اسماعیل حسنزاده
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1386، ، صفحه 7-41
چکیده
قطعنامهها یکی از منابع مهم تاریخ انقلاب اسلامی است که، بهدلیل جنبههای کاربردیاش در دوران تحولات انقلابی، ارزش داوری و غرضورزی در آنها راه نیافته است. تحلیل قطعنامهها در کنار سایر منابع مشابه، همچون دیوار نوشتهها و شعارها، میتواند ابعاد جدیدی را در مطالعات انقلاب اسلامی بگشاید. با توجه به ارزش تاریخی این دسته از ...
بیشتر
قطعنامهها یکی از منابع مهم تاریخ انقلاب اسلامی است که، بهدلیل جنبههای کاربردیاش در دوران تحولات انقلابی، ارزش داوری و غرضورزی در آنها راه نیافته است. تحلیل قطعنامهها در کنار سایر منابع مشابه، همچون دیوار نوشتهها و شعارها، میتواند ابعاد جدیدی را در مطالعات انقلاب اسلامی بگشاید. با توجه به ارزش تاریخی این دسته از منابع، مقاله حاضر درصدد است تا با بهرهگیری از روش تحلیل محتوا سیر خواستهها و مواضع انقلابیون را در شش ماهه واپسین حکومت پهلوی تبیین نماید. قطعنامهها نشان میدهد که خواستهها و مواضع انقلابیون در این مدت از صنفی به سیاسی و از سلبی به ایجابی در حال دگرگونی است. هرچه زمان پیروزی نزدیک میشد، قطعنامهها نیز اغلب خواستههای سیاسی ایجابی را مطرح میکردند.
محمد عبداللهی
دوره 4، شماره 1 ، فروردین 1381، ، صفحه 47-63
چکیده
بررسی عملکرد انجمن های علمی در نظام علمی و تحقیقاتی کشور موضوع اصلی این مقاله است.منظور از انجمن علمی نوعی نهاد مستقل است که از به هم پیوستن یا اجتماع آگاهانه و داوطلبانه ی اصحاب یک رشته علمی پدید می آید تا از طریق تعامل آزاد خردمندانه و به دور از سلطه بتواند بین صاحبان هر تخصص زمینه لازم را برای پیشبرد علم و تنظیم و ترویج اصول و قواعد ...
بیشتر
بررسی عملکرد انجمن های علمی در نظام علمی و تحقیقاتی کشور موضوع اصلی این مقاله است.منظور از انجمن علمی نوعی نهاد مستقل است که از به هم پیوستن یا اجتماع آگاهانه و داوطلبانه ی اصحاب یک رشته علمی پدید می آید تا از طریق تعامل آزاد خردمندانه و به دور از سلطه بتواند بین صاحبان هر تخصص زمینه لازم را برای پیشبرد علم و تنظیم و ترویج اصول و قواعد علمی جمعی یا اخلاق کار و فعالیت و پیوند علم و عمل در آن رشته علمی فراهم نماید.هدف این مقاله تشریح فرایند تاریخی تحول نهادهای مستقل از دولت و دیدگاه های مرتبط با انها،توصیف و تحلیل وضعیت موجود و عملکرد انجمنهای علمی در نظام علمی و تحقیقاتی کشور و ترسیم وضعیت مطلوب آنها و ارزیابی مقدورات و محدودیت هایی است که این انجمنها در گذر از وضع موجود به مطلوب و ارتقا عملکرد خود با آنها روبرو هستند.
علیمحمد حاضری؛ اسماعیل شریفی
دوره 10، شماره 4 ، دی 1388، ، صفحه 1-25
چکیده
این مقاله به بررسی نحوه جامعهپذیری نسل جدید (دانشآموزان مقطع دبیرستان) و مقایسه آن با تجربه جامعهپذیری دو نسل قبل از خود میپردازد. با کنکاش در موضوعات و مسائلی مانند بحران هویت، گسست فرهنگی، شکاف نسلی، و مسائلی از این قبیل که امروزه در جامعه خود با آنها مواجه هستیم، این سوال برای ما مطرح شد که جامعهپذیری بهعنوان فرایندی ...
بیشتر
این مقاله به بررسی نحوه جامعهپذیری نسل جدید (دانشآموزان مقطع دبیرستان) و مقایسه آن با تجربه جامعهپذیری دو نسل قبل از خود میپردازد. با کنکاش در موضوعات و مسائلی مانند بحران هویت، گسست فرهنگی، شکاف نسلی، و مسائلی از این قبیل که امروزه در جامعه خود با آنها مواجه هستیم، این سوال برای ما مطرح شد که جامعهپذیری بهعنوان فرایندی که هر جامعه با اجرای آن تلاش دارد فرهنگ خود را از نسلهای پیشین به نسلهای پسین منتقل نماید، امروزه چه تغییر و تحولی پذیرفته و چه تفاوتی با فرایند جامعهپذیری دو نسل گذشته یافته است.
برای پاسخ به سوال تحقیق، با نقد و بررسی پژوهشهای انجام گرفته و نظریههای تدوین شده در این زمینه، سرانجام دو نظریه «ساختاربندی» و «دوجهانیشدن» بهعنوان پشتوانه نظری تحقیق انتخاب و بر این اساس چارچوب نظری تدوین گردید. دو فرضیه از چارچوب نظری استخراج شدند: فرضیه اول: وزن و ترکیب عوامل جامعهپذیری (خانواده، مدرسه، همالان و رسانه) در سه دوره سنتی، مدرن اولیه و مدرن متأخر دگرگون شده است. فرضیه دوم: بین عوامل اجتماعیشدن سنتی و نحوهی جامعهپذیری فرد با در نظر گرفتن عامل فضای مجازی، رابطه است، بهطوریکه هم فرد جامعهپذیر و هم عوامل اجتماعیکننده شدیداً متاثر از این فضا هستند.
متناسب با موضوع و سوال پژوهش، روش این تحقیق بصورت کیفی با تکنیک مصاحبه عمیق است. جامعه آماری نسل سوم تحقیق، دانشآموزان سال اول و دوم دبیرستانهای پسرانه از سه منطقه 2، 12 و 19 شهر تهران انتخاب شدهاند. جامعه آماری نسل دوم و اول به ترتیب پدر و پدر بزرگ دانشآموزان (نسل سوم) است. حجم نمونه به صورت هدفدار 90 نفر، از هر نسل 30 نفر است. یافتهها و نتایج بدست آمده از مصاحبهها، فرضیههای تحقیق را تایید نمودند.
مقصود فراستخواه
دوره 11، شماره 1 ، فروردین 1389، ، صفحه 1-47
چکیده
روحیات ایرانى چگونه است؟ بىگمان نمىتوان ذاتباورانه و تقلیلگرایانه، از روحیات خاص و ثابت ایرانى سخن گفت؛ درکل عنوان ایرانى ناظر بر تفاوتهاى رفتارى افراد و گروههاى مختلفى در دورههاى گوناگونى است. از سوى دیگر؛ مردم تمام فرهنگها و جوامع (حتى در توسعهیافتهترین کشورها) در معرض مشکلات رفتارى مانند پنهانکارى، دروغ و ضعف ...
