علمی
علیرضا کریمی
دوره 18، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 3-29
چکیده
کار اقماری که در آن ماه کاری به دو نیمه کار-خانواده تقسیم میشود دارای پیامدهایی است که آن را از سایر مشاغل متمایز میسازد. هدف اصلی پژوهش شناسایی پیامدهای اجتماعی- اقتصادی کار اقماری در ایستگاههای تقویت فشار گاز است. روش پژوهش کیفی و گردآوری دادهها و استفاده از 4 گروه مرکز و 11 مصاحبه میباشد. بعد از استخراج و مقولهبندی یافتهها ...
بیشتر
کار اقماری که در آن ماه کاری به دو نیمه کار-خانواده تقسیم میشود دارای پیامدهایی است که آن را از سایر مشاغل متمایز میسازد. هدف اصلی پژوهش شناسایی پیامدهای اجتماعی- اقتصادی کار اقماری در ایستگاههای تقویت فشار گاز است. روش پژوهش کیفی و گردآوری دادهها و استفاده از 4 گروه مرکز و 11 مصاحبه میباشد. بعد از استخراج و مقولهبندی یافتهها باید گفت که مهمترین پیامدهای اقتصادی مثبت کار اقماری مربوط به ضریب حقوقی بالا، ایجاد فرصت مناسب برای سالهای پایانی خدمت و بازنشستگی و همچنین فرصت ایجاد شغل دوم است. مهمترین پیامدهای اجتماعی مثبت کار اقماری شامل فرصت ادامه تحصیل کارکنان، امکان گذران اوقات فراغت طولانیتر و تعامل عمیق با سرپرست و همکاران میباشد. مهمترین پیامدهای اجتماعی منفی کار اقماری نیز در برگیرنده شرایط نامناسب محل استراحت کارکنان، تعارض پایگاه شغلی ذهنی و عینی کارکنان، تعارض نقش کار- خانواده کارکنان و احساس بیگانگی از خود است.
علمی
احسام سلطانی؛ محمدجواد زاهدی
دوره 18، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 30-52
چکیده
به دلیل سرشت اجتماعی انسان، اساساً تنهایی ناممکن است. اجتماع، نه با «من» بلکه با یک انسان دیگر، با «تو»، شکل میگیرد. باختین از جمله افرادی است که در مباحثی که پیش میکشد به این امر اشاره میکند که وجود دیگری شالوده شکلگیری "خود" است. در مقاله حاضر به «خود» و «دیگری» در اندیشة نیما پرداخته شده است. منظور از دیگری، ...
بیشتر
به دلیل سرشت اجتماعی انسان، اساساً تنهایی ناممکن است. اجتماع، نه با «من» بلکه با یک انسان دیگر، با «تو»، شکل میگیرد. باختین از جمله افرادی است که در مباحثی که پیش میکشد به این امر اشاره میکند که وجود دیگری شالوده شکلگیری "خود" است. در مقاله حاضر به «خود» و «دیگری» در اندیشة نیما پرداخته شده است. منظور از دیگری، صدا و زبانی متفاوت نسبت به صدا و زبان «من» است. در این مقاله سعی شده است تا سویههای مختلف و متفاوت این موضوع مورد بررسی قرار گیرد. برای این کار از آراء میخائیل باختین، متفکر روس، استفاده شده است. تحقیق حاضر بر رویکرد کیفی استوار است و از روشهای تحلیل گفتمان، تحلیل محتوای کیفی و تحلیل مضمون نیز استفاده شده است.
یافتههای تحقیق بازگوی آن است که نیما با پیش کشیدن مباحثی دربارة «خود» و «دیگری» از جمله شاعرانِ پس از مشروطه در ایران است که به این مسئله به طور جدی پرداخته است اما به دلیل تعلق خاطری که به دیالکتیک هگل دارد، در مراحل بعدی کار خود، تفاوت میان «من» و «دیگری» را به نفع جهانی یکپارچه، منسجم و وحدتیافته مصادره میکند.
