علمی
علی ساعی؛ مریم زارعیان؛ ابراهیم خدایی
دوره 14، شماره 2 ، تیر 1392، صفحه 3-29
چکیده
مسئلة این مقاله درجه تفاوت پذیری نمره پولیتی به عنوان شاخص دموکراسی در بین کشورها است. سؤال تحقیق به صورت زیر بیان شده است: درجه تفاوت پذیری شاخص دموکراسی در بین کشورها چگونه قابل تبیین است؟ بر اساس چارچوب نظری تحقیق، سرمایة اجتماعی شرط علی لازم برای دموکراسی است. رویکرد مقاله تحلیل تطبیقیِ بین کشوری است. تکنیک جمع آوری دادهها، تحلیل ...
بیشتر
مسئلة این مقاله درجه تفاوت پذیری نمره پولیتی به عنوان شاخص دموکراسی در بین کشورها است. سؤال تحقیق به صورت زیر بیان شده است: درجه تفاوت پذیری شاخص دموکراسی در بین کشورها چگونه قابل تبیین است؟ بر اساس چارچوب نظری تحقیق، سرمایة اجتماعی شرط علی لازم برای دموکراسی است. رویکرد مقاله تحلیل تطبیقیِ بین کشوری است. تکنیک جمع آوری دادهها، تحلیل دادههای موجود (ثانویه) است. جمعیت آماری تحقیق را کشورهایی تشکیل میدهند که در سالهای1990 تا 2010 میلادی برای مفاهیم مورد بررسی دادههای معتبر داشتهاند. روش داوری فرضیات مقاله، فازی است و نرم افزار مورد استفاده spss ، Exelو Fs/QCAf میباشد. یافتههای تجربی دلالت برآن دارند که با حذف کشورهای بلوک شرق، اعتماد اجتماعی در بیشتر موارد شرط لازم برای دموکراسی است. مشارکت مدنی و نفع جمعی معمولا شرط لازم برای دموکراسی است. همچنین یافتهها نشان داد حاکمیت استبدادی در یک کشور اثرات نامطلوب بلندمدتی بر سرمایه اجتماعی دارد.
علمی
سید محمد ثقفی؛ وحید شالچی
دوره 14، شماره 2 ، تیر 1392، صفحه 30-56
چکیده
در دوران تحولات پرشتاب، خودتاملی و واکاویخود، برای تداوم فرهنگی یک ضرورت است. بدون چنین بازاندیشهایی یک فرهنگ و سنت امکان مواجه فعال با وضعیت های جدید اجتماعی را از دست میدهد. فرهنگ ایرانی نیز دارای امکانها و موانع خاص خویش است که بازشناسی آنان البته از منظرگاهی به لحاظ وجودشناسانه درونی، میتواند به توان این سنت در مواجه ...
بیشتر
در دوران تحولات پرشتاب، خودتاملی و واکاویخود، برای تداوم فرهنگی یک ضرورت است. بدون چنین بازاندیشهایی یک فرهنگ و سنت امکان مواجه فعال با وضعیت های جدید اجتماعی را از دست میدهد. فرهنگ ایرانی نیز دارای امکانها و موانع خاص خویش است که بازشناسی آنان البته از منظرگاهی به لحاظ وجودشناسانه درونی، میتواند به توان این سنت در مواجه با امر نو و تعامل با دیگر سنتها بیفزاید. از جمله مسائل فرهنگ امروز ایران آن چیزی است که در این مقاله «عطش منزلت» مطرح شده است. در هر جامعهای کسب منزلت و شان از جمله مهمترین امتیازهای اجتماعی است که برانگیزاننده کنش فردی و جمعی است اما این وضعیت در ایران امروز و از رهگذر چندین تحول تاریخی، وضعیتی بیمارگونه یافته است که جلوههای آن را در ساحتهای مختلف زندگی اجتماعی میتوان بازشناخت. این مقاله تاملی است انتقادی بر این ویژگی فرهنگی که البته در نسبت با شرایط ساختاری است. از این رو این مقاله ضمن تشریح و نشان دادن چیستی «عطش منزلت» و تمایز آن با فرایند عادی منزلتجویی، پنج مورد ویژگی عطش منزلتی را برشمرده و برخی قلمروهای کلیدی فرهنگ معاصر ایران را که درگیر این امر است نشان میدهد. سپس به اختصار به تشریح شش فرایند تاریخی شکلگیری این مسئله فرهنگی و پیامدهای آن میپردازد.