بیشتر
روحیات ایرانى چگونه است؟ بىگمان نمىتوان ذاتباورانه و تقلیلگرایانه، از روحیات خاص و ثابت ایرانى سخن گفت؛ درکل عنوان ایرانى ناظر بر تفاوتهاى رفتارى افراد و گروههاى مختلفى در دورههاى گوناگونى است. از سوى دیگر؛ مردم تمام فرهنگها و جوامع (حتى در توسعهیافتهترین کشورها) در معرض مشکلات رفتارى مانند پنهانکارى، دروغ و ضعف کار گروهى و مانند آن بوده و هستند، کما اینکه در میان ایرانیان صفات و رفتارهاى خوب کم نبوده و نیست. ولى صورت مسئله را نیز نمىتوان پاک کرد که خلقیات ایرانى، بحثانگیز شده است. این مقاله ضمن مرورى بر پیشینه بحث در میان شرقشناسى خارجیان و خود ایرانیان، درپى دستیابى به یک سنخشناسى از مدلهایى است که برمبناى آنها نیمرخ رفتار ایرانى توضیح داده مىشود. از طریق مقایسه و نقد الگوهاى اِسناد بیرونى و درونى، مدلى براساس تفکر سیستمى و مبتنىبر تحلیل نهادى با چهار سطح تحلیل (1.نهادها و ساختارها 2.عاملیت انسانى 3.محیط منطقهاى و جهانى 4.وقایع و رویدادها) پیشنهاد شده است. نتیجهگیرى مقاله آن است که رفتارهاى مطلوب در مقیاس بزرگ اجتماعى، مستلزم اصلاحات نهادى و ایجاد محیطِ نهادىِ مطلوب است. این محیط نهادى است که اقتضا مىکند افراد بیشترى از یک جامعه، دروغ بگویند، تملق بورزند، دورویى در پیش بگیرند یا فسادپذیر باشند. اخلاق امروزى آنها به مسیر دیروزى و پریروزى جامعه آنها وابستگى دارد. روحیات و خلقیات آنها ریشه در سرگذشت نهادهاى آنها و محیط جامعه آنها و رویدادهاى تاریخى عارض بر آنها دارد. این، لزومآ به معناى بىتوجهى به نقش کنشگران نیست، درواقع ما نیازمند درک ژرفترى از عاملیت انسانى، در وراى ارادهگرایىهاى رومانتیک هستیم.
محمد جواد زاهدی؛ حسین مدنی
دوره 6، شماره 1 ، فروردین 1384، ، صفحه 3-33
چکیده
این پژوهش به منظور اندازه گیری سطح تعهد سازمانی کارکنان شرکتهای پالایش گاز فجر و بید بلند و تعیین الوین عوامل موثر بر آن انجام شده است.پژوهش درصدد است مشخص کند که نوع رابطه و دلبستگی کارکنان به شرکت های مورد مطالعه بر چه مبنایی شکل گرفته است:آیا آنان به شرکت علاقه و دلبستگی قلبی (تعهد عاطفی) دارند؟آیا نوعی الزام اخلاقی (تعهد هنجاری) ...
بیشتر
این پژوهش به منظور اندازه گیری سطح تعهد سازمانی کارکنان شرکتهای پالایش گاز فجر و بید بلند و تعیین الوین عوامل موثر بر آن انجام شده است.پژوهش درصدد است مشخص کند که نوع رابطه و دلبستگی کارکنان به شرکت های مورد مطالعه بر چه مبنایی شکل گرفته است:آیا آنان به شرکت علاقه و دلبستگی قلبی (تعهد عاطفی) دارند؟آیا نوعی الزام اخلاقی (تعهد هنجاری) آنان را به شرکت وابسته کرده است؟و یا وابستگی آنان به شرکت بر اساس نیاز آنان (تعهد مستمر) است؟همچنین، در پژوهش حاضر عوامل موثر بر هر یک از مولفه های تعهد سازمانی با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر الویت بندی شده است.نتایج پژوهش نشان داد که متغیر درک حمایت سازمانی با قوی ترین رابطه مستقیم و مثبت بیشترین سهم را در تبیین تعهد عاطفی و هنجاری کارکنان در هر دو شرکت داشته است.متغرهای مشارکت سازمانی ،احساس عدالت سازمانی،فرصتهای ارتقا شغلیو احساس امنیت شغلی نیز با میانجی درک حمایت سازمانی اثر غیر مستقیم و مثبت بر تعهد عاطفی و هنجاری در هر دو شرکت داشته اند،ولی اولویت اثر هر یک از این متغیرها متفاوت بوده است.متغیر فرصتهای شغلی خارج از سازمان قوی ترین اثر مستقیم و منفی را بر تعهد مستمر داشته است.یافته های نظری پژوهش نشان داد که گرچه می توان رابطه جداگانه هر یک از متغیرهای مستقل با مولفه های متغیر سازمانی را بر اساس نظریه های مبادله،برابری،انتظار و نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو تبیین کرد،اما نتایج حاصل از تحلیل های چند متغیری و مقایسه آن با پژوهش های قبلی بیانگر آن است که الگوی تحلیلی تنظیم شده بر اساس نظریه سیستم ها و نظریه ساخت یابی به نحو مطلوب تری از طریق داده ها پشتیبانی شده است.
محمدرضا مشکانی؛ زهراالسادات مشکانی
دوره 4، شماره 3 ، مهر 1381، ، صفحه 3-25
چکیده
در این مقاله به بررسی میدانی موضوع بزهکاری نوجوانانی که به جرم بزهکاری در تهران بزرگ در سال 1371 دستگیر شده اند پرداخته ایم.چارچوب نظری این بررسی یک نظریه تلفیقی است که از تلفیق دو نظریه کنترل اجتماعی هیرشی و پیوندهای افتراقی ساترلند و کرسی به وجود آورده ایم تا در تعیین علتها هم عوامل درونی و هم عوامل بیرونی موثر در بزهکاری را به حساب ...
بیشتر
در این مقاله به بررسی میدانی موضوع بزهکاری نوجوانانی که به جرم بزهکاری در تهران بزرگ در سال 1371 دستگیر شده اند پرداخته ایم.چارچوب نظری این بررسی یک نظریه تلفیقی است که از تلفیق دو نظریه کنترل اجتماعی هیرشی و پیوندهای افتراقی ساترلند و کرسی به وجود آورده ایم تا در تعیین علتها هم عوامل درونی و هم عوامل بیرونی موثر در بزهکاری را به حساب آوریم.از بین 140 پسر و 15 دختر زیر 18 سال که در آن سال دستگیر شده بودند ، با 90 پسر و همه دختران مصاحبه سازمان یافته به عمل آورده ایم.چهار متغیر مربوط به معرف اعملا بزهکارانه و 81 متغیر مستقل را که شامل خصوصیات فردی،وضع زندگی و مهاجرت،نظام حمایتی خانواده،باورها و عملکردها،ارتباط با بزهکاران و سرگرمی ها و گذران اوقات فراغت بودند اندازه گیری کرده ایم.اجرای یک تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تنها سه عامل بر شدت بزهکاری اثر دارند و میتوانند آن را تبیین کنند . این سه عامل عبارت بودند از:عامل وابستگی نوجوانان به خانواده،باورها و نگرشها و ارتباط با بزهکاران. یافتهها نشان میدهند که هر قدر وابستگی نوجوان به خانواده قوی تر باشد،از شدت اعمال بزهکارانه کاسته میشود.باورهای مذهبی عامل بازدارنده بزهکاری اند و نگرشهای منفی نسبت به قانون،مجریان قانون،و هنجارهای اجتماعی باعث تقویت بزهکاری می شوند.سرانجام ارتباط با بزهکاران به صورت صمیمی و مستمر قویا نوجوان را به سوی بزهکاری سوق می دهد.