علمی
سیداسماعیل مسعودی؛ سید سعید زاهد زاهدانی
دوره 18، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 53-81
چکیده
ماکس وبر حامل مهمترین پرسش فلسفیِ مجادلات روششناختی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بوده است: «معنا و ماهیت ”ابژکتیویته“ در علوم فرهنگی و اجتماعی چیست؟». او با گذر از دوگانۀ پوزیتیویستیِ ”آزادی ارزشی“ و ”حکم ارزشی“ و استفاده از اصطلاحِ ”ربط ارزشیِ“ طرح شده توسطِ مکتب نوکانتی جنوب غربی آلمان توانست مسیر ...
بیشتر
ماکس وبر حامل مهمترین پرسش فلسفیِ مجادلات روششناختی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بوده است: «معنا و ماهیت ”ابژکتیویته“ در علوم فرهنگی و اجتماعی چیست؟». او با گذر از دوگانۀ پوزیتیویستیِ ”آزادی ارزشی“ و ”حکم ارزشی“ و استفاده از اصطلاحِ ”ربط ارزشیِ“ طرح شده توسطِ مکتب نوکانتی جنوب غربی آلمان توانست مسیر ویژهای برای تاسیس علوم فرهنگی و ابژکتیویته آن فراهم آورد. اما فهم و تبیین جایگاه ”ربط ارزشی“ برای دستیابی به ابژکتیویته در علوم فرهنگی و همچنین یافتن ضعفهای آن، نیازمند تأمل و بازخوانی فلسفی است. ماکس وبر ”ربط ارزشی“ را به پشتوانۀ آباء فلسفیاش (از جمله ریکرت) با ”بازگشت به کانت“به سرانجام رساند؛ اما رجوع وبر به کانت در آثار روششناختیاش به صورت مختصر و کاملاً جسته و گریخته بوده است. این مقاله، عهدهدار بازطراحی منظم اندیشه وبر برای تبیین جایگاه ربط ارزشی در ابژکتیویته براساس فلسفۀ کانت به خصوص با تاکید بر وجه ”استعلایی“ این فلسفه است. تحلیل استعلایی و کانتیِ مسئله ابژکتیویته ماکس وبر، به لحاظ روشی از سنخ فلسفۀ علوم اجتماعی بوده و دارای دو بُعد تفسیری و انتقادی همزمان است. با تفسیر ابژکتیویته ماکس وبر براساس فلسفۀ استعلایی کانت روشن گردید که ” ارزش“ به مثابۀ حد و شرط ”پیشینی“؛ هم شرط شکلگیری و هم شرط فهم ابژههای فرهنگی است. از همین رو، هر چند ربط ارزشی شرط ابژکتیویته تحقیق است اما اساساً یک شرط سوبژکتیو است.
علمی
زهرا رضایی نسب؛ محمدتقی شیخی؛ فاطمه جمیلی کهنه شهری
دوره 18، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 82-107
چکیده
خودکشی به عملی ارادی و آگاهانه در خاتمه بخشیدن به زندگی فرد اطلاق میشود که متاسفانه شواهد موجود نشان می دهند که این پدیده در دنیای امروز رو به گسترش است. و بهعنوان آسیب و مسئله اجتماعی، یک رفتار پرخطر و یک بیماری در نظر جامعه شناسان، جرم شناسان، روان شناسان و پزشکان مطرح است. هدف از این مقاله بررسی پدیده خودکشی زنان شهر ایلام ...
بیشتر
خودکشی به عملی ارادی و آگاهانه در خاتمه بخشیدن به زندگی فرد اطلاق میشود که متاسفانه شواهد موجود نشان می دهند که این پدیده در دنیای امروز رو به گسترش است. و بهعنوان آسیب و مسئله اجتماعی، یک رفتار پرخطر و یک بیماری در نظر جامعه شناسان، جرم شناسان، روان شناسان و پزشکان مطرح است. هدف از این مقاله بررسی پدیده خودکشی زنان شهر ایلام با استفاده از روش کیفی و با رویکرد روشی نظریه مبنایی میباشد. زنان ایلامی که اقدام به خودکشی کردهاند بهعنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد. که طی مصاحبه با 20 زن، اشباع نظری حاصل شد. قابلیت اعتماد در این تحقیق براساس سه تکنیک اعتباریابی توسط اعضا، مقایسههای تحلیلی، و نظر متخصصان بهدست آمد. با تحلیل و کدگذاری مصاحبهها، فرضیه اصلی استخراج و مقولههای تنش در زندگی، کژکارکردی خانوادهها، باور به تغییر، باور به رهایی، بستر اقتصادی، جامعهپذیری ناقص دینی-اجتماعی، فشار هنجاری، تناقض هنجار با واقعیت بهعنوان علل خودکشی زنان شناسایی شد.
