نوع مقاله : علمی

نویسندگان

1 استادیار گروه علوم اجتماعى دانشگاه پیام‌نور

2 استادیار گروه علوم اجتماعى دانشگاه اصفهان

چکیده

دموکراسى از نظام‌هاى مورد مطالبه در قرون اخیر بوده است. تمایل به دموکراسى همواره به نتیجه دلخواه یعنى به گذار ختم نشده است و در این مسیر هواداران دموکراسى با چالش‌ها و مسائل بسیارى مواجه شده‌اند. ایران نیز یکى از کشورهایى است که مطالبه دموکراسى تقریبآ از دوره مشروطه به این‌سو در آن وجود داشته است. در این میان ویژگى تکثر، چندقومى و چندفرهنگى بودن جامعه ایران نیز همواره به‌عنوان عاملى مؤثر در امر گذار مطمح نظر بوده و اتفاقآ بر پیچیدگى موضوع نیز افزوده است. این نوشتار تأکید عمده خود را بر بررسى فرهنگ سیاسى اقوام یعنى کردهاى (ایران و عراق) و فارس‌ها (ایران) در وهله نخست و اثر عامل قومیتى یا در تقابل با آن اثر زمینه ملى بر شکل‌گیرى نوع فرهنگ سیاسى آن‌ها در گام بعد، نهاده است. تز مرکزى که این نوشتار در چارچوب نظرى خویش از آن بهره مى‌برد، نظریه جدید رونالد اینگلهارت و کریستین ولزل درباره فرهنگ سیاسى مى‌باشد و آن تناظر فرهنگ سیاسى و ارزش‌هاى رهاینده است.
داده‌هاى مورد استفاده براى پاسخگویى به پرسش و آزمون فرضیه اصلى تحقیق از مجموعه داده‌هاى پیمایش جهانى ارزش‌ها اخذ شده است. پیمایش ذکر شده طى سال‌هاى 2005 تا 2009 میلادى در بین کشورهاى مختلف ازجمله ایران و عراق به اجرا درآمده است. این پیمایش در عراق با 2701 نمونه آمارى و در سال 2007 در ایران با 2667 نمونه آمارى به انجام رسیده است. با توجه به ثبت قومیت پاسخگو، در مجموع 384 نمونه از مجموعه
داده‌هاى مربوط به کردهاى عراق، 185 نمونه مربوط به کردهاى ایران و 1526 نفر مربوط به فارس‌هاى ایران در تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار گرفته‌اند.
نتایج تحقیق حاکى از شدت تأکید تقریبآ یکسان کردهاى ایران و فارس‌ها بر ارزش‌هاى رهاینده و وجود تفاوت معنى‌دار و شدید میان تأکید کردهاى ایران و کردهاى عراق بر این ارزش‌ها است. همچنین نتایج مؤید تز اثر زمینه ملى بر فرهنگ سیاسى است، اگرچه تئورى ارتباط قومیت و فرهنگ سیاسى را نیز کاملا رد نمى‌کند.
 
 

کلیدواژه‌ها