت، چیستی و کارویژههای دولت ارائه داد.<br /><strong>نتیجه</strong>: علاوه بر آن، مهمترین نکته در راستای بنیانهای فکری دولت مدرن در ایران عصر قاجار همپوشانی تفکرات اندیشمندان محوری آن دوره از جمله میرزا ملکم خان با تفکرات متفکرانی مانند چارلز تیلی است که هر دو بر تناسب وضعیت جوامعی مانند ایران (چندفرهنگی-چندقومی) با ساختی از قدرت به نام "دولت ملی" به معنای نوعی دولت مدرن فراگیر به لحاظ فرهنگی-قومی (ایالات متحده و سوئیس) در مقابل "ملت-دولت" به مثابه دولت مبتنی بر ملت واحد (مانند آلمان) تأکید دارند.http://www.jsi-isa.ir/article_248997_eccb2142c109e6c85dabe9f40b5c9ee6.pdfانجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190122120210321Adaption of Process and Problematic Situation of Sociology in Iranچگونگی تطبیق فرایند و ساختارِ مسئلهمندیِ وضعیت جامعهشناسی در ایران160120248998/10.22034/jsi.2021.526800.1426FAعلی خسرویایران.اصفهان.دانشگاه اصفهان.دانشکده ادبیات و علوم انسانی.گروه جامعه شناسی0000-0002-3159-8709ثریا معماردانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه اصفهان (نویسنده مسئول)Journal Article20220112The situation of sociology in Iran is problematic; the studies have never explained the process of this situation. To study this problematic situation, we used the method of conditional/consequential matrix. According to the research findings, the core category leading to this was a lack of formal recognition of sociology. The lack of formality of sociology in the general sense was due to the lack of recognition of several categories, including the lack of social recognition of sociology, and the lack of recognition of sociological criteria. This situation, at the micro-level, is related to scientific communities and sociological actors; at the intermediate level, it is connected to public and academic knowledge; at the macro level, it is related to economic, political, and ideological fields; at the super macro level, it is connected to the international order, the oil state, and the experience of modernity.وضعیت جامعه شناسی در ایران یکی از پرشمارترین جایگاه های موضوعیِ مطالعات را شکل داده است اما با این حال این مطالعات در حدودِ توضیحِ نابسندۀ ساختار وضعیت مسئله گون جامعه شناسی در ایران متوقف شده، و کمتر قادر به توضیح فرایندیِ این ساختار بوده است. تحقیق حاضر با هدف بُعد بخشیدن به ساختار-فرایندِ وضعیت جامعه شناسی، از تکنیک ترسیم ماتریس شرطی/پیامدیِ تمهید شده در روش نظریۀ زمینه ایِ سیستماتیک استفاده نموده است. بنابر یافته های تحقیق؛ امر کانونیِ منتهی به وضعیت پدید آمده برای جامعه شناسی در ایران عبارت است از <em>فقدان رسمیت جامعه شناسی</em>. فقدان رسمیت جامعه شناسی به معنای اعم، موکول به فقدان رسمیت چندین مقوله اعم از؛ <em>فقدان رسمیتِ میان میدانیِ امر اجتماعی</em>،<em> فقدان رسمیتِ اجتماعیِ جامعه شناسی</em> و <em>فقدان رسمیتِ معیارهای درون میدانیِ جامعه شناسی</em> می باشد که در سطح خُرد، ناظر بر <em>اجتماعات علمی و کنشگران میدان جامعه شناسی</em>، در سطح میانی، ناظر بر<em> دو میدانِ معرفتِ عامه و معرفتِ آکادمیک</em>، در سطح کلان، ناظر بر<em> میدان های سه گانۀ اقتصادی و سیاسی و ایدئولوژیک</em>، و در سطح ابرکلان، ناظر بر <em>ایفای نقشِ آنتیگونیستیک علیه سرمایه داری جهانی، دولت نفتی، تجربه مدرنیته و...</em>می باشد.http://www.jsi-isa.ir/article_248998_5c548061224c97037414306d30f1768c.pdf