سید حسن سراج زاده؛ فاطمه جواهری
دوره 7، شماره 2 ، تیر 1385، ، صفحه 3-40
چکیده
در این مقاله بر اساس این فرض که تحولات اقتصادی -اجتماعی معاصر ضروریتهای کارکردی جدیدی در نظام جنسیتی تقسیم نقش های اجتماعی و خانگی ایجاد کرده است و جریانهای فکری جدید ،نظام تقسیم نقشهای سنتی زن و مرد را به چالش کشیده است.اثر برخی از متغیرهای زمینه ای و نگرشی بر برابری گرایی جنسیتی بررسی می شود.این کار با تحلیل ثانویه داده های طرح پیمایشی ...
بیشتر
در این مقاله بر اساس این فرض که تحولات اقتصادی -اجتماعی معاصر ضروریتهای کارکردی جدیدی در نظام جنسیتی تقسیم نقش های اجتماعی و خانگی ایجاد کرده است و جریانهای فکری جدید ،نظام تقسیم نقشهای سنتی زن و مرد را به چالش کشیده است.اثر برخی از متغیرهای زمینه ای و نگرشی بر برابری گرایی جنسیتی بررسی می شود.این کار با تحلیل ثانویه داده های طرح پیمایشی نگرشها و رفتار دانشجویان دانشگاه های دولتی تحت پوشش وزارت علوم انجام شد.نمونه این طرح شامل 1522 دانشجوی دختر و پسر از 21 دانشگاه سراسر کشور بود.سنجه برابری گرایی جنسیتی بر اساس دو بعد نقش های خانگی و نقش های اجتماعی ساخته شد.یافته ها حاکی از آن است که دانشجویان در حد قابل ملاحظه ای به نگرش های جدید برابری گرا در تقسیم نقش های جنسی گرایش دارند با وجود این،در برخی از زیمنه ها هنوز واجد دیدگاه های سنتی هستند.زنان بیش از مزدان برابری گرا بودند.همچنین متغیرهای پایگاه اقتصادی -اجتماعی،توسعه یافتگی محل سکونت،مدارای فکری،و گرایش سیاسی اصلاح گرا با برابری گرایی جنسیتی رابطه مثبت و دین داری و محافظه کاری با آن رابطه منفی داشتند.
محمد عبداللهی؛ علی ساعی
دوره 6، شماره 3 ، مهر 1384، ، صفحه 3-27
چکیده
مسئله مورد تبیین در این مقاله تفاوت پذیری میزان تغییرات دموکراتیزاسیون در ایران است.بر اساس این مسئله،سوال تحقیق تحت عنوان"میزان تغییرات دموکراتیزاسیون در ایران چگونه قابل تبیین است؟" بیان شده است.در پاسخ به این سوال و در مقام حل مسئله،چارچوب نظری تحقیق با ساختار مفهومی زسر بیان گردیده است:اگر مدرنیزاسیون رخ دهد،آن گاه با شرط وجود ...
بیشتر
مسئله مورد تبیین در این مقاله تفاوت پذیری میزان تغییرات دموکراتیزاسیون در ایران است.بر اساس این مسئله،سوال تحقیق تحت عنوان"میزان تغییرات دموکراتیزاسیون در ایران چگونه قابل تبیین است؟" بیان شده است.در پاسخ به این سوال و در مقام حل مسئله،چارچوب نظری تحقیق با ساختار مفهومی زسر بیان گردیده است:اگر مدرنیزاسیون رخ دهد،آن گاه با شرط وجود جامعه مدنی توسعه یافته دموکراتیزاسیون رخ میدهد.در گام بعدی راه حل تئوریک مسئله از این چارچوب نظری استنتاج گردیده،در ادامه فرضیات از طریق تجربه مورد داوری قرار گرفته اند.روش گردآوری داده های تجربی بیانگر این واقعیت است که ضریب همبستگی دموکراتیزاسیون باربر با 0.72 و با توسعه جامعه مدنی 0.52 است.از سوی دیگر همبستگی دموکراتیزاسیون با ترکیب خطی متغیرهای مدرنیزاسیون و توسعه جامعه مدنی به اندازه 0.71 می باشد.
محمد عبداللهی؛ محمد عثمان حسین بر
دوره 7، شماره 4 ، دی 1385، ، صفحه 3-37
چکیده
دموکراسی و هویت جمعی از موضوع های اصلی مورد توجه در جامعه شناسی معاصرند.در ایران هم بحث درباره این موضوع ها همزمان با جنبش مشروطه آغاز شده و تا به امروز ادامه یافته است.با توجه به چند قومی بودن جامعه ایران و تحولات جهانی امروزه اینگونه مباحث از اهمیت فزاینده ای برخوردار شده اند.پژوهش موجود در همین راستا و برای بررسی نگرش مردم به دموکراسی ...
بیشتر
دموکراسی و هویت جمعی از موضوع های اصلی مورد توجه در جامعه شناسی معاصرند.در ایران هم بحث درباره این موضوع ها همزمان با جنبش مشروطه آغاز شده و تا به امروز ادامه یافته است.با توجه به چند قومی بودن جامعه ایران و تحولات جهانی امروزه اینگونه مباحث از اهمیت فزاینده ای برخوردار شده اند.پژوهش موجود در همین راستا و برای بررسی نگرش مردم به دموکراسی و رابطه آن با هویت جمعی آنان در میان اقوام ایرانی صورت گرفته است.در بخش مبانی نظری علاوه بر چشم اندازی کلان به موضوع،چارچوبی مناسب در سطح خرد مبتنی بر برخی نظریه های مربوط به نگرش ،دموکراسی و هویت بر ای انجام دادن تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است.تحقیق به روش پیمایش و با استفاده از پرسش نامه و در مورد 1120 نفر نمونه از اعضای شش قوم آذری،بلوچ،عرب،فارس،کرد و لر انجام گرفته است.جامعه آماری تحقیق کلیه اعضای 18 سال و بالاتر اقوام ساکن در شهرهای تبریز،زاهدان،اهواز،اصفهان،سنندج و خرم آباد بوده اند.نتایج تحقیق حاکی از نگرش مثبت یا نسبتا مثبت اقوام مورد بررسی به دموکراسی می باشد.علاوه بر این،نتایج حاصل بیانگر تاثیر مثبت و معنادار هویت جمعی بر نگرش به دموکراسی است.در کنار هویت جمعی عوامل متعدد دیگری همانند رضایت از اوضاع کشور،تحصیلات،قومیت،رابطه بین مذهبی،استفاده از اینتر نت و ... بر نگرش به دموکراسی تاثیر داشته اند.عوامل مزبور در مجموع بیش از 65 درصد تغییرات نگرش به دموکراسی را تبیین نموده اند.
حسین اکبری
دوره 17، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 3-25
چکیده
تشکیل اجتماع ملی (ملت) بهعنوان یک تغییر اجتماعی کلان، توجهات تجربی و نظری چندانی را در رشته جامعهشناسی ایجاد نکرده است و جامعهشناسان کمتر سعی در تبیین شکلگیری و تغییر این پدیده اجتماعی دارند. در حالی که تحولات جهانی نشان دهنده اهمیت روز افزون این پدیده در ساختار اجتماع جهانی است. به گونهای که بسیاری از تحولات جاری در سطح جهانی ...
