فرایند جهانی شدن در بعد غالب اقتصادی خود گویای تلاش زیادی برای یکسان سازیهای فرهنگی است که این یکسان سازی ها عموما از طریق ایجاد بازارهای گسترده برای تولید کالاهای مشابه در شکل انبوه ایجاد می گیرند و از خلال آنها تلاش می شود که با کاهش هزینه های تولید سود افزایش یابد.با این وصف در عمل فشار برای از بین بردن خرده فرهنگ ها و حاشیه ای کردن ...
بیشتر
فرایند جهانی شدن در بعد غالب اقتصادی خود گویای تلاش زیادی برای یکسان سازیهای فرهنگی است که این یکسان سازی ها عموما از طریق ایجاد بازارهای گسترده برای تولید کالاهای مشابه در شکل انبوه ایجاد می گیرند و از خلال آنها تلاش می شود که با کاهش هزینه های تولید سود افزایش یابد.با این وصف در عمل فشار برای از بین بردن خرده فرهنگ ها و حاشیه ای کردن فرهنگ های غیر مرکزی سبب شد که نوعی مقاومت سرسختانه شکل بگیرد و در سراسر جهان در طول بیست سال گذشته شاهد سر برآوردن نوزایی های قومی-جماعتی باشیم که گویای تمایل شدیدی به ایجاد تعلق های هویتی برای جلوگیری از حذف فرهنگی هستند و خود به بازارهای بزرگی دامن زده اند که میتوان اصطلاحا به آنها بازارهای قومی-جماعتی نام داد،بازارهایی که کالاهای هویتی-جماعتی مختلفی را عرضه می کنند و یا به هر رو از هویت و احساس تعلق قومی-جماعتی برای فروش و تبلیغ کالاهای خود بهره می برند.کشور ایران با تنوع قومی-فرهنگی و زبانی بسیار غنی خود و با پیوند بسیار عمیقی که در آن میان هویت ملی و هویت های محلی وجود دارد،پتانسیلهای زیادی را در این زیمنه عرضه می کند. در این مقاله حاضر تلاش شده است بر پایه یافته های یک طرح فرا تحلیلی،پس از ارائه موضوع در چهارچوب شاخص ها و موقعیت جهانی آن،لین پتانسیلها در چهار قومیت ایرانی(آذری ها،بلوچ ها،عرب ها و کردها) و در سه نوع کالاهای گردشگری،رسانه ای و غذایی بررسی شده و راه کارهایی برای توسعه این بازارها در سطوح ملی ،منطقه ای،ملی و جهانی ارائه شوند.
در تحلیل انسان شناختی گفت و گو را میتوان نوعی"مبادله"به حساب آورد که طرفین ان با حضور فیزیکی و ذهنی در حوزه های ویژه(حوزه تبادل)وارد کنش متقابل با یکدیگر می شوند.حوزه تبادل خود در میدانی تعاملی از دو حوزه دیگر قرار می گیرد:از یک سو،حوزه ممنوعیت ها(تابلوها)که هرگونه ورود سامان نایافته و غیرقانونمند در ان سبب ایجاد تنش و تعارض می گردد ...
بیشتر
در تحلیل انسان شناختی گفت و گو را میتوان نوعی"مبادله"به حساب آورد که طرفین ان با حضور فیزیکی و ذهنی در حوزه های ویژه(حوزه تبادل)وارد کنش متقابل با یکدیگر می شوند.حوزه تبادل خود در میدانی تعاملی از دو حوزه دیگر قرار می گیرد:از یک سو،حوزه ممنوعیت ها(تابلوها)که هرگونه ورود سامان نایافته و غیرقانونمند در ان سبب ایجاد تنش و تعارض می گردد و این تنش ها که میتوانند به بحرانهایی سخت تبدیل شوند خود را به دورن حوزه تبادل نیز منتقل می کنند.از سوی دیگر،در این باره با حوزه ای از تعلق ها (توتم ها) ره به روییم که در سطوح و لایه های متفاوت،متداخل و پویا وارد عمل می شوند و در آن شدت تعلق و تداوم تعلق دو عامل اساسی به حساب می آیند.در این جا نیز هرگونه خروج از کل حوزه یا هرگونه جابه جایی میان سطوح و تغییر شدت یا تداوم تعلق،چنان چه به صورتی سامان نایافته و غیرقانونمند انجام بگیرد،به همان نتایج فوق منجر می گردد.در نهایت،حوزه گفت و گو تابعی است کنش ها و واکنش های انجام یافته در دو حوزه تابویی و توتمی.مبنای نظری در رویکرد انسان شناختی به این موضوع با حرکت از تحلیل مالینوفکسی از "کولا" و نظریه"هدیه"موس،به نظریه های لوی-استراوس و فرانسواز هریتیه بر ممنوعیت ازدواج با محارم به مثابه پایه تبیین حوزه های تابویی و توتمی و مبادله و گفت و گو تکیه زده و از این راه تلاش میکند چارچوبی نظری و تحلیلی برای مفهوم گفت و گو میان فرهنگها ارائه نماید.