علمی
ملیحه شیانی؛ سمیه هاشمی
دوره 14، شماره 2 ، تیر 1392، صفحه 57-78
چکیده
هویت ملی افراد بالاترین سطح تعهد به یک جامعه و کشور و در واقع کانون ارزشهای ملی هر فرد محسوب میشود. هویت ملی افراد تحت تاثیر تاریخ، فرهنگ، جغرافیا، مذهب و ... قرار دارد و بدین جهت لزوم و وجود آن برای ساخت و بقای یک ملت- دولت ضروری است. در دهههای اخیر به دلیل افزایش رفاه عمومی و گسترش فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی امکان ارتباط و سفر ...
بیشتر
هویت ملی افراد بالاترین سطح تعهد به یک جامعه و کشور و در واقع کانون ارزشهای ملی هر فرد محسوب میشود. هویت ملی افراد تحت تاثیر تاریخ، فرهنگ، جغرافیا، مذهب و ... قرار دارد و بدین جهت لزوم و وجود آن برای ساخت و بقای یک ملت- دولت ضروری است. در دهههای اخیر به دلیل افزایش رفاه عمومی و گسترش فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی امکان ارتباط و سفر در میان افراد بسیار بیشتر از پیش شده است. در این میان سفر و تجربه گردشگری و آشنایی با دیگر کانونهای ارزشی ممکن است موجب تضعیف و یا تقویت کانون ارزشهای ملی افراد گردد. در نتیجه تحقیق حاضر در پی بررسی تجربه گردشگری و هویت ملی افراد برآمده است. در این مسیر از نظریه اریک کوهن برای پیکربندی چارچوب نظری استفاده شده است. تحقیق حاضر با رویکرد کمی، تکنیک پیمایش و با استفاده از پرسشنامه محققساخته در مصاحبه با 378 نفر از شهروندان شهر شیراز از طریق نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انجام شده است. اعتبار پرسشنامه تحقیق از طریق اعتبار صوری و اعتبار سازه و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید گشت. دادههای جمعآوری شده در دو بخش توصیفی و استنباطی ارایه گردید و فرضیههای تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. از میان متغیرهای مورد بررسی متغیرهای سن، سفر خارجی، سفر مذهبی، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل، خاطرهانگیزبودن سفر، کیفیت سفر، رضایت، تجربه تجربی و تجربه وجودی دارای رابطه معناداری با متغیر وابسته (هویت ملی) بودهاند و متغیرهای سفر داخلی، تجربه تفریحی، جنسیت و قومیت رابطه معناداری با متغیر وابسته (هویت ملی) نداشتهاند. نتایج رگرسیون چندمتغیره به شیوه گام به گام نیز حاکی از این بود که شش متغیر تجربه وجودی (15 درصد)، خاطرهانگیز بودن سفر (1/5 درصد)، سفر مذهبی (5/3 درصد)، سفر خارجی (7/1 درصد)، کیفیت سفر (4/1 درصد) و سن (4/1 درصد) در مجموع 7/28 درصد از تغییرات متغیر وابسته تحقیق (هویت ملی) را تبیین کردهاند.
علمی
محمود شهابی؛ سارا نادری
دوره 14، شماره 2 ، تیر 1392، صفحه 79-122
چکیده
در پژوهش حاضر با اتخاذ یک رویکرد پدیدارشناسانه، استقرایی و اکتشافی، ادراکات و تجربیات زیسته زنان تهرانی از کنشهای انقیاد آور و یا برعکس کنشهای قدرتزا در زندگی روزمره مطالعه شده است. کنشهایی که زنان با استفاده از آنها تلاش میکنند از موقعیتهای زندگی روزمره به عنوان منبع قدرت برای افزایش عاملیت خود در محیط استفاده کنند. روش ...