بیشتر
تشکیل اجتماع ملی (ملت) بهعنوان یک تغییر اجتماعی کلان، توجهات تجربی و نظری چندانی را در رشته جامعهشناسی ایجاد نکرده است و جامعهشناسان کمتر سعی در تبیین شکلگیری و تغییر این پدیده اجتماعی دارند. در حالی که تحولات جهانی نشان دهنده اهمیت روز افزون این پدیده در ساختار اجتماع جهانی است. به گونهای که بسیاری از تحولات جاری در سطح جهانی کم و بیش به بحث تشکیل اجتماعات ملی، ماهیت و تغییر آنها بر میگردد. بنابراین جامعهشناسی باید قادر باشد تا توضیحی نظری و تجربی برای این پدیده اجتماعی ارائه نماید. بر این اساس هدف مقاله حاضر ارائه یک الگوی نظری برای تغییرات اجتماعی کلان مانند شکل گیری اجتماع ملی بر اساس سنت جامعهشناسی است. برای نیل به این هدف با تکیه بر نظریات عاملیت و ساختار، چارچوبی برای بررسی روند تشکیل اجتماع ملی پیشنهاد شده است. بنابراین یک الگوی بازنمایی (نظریه ابزاری) وجودشناختی از عاملیت و ساختار ارائه شده و سعی شده است تا با استفاده از عناصر نظری این الگوی بازنمایی، قضایای نظری شکلگیری اجتماع ملی بر مبنای الگوی جامعه شناختی پیشنهادشده، ارائه گردد.
نعیما محمدی؛ علی محمد حاضری
دوره 17، شماره 4 ، دی 1395، ، صفحه 3-24
چکیده
این مقاله با هدف مطالعۀ عوامل تحریف کنندۀ فمینیسم اسلامی در کشورهای مسلمان واقع در قارۀ آسیا انجام شده و به منظور وارسی فرضیات تحقیق از روشِ تحلیل ثانویۀ دادههای مراکز اطلاعات جهانی و گزارش سازمان ملل (2015) استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان دادند دو مانع مهم و تبیینکننده در عینیت بخشیدن به اصول فمینیسم اسلامی عبارت است ...
بیشتر
این مقاله با هدف مطالعۀ عوامل تحریف کنندۀ فمینیسم اسلامی در کشورهای مسلمان واقع در قارۀ آسیا انجام شده و به منظور وارسی فرضیات تحقیق از روشِ تحلیل ثانویۀ دادههای مراکز اطلاعات جهانی و گزارش سازمان ملل (2015) استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان دادند دو مانع مهم و تبیینکننده در عینیت بخشیدن به اصول فمینیسم اسلامی عبارت است از: 1) درونی شدن ارزشهای مردسالارانه در حکومت و تقویت فقه ایستا که زنان را به یک سوژۀ منفعل سیاسی مبدل کرده است؛ 2) استعمار غرب و سلطۀ فمینیسم سکولار که مانع استقلال هویت فمینیسم در کشورهای اسلامی شده است. در چنین شرایطی تقویت و ترویج فمینیسمِ هرمنوتیک ضرورت دارد که مبتنی بر بر تفسیر زنانۀ بومی است. نتایج این مطالعه نشان داد؛ در شرایطی که شکاف جنسیتی (توسعه و توانمندسازی جنسیتی) در جامعه افزایش یابد، آزادیهای سیاسی و حقوق مدنی زنان کاهش یابد شود و همزمان یا اصول فقهی در ارتباط با مسائل زنان ایستا باشد یا جامعه تحت استعمار گفتمان فمینیسم سکولار باشد، زمینۀ تعامل با مبانی فمینیسم اسلامی در جامعه کاهش مییابد. با توجه به این شاخصها، در گروهی از کشورهای اسلامی-آسیایی فقه ایستا و در موارد دیگر، قدرت عملگری استعمار مهمترین عوامل تحریف فمینیسم اسلامی بهشمار میروند. اگرچه فمینیسم برای مولد بودن نیازمند حفظ پیوندهای بینالمللی است، اما تا زمانی که از استعمار گفتمان غرب رها نشود و با توجه به معیارهای فقه پویا مورد بازاندیشی قرار نگیرد، نمی تواند اصالت خود را به عنوان یک اندیشۀ رهایی بخش بومی در راستای به رسمیتشناسی حقوق زنان مسلمان نقش مؤثری ایفا کند.
محمدجواد زاهدی؛ نوراله نورانی
دوره 18، شماره 1 ، فروردین 1396، ، صفحه 3-31
چکیده
«امر واقع» و «مسئله اجتماعی» دو مفهومی هستند که در این مقاله از منظر ژان بودریار مورد واکاوی و نقد قرار گرفتهاند. بر این اساس، کوشش شده، با اتکای بر آثار بودریار و با بهکارگیری روش تحلیل محتوای کیفی، دو مفهوم مذکور استخراج و استنباط شوند. بودریار به عنوان یکی از چهرههای شاخص رویکرد پساساختارگرایی، موضع نظری قابل توجهی ...
بیشتر
«امر واقع» و «مسئله اجتماعی» دو مفهومی هستند که در این مقاله از منظر ژان بودریار مورد واکاوی و نقد قرار گرفتهاند. بر این اساس، کوشش شده، با اتکای بر آثار بودریار و با بهکارگیری روش تحلیل محتوای کیفی، دو مفهوم مذکور استخراج و استنباط شوند. بودریار به عنوان یکی از چهرههای شاخص رویکرد پساساختارگرایی، موضع نظری قابل توجهی نسبت به رسانه و تاثیرات آن دارد. از یک سو از منظر بودریار، امر واقع در جهان جدید دارای وجهی برساختی است که از بطن نظام زبانی و در چارچوب گروه بندیهای متنوع اجتماعی ظاهر میشود. از سوی دیگر، او بر این باور است که رسانه در جهان جدید به مثابه ابزاری با دلالت فرهنگی، «فراواقعیت» را از طریق سازوکار دکوپاژ «شبیه سازی» میکند. برهمین اساس، از نظر او، رسانه میتواند هر پدیده اجتماعی را به مثابه مسئله اجتماعی شبیه سازی کند.
حمید عباداللهی
دوره 7، شماره 3 ، مهر 1385، ، صفحه 5-33
چکیده
در ادبیات ایران شناسی شکل بندی اجتماعی ایران پیشا سرمایه داری بر حسب گفتمانهای فئودالیسم،آسیاتیسم(شیوه تولید آسیایی) و پاتریمونیالیسم(رویکرد وبرگرایان) مفهوم یابی شده است.در دو گفتمان نخست ،کلیت جامعه و اقتصاد عصر صفوی فاقد منطق اقتصادی مجزا و تابع اقتصاد روستایی است،و در گفتمان سوم،ایران آن عصر در سایه حضور نظام پاتریمونیالی(به ...
بیشتر
در ادبیات ایران شناسی شکل بندی اجتماعی ایران پیشا سرمایه داری بر حسب گفتمانهای فئودالیسم،آسیاتیسم(شیوه تولید آسیایی) و پاتریمونیالیسم(رویکرد وبرگرایان) مفهوم یابی شده است.در دو گفتمان نخست ،کلیت جامعه و اقتصاد عصر صفوی فاقد منطق اقتصادی مجزا و تابع اقتصاد روستایی است،و در گفتمان سوم،ایران آن عصر در سایه حضور نظام پاتریمونیالی(به عنوان یک عنصر سیاسی )تعریف می شود.در هر سه گفتمان،کلیت جامعه و اقتصاد ایران عصر صفوی،از روی مفهوم فئودالیسم غربی (در شکل سلبی یا ایجابی)و یا از روی مفهوم عقلانیت غربی (در شکل سلبی)،مفهوم یابی می شود،به طوری که در آنها به ترتیب مفاهیم"فئودالیسم" و "عقلانیت غربی"کارکرد روش شناختی "نمونه آماری" را به عهده دارند.این مقاله در گام نخست با انتقاد از رویکردهای فوق و در گام بعد با عنایت به نقایض تئوریک موجود در ادبیات ایران شناسی سعی دارد در چهارچوب رویکرد مارکسیسم ساختارگرا و با تعریف ساختارگرایانه از ایران عصر صفوی مفهومی مستقل از شکل بندی اجتماعی ایران آن عصر ارائه دهد .در چنین تعریفی، ویژگی ساختاری ایران عصر صفوی تعیین کننده مفهوم ایران آن عصر است.ساختاری که در آن چندین شیوه تولید در یک مفصل بندی "پویا" خصلت های سیال ایران آن عصر را تعیین می کردند.با چنین تعریف ساختارگرایانه ای ،ویژگی های متمایز سده نخست و دوم ایران عصر صفوی تجلیات پویا یی های مفصل بندی شیوه های تولید در سده نخست و دوم است.
