نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار جامعه‌شناسی، دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران

2 دانشیار جامعه‌شناسی، دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.

3 دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی، دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.

چکیده

 از قاجاریه تا کنون جدال سنت و مدرنیته به صورت معادله‌ای لاینحل برای کشور درآمد. جریان فردیدیه رویکرد هایدگری دارد و برجستگی آن، مخالفت ریشه‌ای با مدرنیته است. هدف این اثر، آگاهی از چرایی مخالفت جریان فردیدیه با مدرنیته است. استفاده از روش تحلیل گفتمان در بررسی نشان داد، در گفتمان مدرنیته، هستی‌شناسی مادی و عقل حصولیِ معاش‌اندیش در مقابل هستی‌شناسی وجودی و عقل حضوری معاد اندیش قرارگرفت. جریان فردیدیه در ایران پس از انقلاب وارثان سنت هایدگری می‌باشند که با محوریت سید احمد فردید کلید واژه غربزدگی را خلق و مدرنیته را به چالش کشیدند. هدف این اثر آگاهی از استدلال‌های تقابل فکری جریان فردیدیه با مدرنیته است. روش تحقیق، تحلیل گفتمان بود. بررسی نشان داد، درگفتمان مدرنیته هستی‌شناسی مادی در مقابل هستی‌شناسی وجودی و عقل حصولی معاش‌اندیش درمقابل عقل حضوری معاد اندیش قرارگرفت. اومانیسم دال مرکزی مدرنیته و سایر نشانه‌ها مانند علم‌گرایی، تکنولوژی، سرمایه‌داری، فردگرایی، آزادى، لیبرالیسم، پروتستانیزم، حقوق بشر، سکولاریسم و دموکراسی با آن معنا پیدا نمودند. دال مرکزی گفتمان فردیدیه انسان دل‌آگاه و مکلف بود. نشانه‌های علم قدسی، نفی تکنولوژی، نفی سرمایه‌داری، نفی سکولاریسم، عقل قرآنی، آزادی از نفس، حقوق بشر اسلامی وحکومت خدا، مفصل بندی و غیریت‌سازی نمودند. نظریه سیاسی مدرنیته خواهان حداکثر رفاه و آزادی برای انسان اما جریان فردیدیه هرگونه تساهل و روا داری درمقابل سوژه خود بنیاد انسان را نفی نمود.

کلیدواژه‌ها