علمی
محمد فرهادی
دوره 18، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 108-129
چکیده
خانواده همچون سایر نهادهای اجتماعی در جریان سازگاری با تحولات کلان، دستخوش تلاطمی است که خالی از خطر و خسران نیست. تحولاتی مانند بازاری شدن زندگی معاصر و پیامدهای اجتنابناپذیر آن از جمله فردگرایی، مصرف گرایی، توسعه شخصی و پیشرفت، خانواده را با موقعیتی روبهرو کرده که مواجهه با آن منجر به بازاندیشی نقشها و هنجارهای نهاد خانواده ...
بیشتر
خانواده همچون سایر نهادهای اجتماعی در جریان سازگاری با تحولات کلان، دستخوش تلاطمی است که خالی از خطر و خسران نیست. تحولاتی مانند بازاری شدن زندگی معاصر و پیامدهای اجتنابناپذیر آن از جمله فردگرایی، مصرف گرایی، توسعه شخصی و پیشرفت، خانواده را با موقعیتی روبهرو کرده که مواجهه با آن منجر به بازاندیشی نقشها و هنجارهای نهاد خانواده شده است. در این مقطع مشخص زمانی، واکنش عاملان اجتماعی رها کردن خود از قید این نهاد است که منجر به افزایش آمار طلاق شده است. از این منظر طلاق نشانهای از نارسایی نهادی در خانواده و روی دیگر این نهاد است.
مسائل اجتماعی و اقتصادی متناظر با طلاق آنرا به ضایعهای بدل کرده که در حال آسیبرساندن به نهاد خانواده است. فقدان الگوی نهادی برای طلاق، عاملان اجتماعی را در مقابل پیامدهای آن تنها رها کرده است. توجیه ضرورت تلقی طلاق به مثابه یک نهاد برای تمهید مناسبات هنجاری عمل در این مرحله از زندگی هدف این نوشته است. روش متبوع مکتوب حاضر تحلیل دادههای موجود و تدقیق و تصحیح آن با کمک مصاحبههای نیمهساختاریافته است.
آنچه به عنوان یکی از نتایج این پژوهش قابل اشاره است، کاهش آسیبها از رهگذر تأسیس نهاد طلاق است. طلاق نه تنها پایان یک خانواده است بلکه با آثاری که به لحاظ اجتماعی به جا میگذارد به طور کلی در حال تبدیل شدن به پایان نهاد خانواده است. اما نهاد طلاق میتواند به استواری نهاد خانواده یاری برساند.
علمی
مریم رفعت جاه
دوره 18، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 130-164
چکیده
مطابق تعریف سنتی، مادری مهمترین نقش یک زن و موجب کمال او و مراقبت و تربیت کودک مختص مادر است. اما امروزه با افزایش آگاهی و تامل زنان در زندگی روزمره، و در اثر شکاف بین تعاریف سنتی و تجارب واقعی مادری افزایش یافته، زمینه توجه بهتجربهمادری و بازتعریف معنا و نقش مادری فراهم شده است. در این پژوهش تلاش شده تا معانی و تصور پیشینی زنان از ...