محمد امین قانعی راد
دوره 5، شماره 1 ، فروردین 1383، ، صفحه 5-39
چکیده
گفت و گو در صورتهای مختلف خود اعم از محاوره و مکالمات عادی تا بحث ها،جدالها و مذاکرات فکری در دنیای علم نقش اساسی دارد،به طوری که دنیای دانش را می توان همچون یک فضای مکالمه و گفت و گو توصیف کرد.این مقاله با کاربرد شاخص کیفی چگونگی گفت و گوها و تعاملات بین اصحاب جامعه شناسی در ایران به بررسی میزان توسعه یافتگی دانش جامعه شناسی ما می پردازد.تمایز ...
بیشتر
گفت و گو در صورتهای مختلف خود اعم از محاوره و مکالمات عادی تا بحث ها،جدالها و مذاکرات فکری در دنیای علم نقش اساسی دارد،به طوری که دنیای دانش را می توان همچون یک فضای مکالمه و گفت و گو توصیف کرد.این مقاله با کاربرد شاخص کیفی چگونگی گفت و گوها و تعاملات بین اصحاب جامعه شناسی در ایران به بررسی میزان توسعه یافتگی دانش جامعه شناسی ما می پردازد.تمایز بین دانش الگویی و دانش پیش الگویی،زمینه مفهومی لازم را برای ارزیابی جامعه شناسی به عنوان یک دانش پیش الگویی فراهم می کند.این مقاله با استناد به ارزیابی کارگزاران رشته،مباحث مفهومی خود را با زمینه های تجربی پیوند می زندو به عنوان راهبردی اساسی برای تکوین الگویی جامعه شناسی در ایران،ضرورت ارتقا سطح گفت و گو در بین کارگزاران،اساتید و دانشجویان این رشته از یک سو و بین انان و مردم و علایق عمومی از سوی دیگر را مطرح می کند.
محمدمسعود سعیدی
دوره 8، شماره 4 ، دی 1386، ، صفحه 15-29
چکیده
در میان نوشتههایی که به زبان فارسی منتشر شده است، آثار کمی وجود دارد که جامعهشناسانه به فرآیند سکولاریزاسیون پرداخته باشند. در این میان دو کتاب از آثار شجاعیزند نمونههای برجستهای هستند که مطالب ارزندهای به خواننده ارائه میکنند. مطالبی مانند شاخصهای عرفیشدن، بسترهای عرفیشدن، عوامل عرفیشدن، تفاوت مسیحیت و اسلام ...
بیشتر
در میان نوشتههایی که به زبان فارسی منتشر شده است، آثار کمی وجود دارد که جامعهشناسانه به فرآیند سکولاریزاسیون پرداخته باشند. در این میان دو کتاب از آثار شجاعیزند نمونههای برجستهای هستند که مطالب ارزندهای به خواننده ارائه میکنند. مطالبی مانند شاخصهای عرفیشدن، بسترهای عرفیشدن، عوامل عرفیشدن، تفاوت مسیحیت و اسلام در عرفیشدن و تئوریهای عرفیشدن. این ابحاث در عین حال خالی از نکاتی قابل تأمّل نمیباشند. برخی نکات، روششناختی هستند مثل اینکه نگاه جامعهشناختی به دین در مقام تعریف، باید متوجه قدر مشترک فهم متخصصان دین باشد، نه متوجه برداشت شخصی جامعهشناس، یا اینکه کانون توجه جامعهشناس در بحث عرفیشدن، باید عملکرد و فهم عموم مردم از منابع دینی باشد، نه خود منابع. برخی نکات قابل تأمل دیگر در کتابهای شجاعیزند، محتوایی هستند مثل تقسیم دوگانۀ ادیان به اندماجی و تجزیگرا که برخی از دیدگاهها را ندیده میگیرد، یا اینکه تقابل میان دین و دنیا را به عنوان پیشْشرط لازم برای به راه افتادن موتور عرفیشدن دانستن که فرض ناتمامی به نظر میرسد، یا تأکید فراوان روی تفاوت آموزههای دین اسلام و مسیحیت که توجه به فهم و عمل پیروان از اهمیت آن میکاهد، یا مفهوم عرفیشدن دین که وسیلهای تبلیغاتی شده است، یا عدم توجه کافی به مکانیسمهای احتمالی مشترک، یا عدم تفطن به انواع تکثر، و بالاخره ابهام مفهوم «تجدد فی نفسه».
ابوالفضل ذوالفقارى؛ لاوین سلطانى
دوره 11، شماره 2 ، تیر 1389، ، صفحه 17-44
چکیده
امروزه مسئله هویتهاى قومى به مسئلهاى جهانى در کشورهاى پیشرفته و درحالتوسعه تبدیل شده است. هویت قومى تنها یکى از هویتهاى جمعى چندگانه انسان است که با سایر هویتهاى او نقش مهمى در تعریف و بازتعریف فرد ایفا مىکند. این مقاله با کاربرد نظریه گیدنز در خصوص سبک زندگى و هویت به بررسى و تبیین هویت قومى افراد براساس سبک زندگىشان مىپردازد. ...
بیشتر
امروزه مسئله هویتهاى قومى به مسئلهاى جهانى در کشورهاى پیشرفته و درحالتوسعه تبدیل شده است. هویت قومى تنها یکى از هویتهاى جمعى چندگانه انسان است که با سایر هویتهاى او نقش مهمى در تعریف و بازتعریف فرد ایفا مىکند. این مقاله با کاربرد نظریه گیدنز در خصوص سبک زندگى و هویت به بررسى و تبیین هویت قومى افراد براساس سبک زندگىشان مىپردازد. جمعیت آمارى این پژوهش را جوانان 18ـ30 سال شهرستان مهاباد که داراى هویت قومى کردى هستند تشکیل مىدهد. نمونهگیرى با روش خوشهاى چند مرحلهاى انجام شده و حجم نمونه 300 نفر بوده است. اطلاعات مورد نیاز با کاربرد روش پیمایش و ابزار پرسشنامه جمعآورى و سپس تجزیه و تحلیل شده است. یافتههاى پژوهش نشان مىدهد که بین سبک زندگى افراد با هویت قومى آنان رابطه معنىدارى وجود دارد به نحوى که هرچه سبک زندگى افراد در جامعه امروزى مدرنتر باشد از میزان هویت قومى افراد کاسته مىشود. علاوه بر آن بین میزان تحصیلات و پایگاه اقتصادى ـاجتماعى افراد با هویت قومى آنان رابطه معنىدارى وجود دارد در حالىکه بین هویت قومى با سایر متغیرهاى زمینهاى همچون سن و جنس رابطهاى وجود ندارد.
حمید عباداللهی چنذانق؛ زهرا خستو
دوره 13، شماره 4 ، دی 1391، ، صفحه 24-59
چکیده
کم رشدی علوم اجتماعی در ایران عمدتاً با رویکردهای کلان، بهویژه کارکردگرایی ساختاری و کمتر با رویکردهای خرد مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله با الهام از الگوی نظری کالینز، حلقههای فکری اعضا هیأت علمی دانشکدههای علوم اجتماعی دانشگاههای علامه طباطبائی و تهران را مورد شناسایی قرار میدهد. از نظر کالینز رشد علم ...
