محمد امین محمدپور؛ علی اصغر بابا صفری؛ غلامرضا ستوده
چکیده
ترانهها به دور از پیچیدگی برای درک پیامها، با استفاده از زمینه جذب کننده موسیقی توانستهاند پیامرسان هنری موثری برای عامه مردم باشند. پژوهش در ترانهها به علت خاستگاه مردمی آن شیوهای کارآمد برای فهم فرهنگ جامعه است، در این جستار به روش تحلیل محتوا، مقولههای سیاسی در ترانههای دوره پهلوی (1320– 1357) بررسی و طبقهبندی شدهاند ...
بیشتر
ترانهها به دور از پیچیدگی برای درک پیامها، با استفاده از زمینه جذب کننده موسیقی توانستهاند پیامرسان هنری موثری برای عامه مردم باشند. پژوهش در ترانهها به علت خاستگاه مردمی آن شیوهای کارآمد برای فهم فرهنگ جامعه است، در این جستار به روش تحلیل محتوا، مقولههای سیاسی در ترانههای دوره پهلوی (1320– 1357) بررسی و طبقهبندی شدهاند و به نمونههای آنها پرداختهایم. ترانه، اصطلاحی عام است که به انواع قالبهای شعری آهنگین یا همراه موسیقی به ویژه به تصنیف گفته میشود. یافتههای پژوهش نشان میدهند که ترانههای سیاسی بخش قابل توجهی از ترانهها را در برگرفتهاند و بیشترین بسامد سیاسی در ترانهها نیز در دهه چهل و پنجاه شمسی پدید میآید. این ترانهها به بخشهای ترانههای سیاسی معاصر و سرودهای سازمانهای سیاسی تقسیمبندی میشوند. در این ترانهها که با زندگی جامعه ارتباط دارند، تصاویری از بافت جامعه و سیاست با گفتمان اختناق و نارضایتی ارائه شدهاند. پیامهای اعتراضی نیز در این ترانهها و تصنیفها، به شکل یک شِکوه یا افشای همراه با ناامیدی از تغییر وضعیت موجود و گاه همچون دعوتی به یک مبارزه و فعالیت علیه وضع موجود بیان شدهاند. مقولاتی که در این ترانهها به کار رفتهاند شامل انتقاد اجتماعی، میهن دوستی و پیوستگی ملی، اختناق و اعتراض، انقلاب و امید هستند.