بیشتر
مطابق تعریف سنتی، مادری مهمترین نقش یک زن و موجب کمال او و مراقبت و تربیت کودک مختص مادر است. اما امروزه با افزایش آگاهی و تامل زنان در زندگی روزمره، و در اثر شکاف بین تعاریف سنتی و تجارب واقعی مادری افزایش یافته، زمینه توجه بهتجربهمادری و بازتعریف معنا و نقش مادری فراهم شده است. در این پژوهش تلاش شده تا معانی و تصور پیشینی زنان از مادری و تجربیات واقعی و تصورات و معانی کنونی آنان در این خصوص با روش کیفی مورد مطالعه قرار گیرد. زنان مورد مطالعه از میان مادران متاهل غیرشاغل جوان ساکن محله دولت آباد انتخاب شده است. روش نمونهگیری نظری یا مفهومی بوده از این رو دو معیار تحصیلات و گرایش دینی، که مطالعات اولیه نشان میداد در معنا و عملکرد مادری تفاوت ایجاد میکند در نمونه گیری لحاظ شده است. فنون گردآوری دادهها مصاحبهعمیق و مصاحبهنیمه ساخت یافته بوده است. براساس یافتهها، آن چه در همه مادران مشترک بود تمایل بهمادر شدن و باور بهضرورت آمادگی و آموزش برای نقش مادری بود اما مادران تحصیلکرده، صرف نظر از گرایش دینی شان ضمن مهم دانستن مادری نگاه انتقادی بهمعنای رایج مادری داشته و در پرداختن بهعلایق شخصی فعال تر عمل میکردند. در مادران تحصیلکرده با گرایش دینی بالا شکاف بین تصور و تجربهمادری از تحصیلکردههای باگرایش دینی پایین کمتر بود با این حال در دیدگاه انتقادی بهقلت حقوق و کثرت وظایف مادران با آنان مشابهبودند. همچنین غالب پاسخگویان مادری را نقشی پرزحمت، بی وقفه، بی اجر و پیچیده که دارای کمترین حقوق و بیشترین مسئولیتهاست برشمردند و بر این نظر بودند که هم پدران و هم جامعه و دولت بایستی در انجام وظایف مادری، از زنان حمایت کرده حقوق آنان را افزایش و مسئولیتهایشان را تعدیل کنند؛ جامعه فقط بهفداکاری و قداست مادری اشاره دارد بی آنکه در عمل اقدامات موثری برای بهبود آن انجام دهد.
علمی
فاطمه جواهری
دوره 18، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 165-172
چکیده
مشخصات کتاب: فرامرز رفیعپور (1393) دریغ است ایران که ویران شود، نشر انتشار کندوکاوها و پنداشتهها(1360)؛ جامعه روستایی و نیازهای آن (1364)؛ سنجش گرایش روستائیان بهجهاد سازندگی و عوامل مؤثر بر آن (1372)؛ وسائل ارتباط جمعی وتغییر ارزشهای اجتماعی (1375)؛ جامعه، احساس، موسیقی(1375)؛ توسعه وتضاد(1376)؛ آناتومی جامعه(1377)؛ آنومی یا آشفتگی ...
بیشتر
مشخصات کتاب: فرامرز رفیعپور (1393) دریغ است ایران که ویران شود، نشر انتشار کندوکاوها و پنداشتهها(1360)؛ جامعه روستایی و نیازهای آن (1364)؛ سنجش گرایش روستائیان بهجهاد سازندگی و عوامل مؤثر بر آن (1372)؛ وسائل ارتباط جمعی وتغییر ارزشهای اجتماعی (1375)؛ جامعه، احساس، موسیقی(1375)؛ توسعه وتضاد(1376)؛ آناتومی جامعه(1377)؛ آنومی یا آشفتگی اجتماعی(1378)؛ کارائی بیمارستانها (1378)؛ موانع رشد علمی در ایران (1381)؛ تکنیکهای خاص تحقیق در علوم اجتماعی(1382)؛ علوم انسانی در ایران: نگاهی از بیرون و درون (1383)؛ سرطان اجتماعی فساد (1386)؛ آفریقای جنوبی: درسهایی برای ایران (1388)؛ دریغ است ایران که ویران شود (1393) و تضاد غرب وشرق: ایران وکشورهای غربی(1395) شانزده کتابی است که در طول 36سال اخیر توسط دکتر فرامرز رفیع پورتدوین شده است. در واقع او بهطور میانگین هردو سال و نیم یک بار، یک کتاب جدید به اجتماع علمی عرضه کرده است. مکتوبات او در سه بخش قابل تفکیک است: - آثار مربوط به حوزه روششناسی تحقیق، - آثار برگرفته از فعالیت های پژوهشی نویسنده، - آثار معطوف به تحلیل مسائل جامعه ایران.