بیشتر
کم رشدی علوم اجتماعی در ایران عمدتاً با رویکردهای کلان، بهویژه کارکردگرایی ساختاری و کمتر با رویکردهای خرد مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله با الهام از الگوی نظری کالینز، حلقههای فکری اعضا هیأت علمی دانشکدههای علوم اجتماعی دانشگاههای علامه طباطبائی و تهران را مورد شناسایی قرار میدهد. از نظر کالینز رشد علم در گرو ظهور و تداوم حلقههای فکری بهمثابه «اجتماعهای علمی» است. هسته محوری حلقههای فکری، «زنجیره مناسک تعامل[1]» است. فعالان فضای علم در درون حلقههای فکری، با «انرژی عاطفی[2]» بالا درگیر مباحث نظری میشوند که نتیجه آن رشد و پویایی علم در درون حلقههای فکری بهمثابه اجتماعات علمی است. نتایج این مطالعه که با رویکردی کیفی و از طریق مصاحبههای غیر ساختمند با اعضاء هیأت علمی گروه علوم اجتماعی صورت گرفته، نشان میدهد با وجود مقولات و موضوعات مشترک در بین اساتید هر دانشکده، آنها فاقد «فضای توجه نمادین مشترک[3]»، «تمرکز موضوعی مشترک[4]» و «مناسک تعامل» به عنوان شاخصههای انجمن علمی به مفهوم کالینزی هستند. «فضای گفتوگویی[5]» اساتید بهجای تعامل مولد و پویا با همکاران، محدود به تعامل موقت با دانشجویان است. اساتید بدون وجود حلقه فکری در داخل دانشکدهها، از انرژی عاطفی و سرمایههای فرهنگی بالا برخوردار هستند.
اکبر علیوردی نیا؛ اعظم ملک دار؛ محمدرضا حسنی
دوره 15، شماره 2 ، تیر 1393، ، صفحه 24-56
چکیده
با توجه به گسترش روز افزون رفتارهای انحرافی مرتبط با رایانه و پدید آیی جرایم نوظهور، طیف وسیعی از تهدیدات متوجه افراد و جامعه میباشد. تحقیق حاضر با استفاده از نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز، در صدد تبیین تخلفات رایانهای دانشجویان دانشگاه مازندران میباشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، پیمایش و ابزار جمع آوری دادهها، پرسشنامه ...
بیشتر
با توجه به گسترش روز افزون رفتارهای انحرافی مرتبط با رایانه و پدید آیی جرایم نوظهور، طیف وسیعی از تهدیدات متوجه افراد و جامعه میباشد. تحقیق حاضر با استفاده از نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز، در صدد تبیین تخلفات رایانهای دانشجویان دانشگاه مازندران میباشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، پیمایش و ابزار جمع آوری دادهها، پرسشنامه میباشد. جمعیت این تحقیق شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 92-91 میباشد که 403 نفر به روش نمونه گیری طبقهای متناسب با حجم به عنوان نمونه انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتهاند. متغیر تخلفات رایانهای از سه بعد «علیه داده و سیستم»، «جعل هویت» و «فرهنگی» تشکیل شده و متغیرهای مستقل عبارتند از: پیوند افتراقی، تقویت افتراقی، تقلید و تعاریف که تأثیر آنها بر تخلفات رایانهای و ابعاد سه گانه آن بررسی شده است. تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار «Spss» و «lisrel» انجام گرفته است. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری، از میان چهار متغیر یادگیری اجتماعی، متغیر پیوند افتراقی و تقویت افتراقی معنادار بوده و تقویت افتراقی با ضریب رگرسیونی (41/0=Beta)، مهمترین تبیین کننده تخلفات رایانهای است.
محمدجواد نصراللهزاده؛ حسن سرایی
دوره 9، شماره 3 ، مهر 1387، ، صفحه 24-57
چکیده
این تحقیق، در مورد «تمایزپذیری سازمانهای نظامی از نهاد سیاسی» از سالهای 1300 تا 1357 در ایران میباشد. با توجه به ادبیات و مبانی نظری که مشتمل بر مباحث کلی تمایزپذیری، نحوه ارتباط سازمان نظامی با نهاد سیاسی، سازمان، مشخصات و کارکردهای آن و نیز شرایط جهانی بود، تمایزپذیری با دو متغیر عمده «رسمی شدن» و «حرفهای شدن» ...
بیشتر
این تحقیق، در مورد «تمایزپذیری سازمانهای نظامی از نهاد سیاسی» از سالهای 1300 تا 1357 در ایران میباشد. با توجه به ادبیات و مبانی نظری که مشتمل بر مباحث کلی تمایزپذیری، نحوه ارتباط سازمان نظامی با نهاد سیاسی، سازمان، مشخصات و کارکردهای آن و نیز شرایط جهانی بود، تمایزپذیری با دو متغیر عمده «رسمی شدن» و «حرفهای شدن» مشخص شد. سه شاخص «تقسیم کار سازمانی» «نحوه ارتقای سازمانی» و «سیستم تشویق و تنبیه» برای رسمی شدن و دو شاخص «آموزشها ـ دورههای تخصصی» و «کارکردهای سهگانه» برای حرفهای شدن در نظر گرفته شد. روش تحقیق در این مقاله، روش «تطبیقی ـ تاریخی» با رویکرد «نمونهمحور» بود که در شمول پژوهشهای کیفی محسوب میگردد. روش جمعآوری اطلاعات مبتنیبر اسناد و مدارک تاریخی بود که با توجه به آن، سیر تغییرات تمایزپذیری سازمانهای نظامی ایران از نهاد سیاسی در چهار دوره انتخابی (1300 ـ ،1320 1320 ـ 1332، 1332 ـ 1342 و 1342 ـ 1357) یعنی دورههای پهلوی اول و دوم مورد توجه قرار گرفت. مرجع مقایسه تحقیق نیز سازمانهای نظامی آمریکا تعیین
گردید.
هرچه از دورههای قبل به دورههای جدید انتخابی نزدیک میشویم، بعد رسمی شدن تمایزپذیری، توسعه و گسترش زیادی پیدا کرده است. درواقع، «تقسیم کار» شامل زیرمجموعههای متعدد سازمانی، رستهها و مقررات سازمانی و همچنین علائم و نشانهای نظامی، «نحوه ارتقای سازمانی» با ظهور سیستمهای مدرن پرسنلی (تحصیلات، آموزش، تجربه کاری) و «سیستم تشویق ـ تنبیه» با پایدار شدن قوانین و مقررات خاص جزایی،همینطور، «آموزشها» و «کارکردها» تا حد زیادی با هم نزدیک شده و همگام پیش رفتهاند. میزان و سطح کلی آموزشها، گذر از آموزشهای عمومی به آموزشهای تخصصی را منعکس ساخته است. به تناسب تمایزپذیری در کارکردها و نوع مأموریتها، آموزشها و دورههای تخصصی نیز، گسترش زیادی یافته است.
شبیه همین فرایند در سازمانهای نظامی ایالات متحده نیز وجود داشت. اما نوع ارتباط نهاد سیاسی با سازمانهای نظامی و ساختار سیاسی ـ اجتماعی آنجا که بر عدم تمرکز دلالت دارد، سازمانهای نظامی را علاوهبر رسمی شدن، به سمت حرفهای شدن نیز سوق داد. اما در ایران، نهاد سیاسی با سیستم متمرکز خود، اجازه حرفهای شدن را به سازمانهای نظامی نداد و از اینرو سازمانهای نظامی ایران، در فرایند تمایزپذیری، عمدتآ در رسمی شدن باقی ماندند. ویژگی مهم حرفهای شدن، استقلال نسبی در تصمیمگیری بود که بر خلاف سازمانهای نظامی آمریکا، هرگز در سازمانهای نظامی ایران، امکان بروز نیافت.
