نوع مقاله : علمی

نویسندگان

1 عضو هئیت علمی دانشگاه تهران

2 فارغ التحصیل دکترای جامعه شناسی فرهنگی دانشگاه تهران

چکیده

در دهه های اخیر،در اثر گسترش  نوگرایی و نوسازی در عرصه جهان،تحولاتی در زمینه های فرهنگی و ساختاری روی داده که سبب دگرگونی نقش های اجتماعی و اگاهی های زنان شده است.افزایش تحصیلات و اشتغال در میان زنان از سویی سبب کاهش مطلوبیت الگوی زن سنتی می شود و از سوی دیگر سبب دشواری در هماهنگ کردن نقش های سنتی با نقش های جدید شده و به بحران هویت زنان منتهی می گردد.تنها راه حل این مسئله تعریف هویت اجتماعی زنان توسط خود آنها است.در پژوهش حاضر عواملی که زنان را به تامل در هویت های سنتی،مقاومت در برابر کلیشه های جنسیتی و باز تعریف هویت اجتماعی قادر می سازد در دو سطح فردی و ساختاری مورد مطالعه قرار گرفته است.روش کمی مورد استفاده در این تحقیق روش پیمایشی بوده است.
نتایج این پیمایش نشان می دهد که از میان کل عوامل مورد مطالعه تحصیلات بیشترین تاثیر را در باز تعریف هویت اجتماعی زنان داشته،پس از آن ارزش ها و نگرشها،سبک زندگی و هویت نقشی مسلط به ترتیب تاثیر بیشتری در باز تعریف هویت اجتماعی زنان داشته اند.به علاوه موقعیت ساختاری در مقایسه با هویت شخصی تاثیر بیشتری در بازتعریف هویت اجتماعی زنان داشته است.از میان دو عامل اشتغال و تحصیلات،تحصیلات که زنان را به منابع فرهنگی هویت سازی مجهز می کند بیشتر از اشتغال که تامین کننده استقلال و منابع مادی هویت سازی است بر باز تعریف هویت اجتماعی زنان و مقاومت آنها در برابر باورهای کلیشه ای مبتنی بر جنسیت تاثیر داشته است.
 

کلیدواژه‌ها