عباس کاظمی؛ مرتضی پرویزن
دوره 13، شماره 3 ، مهر 1391، ، صفحه 25-56
چکیده
مطالعه و تحقیق در باب شیوهها و چگونگی امکان رمزگشایی از متون رسانهای همواره یکی از مهمترین دغدغههای حوزه مطالعات فرهنگی بوده است. متغیرهایی نظیر طبقه اجتماعی، شغل، میزان درآمد و دسترسی گفتمانی در تحلیلها مورد توجه بودهاند اما این متغیرها اگرچه در همه جوامع اهمیت دارند اما بر حسب زمینههای اجتماعی میتوان متغیرهای ...
بیشتر
مطالعه و تحقیق در باب شیوهها و چگونگی امکان رمزگشایی از متون رسانهای همواره یکی از مهمترین دغدغههای حوزه مطالعات فرهنگی بوده است. متغیرهایی نظیر طبقه اجتماعی، شغل، میزان درآمد و دسترسی گفتمانی در تحلیلها مورد توجه بودهاند اما این متغیرها اگرچه در همه جوامع اهمیت دارند اما بر حسب زمینههای اجتماعی میتوان متغیرهای تعیین کننده دیگری را هم به آن فهرست افزود. در مقاله حاضر ما این پرسش را به آزمون میگذاریم که متغیر دینداری تا چه اندازه میتواند در فهم و برداشت از متون رسانهای تاثیرگذار باشد. به نظر ما شیوههای دینداری افراد به عنوان متغیر واسط و تاثیرگذار در کنار متغیرهای مهمی چون دسترسی گفتمانی عمل میکند. برای آزمون ایده مورد نظر، ابتدا برنامه خبری 21 تلویزیون را بررسی کردیم و سپس خوانش از این تولیدات خبری را در سه مصاحبه گروهی مجزا (معلمان، دانشجویان و طلاب) وارسی کردهایم. نتایج نشان داد که شکلی خاص از دینداری یعنی دینداری رسمی به شدت با شیوههای خوانش افراد از متون تلویزیونی رابطه دارد. بنابراین تلویزیون از طریق تولیدات رسانهای، افرادی را با خود هم عقیده میسازد که از پیش با آن رویکرد به مسائل نگاه میکردند. نقش تلویزیون نقشی تقویت کننده است و از سوی دیگر نتایج نشان داد که در ایران سازوکار رمزگشایی باید با نوع دینداری افراد در ارتباط قرار داده شود.
مجتبی رفیعیان؛ نینا الوندیپور
دوره 16، شماره 2 ، تیر 1394، ، صفحه 25-47
چکیده
حق به شهر از مفاهیم جنجالی مطرحشده در دهة ۱۹۷۰ میلادی توسط فیلسوف فرانسوی، هنری لوفور است. این مفهوم در چند دهة گذشته توجه بسیاری از نظریهپردازان شهری را در جهان به خود جلب کرده و در عرصة عمل نیز منجر به شکلگیری جنبشهای اجتماعی متعدد و صدور منشورهای قانونی شده است. لوفور شهر را بهعنوان یک ساختار اجتماعی میدانست و اعتقاد داشت ...
بیشتر
حق به شهر از مفاهیم جنجالی مطرحشده در دهة ۱۹۷۰ میلادی توسط فیلسوف فرانسوی، هنری لوفور است. این مفهوم در چند دهة گذشته توجه بسیاری از نظریهپردازان شهری را در جهان به خود جلب کرده و در عرصة عمل نیز منجر به شکلگیری جنبشهای اجتماعی متعدد و صدور منشورهای قانونی شده است. لوفور شهر را بهعنوان یک ساختار اجتماعی میدانست و اعتقاد داشت که تمام شهروندان نسبت به شهر دارای حق میباشند. هدف نوشتار حاضر درک صحیح مفهوم حق به شهر، انتقال آن به متخصصان حوزه مطالعات شهری و کوشش در جهت عملی نمودن این ایده است. این نوشتار سعی دارد تا با استفاده از چارچوب نظری ارائهشده توسط هنری لوفور و خوانش مصداقهای عینی این مفهوم در قالب جنبشهای شهری متعدد و منشورهای صادرشده، به بازشناخت و تحلیل مفهوم حق به شهر بپردازد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روششناسی کیفی است. شیوههای مورد استفاده در گردآوری و تحلیل اطلاعات نیز، سند گزینی و تحلیل تماتیک اسناد و دیدگاههای صاحبنظران انتخاب شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مفهوم حق به شهر، شامل تعلق یافتن شهر به شهروندان و مشارکت آنان در امور شهری است. از این رو مهمترین مقولات پیش روی این مفهوم در خلق فضای شهری باکیفیت شامل حکمرانی شهری؛ شمول اجتماعی؛ تنوع فرهنگی در شهر و آزادیهای اجتماعی و حق دسترسی به خدمات شهری برای تمامی ساکنان شهر است.
کرامت الله راسخ
چکیده
هدف مقاله توضیح فرآیند شکلگیری «شخصیت سنتگرای بازتابی» در ارتباط با سه گفتمان ضد استعماری، ضد امپریالیستی و ضد استکباری است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی انجام گرفته است. نماینده اجتماعی «شخصیت سنتگرای بازتابی» طبقه متوسط جدید است. طبقه متوسط جدید گروه اجتماعی است که از اوایل قرن نوزدهم بهتدریج در بستر جامعه ...
بیشتر
هدف مقاله توضیح فرآیند شکلگیری «شخصیت سنتگرای بازتابی» در ارتباط با سه گفتمان ضد استعماری، ضد امپریالیستی و ضد استکباری است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی انجام گرفته است. نماینده اجتماعی «شخصیت سنتگرای بازتابی» طبقه متوسط جدید است. طبقه متوسط جدید گروه اجتماعی است که از اوایل قرن نوزدهم بهتدریج در بستر جامعه ایرانی با این هدف شکل گرفت که نماینده اجتماعی تغییرات جدید با الهام از جوامع غربی باشد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که این گروه برخلاف انتظار نماینده اجتماعی تحولات جدید نشد، بلکه با تغییر ذهنیت و پذیرش الگوی رفتار اجتماعی و سیاسی متمایز به شخصیت اجتماعی فرهنگی خاصی تحول یافت که در اینجا با عنوان «شخصیت سنتگرای بازتابی» معرفی میشود. مبارزات ضد استعماری، ضد امپریالیستی و ضد استکباری در ارتباط با سه روند گفتمان سازی، ایدئولوژیک شدن تفکر سیاسی و استقرار نظام سرمایهداری در بخش عمدهای از جهان در محیط سیاسی «ملیگرایی»، «انقلابی گری چپ» و «اسلامگرایی سیاسی» بر پیدایش این شخصیت تأثیر بنیادی گذاشت. نتیجه کلی حاصل از این پژوهشی برفرض اصلی آن دلالت دارد: ساختار اجتماعی جوامع خاورمیانهای از آن میانه ایران در مسیر متمایز تغییر کرد و به پیدایش «جامعه سنتگرایی بازتابی» منجر شد.
امید جهانگیری؛ یونس نوربخش
چکیده
این پژوهش بهمیانجیِ نقدی هستیشناسانه، برآنست تا رهاییِ دیگری (بهمثابه ابژه) از تسلط سوژه را (گفتمان دینی مسلط) واکاود، اما هدف وارونه کردن این نسبت نیست، بهبیانی دیگر نشاندن دیگری در جای سوژه و دیگری را بر سوژه مسلط کردن. بلکه هدف اساسی در اینجا ارتباط بنیادین میان سوژه و دیگری است که ضرورت طرح این پروبلماتیک را پیش میکشد. ...
بیشتر
این پژوهش بهمیانجیِ نقدی هستیشناسانه، برآنست تا رهاییِ دیگری (بهمثابه ابژه) از تسلط سوژه را (گفتمان دینی مسلط) واکاود، اما هدف وارونه کردن این نسبت نیست، بهبیانی دیگر نشاندن دیگری در جای سوژه و دیگری را بر سوژه مسلط کردن. بلکه هدف اساسی در اینجا ارتباط بنیادین میان سوژه و دیگری است که ضرورت طرح این پروبلماتیک را پیش میکشد. مفاهیمی که از دل صورتبندیِ نظری (برگر، باختین، رانسیر) برآمدهاند در کلیت خود بر چگونگی نسبت سوژه و دیگری استوراند. دیگری در این تلقی، ابژهای در درون تکثری از ابژههای شناخت نیست که باید سوژه، آن را دریابد بلکه دیگری نیز واجد سوژگیِ خود (سوژه شناسنده) است که هر دَم بهمیانجیِ وضعیتهای اجتماعی، تاریخی، سیاسی، فرهنگیِ خاصی آن را از کف داده یا از او سلب گشته است. بر این اساس نسبت تساهل دینی و پلورالیسم دینی با گفتوگومندی و بینامتنیت در بستر اجتماعی چیست؟ نسبت تساهل دینی با من از یکسو و دیالکیتک من با دیگربودگی در بستر اجتماعی چیست؟ آیا میتوان از برابری رادیکال یا بازتعریف تقسیم امر محسوس رانسیری بهمثابه میانجیای ضروری یاد کرد؟ سپهر برابری رادیکال تا چه مرزی میتواند گسترده شود؟ آیا گفتمان مسلط دینی یا (پلیس بهتعبیری رانسیری) مجالی برای سیاستِ (دیدارپذیری) دیگری خواهد داد؟ سیاستِ دیگری در مواجهه با گفتمان مسلط دینی یا پلیس از چه مکانیسمهایی میتواند بهره جوید؟پس از واکاوی منابع نظری و بهرهگیری از روش اسنادی جهت توصیف و تحلیل ادبیات پروبلماتیک پژوهش، مدلی نظری/مفهومی از منطق درونی بحث استخراج شده تا امکان آشکارشدن پیچیدگیِ توصیف و تحلیل برآمده از صورتبندیِ بحث، فراهم گردد. در نهایت پژوهش برآن است تا نشان دهد که، خودآیینیِ سوژهها (سوژه شناسنده کانتی)، مواجهة آنها با اغیار را نه بهگونهای یکسویه و اقتدارگرایانه، بلکه آکنده از گفتوگو و گفتوگومندی میسازد (دیالوگ باختینی) که سوژه را ایستاده در تکثری از معانی و نشانههایی قرار میدهد که او را بهساخت صورتبندیهایی منطقی از نمودگارهایی (فنومن) فرامیخواند که در بازار دین در برابر دیدگان او تجلی مییابند. سلسلهمراتبی که دیگری را، بهمثابة ابژة فاقد خودآگاهی، بر میسازد، واسازی گشته و دیگری نیز به مثابه سوژه، واجد شناخت ابژههای متکثری میگردد (سیاستِ رانسیری) که در این بازار عرضه میگردد.
حسن محدثی
دوره 10، شماره 3 ، مهر 1388، ، صفحه 27-56
چکیده
این مقاله با هدف آشناسازی دانشجویان و دیگر کسانی که علاقهمند اند جامعهشناسی دین را اجمالا بشناسند، نوشته شده است. نویسنده بر مبنای تجربیات محدود خود در این حوزه، معتقد است که برای دانشجویان و دیگر مخاطبان ایرانی بهخاطر زمینهی دینی و فرهنگی ویژه، پرسشهای خاصی دربارهی جامعهشناسی دین مطرح می شود. برخی از این پرسشها مهمتر، ...
بیشتر
این مقاله با هدف آشناسازی دانشجویان و دیگر کسانی که علاقهمند اند جامعهشناسی دین را اجمالا بشناسند، نوشته شده است. نویسنده بر مبنای تجربیات محدود خود در این حوزه، معتقد است که برای دانشجویان و دیگر مخاطبان ایرانی بهخاطر زمینهی دینی و فرهنگی ویژه، پرسشهای خاصی دربارهی جامعهشناسی دین مطرح می شود. برخی از این پرسشها مهمتر، بنیادیتر، و بهتبع مناقشهبرانگیزتر اند. وی با نظر به سادهسازی، کوشیده است به مهمترین پرسشها دربارهی جامعهشناسی دین در قالب هشت دوتایی پاسخ دهد و ابهامات موجود در باب این رشتهی علمی را در حد بضاعت خود برطرف نماید.
سید علیرضا افشانى؛ ابراهیم مسعودنیا؛ محمد حیدرى
دوره 11، شماره 3 ، مهر 1389، ، صفحه 27-55
چکیده
ازجمله سؤالهاى مهمى که در جامعهشناسى سیاسى و بهویژه در بحث تکوین و تغییر نگرشهاى سیاسى همواره وجود داشته، نوع نگرش سیاسى مردم و تحلیل جامعهشناختى منشأ و عوامل مؤثر بر این نگرشها بوده است. این پژوهش با هدف تعیین توزیع اجتماعى نگرشهاى سیاسى نوگرا و سنتگرا در شهر یزد انجام شده است.
روش تحقیق، پیمایشى بوده و دادهها با استفاده ...
بیشتر
ازجمله سؤالهاى مهمى که در جامعهشناسى سیاسى و بهویژه در بحث تکوین و تغییر نگرشهاى سیاسى همواره وجود داشته، نوع نگرش سیاسى مردم و تحلیل جامعهشناختى منشأ و عوامل مؤثر بر این نگرشها بوده است. این پژوهش با هدف تعیین توزیع اجتماعى نگرشهاى سیاسى نوگرا و سنتگرا در شهر یزد انجام شده است.
روش تحقیق، پیمایشى بوده و دادهها با استفاده از ابزار پرسشنامه محققساخته جمعآورى گردید. جامعه آمارى پژوهش، کلیه افراد بالاى 18 سال شهر یزد بوده که 280 نفر از آنها بهعنوان نمونه انتخاب شدند.
یافتههاى تحقیق نشان داد تفاوت معنادارى میان افراد جوان و افراد مسن و نیز میان افراد مجرد و متأهل از نظر نوع نگرش سیاسى وجود داشت. همچنین رابطه مستقیمى بین پایگاه اقتصادى اجتماعى، آگاهى سیاسى، مشارکت سیاسى و میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعى با میزان نوگرایى سیاسى وجود دارد. متغیرهاى میزان استفاده از رسانههاى ارتباط جمعى، میزان آگاهى سیاسى، میزان مشارکت سیاسى و میزان دیندارى تأثیر معنىدارى بر نگرش سیاسى داشتند. در بین متغیرهاى تحقیق، میزان مشارکت سیاسى با 6 درصد بیشترین سهم را در تبیین نگرش سیاسى داشت. با استفاده از واریانس ترکیب خطى متغیرهاى مستقل 6/20 درصد از واریانس نگرش سیاسى تبیین گردید.