بیشتر
در پژوهش حاضر با اتخاذ یک رویکرد پدیدارشناسانه، استقرایی و اکتشافی، ادراکات و تجربیات زیسته زنان تهرانی از کنشهای انقیاد آور و یا برعکس کنشهای قدرتزا در زندگی روزمره مطالعه شده است. کنشهایی که زنان با استفاده از آنها تلاش میکنند از موقعیتهای زندگی روزمره به عنوان منبع قدرت برای افزایش عاملیت خود در محیط استفاده کنند. روش پژوهش، کیفی و از نوع نظریه پردازی مبنایی بوده است. تکنیک گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق بوده که در کنار آن از مشاهده مشارکتی نیز استفاده شده است. مصاحبه شوندهها عبارتند از 28 نفر از زنان 20 تا 60 ساله تهرانی که بر اساس نمونهگیری نظری و مطابق با منطق اشباع نظری در نمونه تحقیق قرار گرفتهاند. نتایج پژوهش حاکی از تاثیر دو الگوی هویت ساز متضاد (الگوی پدر در مقابل الگوی مادر) در ادراک و تفسیر سیال و همزمان از لحظات و کنشهای انقیادآور و قدرتزا در زندگی روزمره زنان است. بسته به میزان تضاد تجربه شده بین دو الگوی ذکر شده از سوی زنان، میزان تجربه بحران معنا در آنان نیز متغیر خواهد بود و این نیز به نوبه خود به دستیازی متناوب زنان به دو منبع اعمال قدرت یعنی قدرت نمایشی و قدرت غیرنمایشی در موقعیت های مختلف اجتماعی منجر میشود. هر یک از این دو منبع اعمال قدرت، خود را در زندگی روزمره زنان باز تولید میکنند.
علمی
نعمت الله فاضلی؛ فرشته مزین
دوره 14، شماره 2 ، تیر 1392، صفحه 120-150
چکیده
خوانش دانشآموزان دختر از کدهای اخلاقی مربوط به پوشش در مدارس یا کدهای پوشش مدرسهای، موضوع اصلی این تجقیق است. دو الگوی نظری استوارت هال و پییر بوردیو مبنای نظری این تحقیقاند. مدل هال به ما کمک میکند تا اول، کدها و ارزشهای جاری مدرسهای درباره پوشش را بررسی کنیم. دوم، با تکیه بر این مدل، مقبولیت این کدها در نزد دانشآموزان ...
بیشتر
خوانش دانشآموزان دختر از کدهای اخلاقی مربوط به پوشش در مدارس یا کدهای پوشش مدرسهای، موضوع اصلی این تجقیق است. دو الگوی نظری استوارت هال و پییر بوردیو مبنای نظری این تحقیقاند. مدل هال به ما کمک میکند تا اول، کدها و ارزشهای جاری مدرسهای درباره پوشش را بررسی کنیم. دوم، با تکیه بر این مدل، مقبولیت این کدها در نزد دانشآموزان را از رهگذر مطالعه خوانش آنها از این کدها مورد بررسی و سنجش قرار دهیم. اما، مدل هال قادر نیست درکی از چرایی خوانشهای متنوع ارائه کند. خوانش امری اجتماعی است که متغیرهای اجتماعی آن را تعیین میکند. نظریه بوردیو ابزار نظری مناسبی برای توضیح این خوانشهاست. تکیه بر مفهوم سرمایه فرهنگی بوردیو و نقش آن در تعیین «دسترسی گفتمانی» راهگشاست. فرض اولیه ما این بود که بسته به میزان انواع سرمایههای دانشآموزان خوانش آنها از کدها هم متفاوت است. با تکیه بر مصاحبههای فردی عمیق، در شش مدرسه دخترانه از سه منطقه 1، 6 و 12 تهران در مقطع دبیرستان، دادههای لازم گردآوری و با تکیه بر روش تحلیل تماتیک تجزیه و بررسی شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، خوانش مجادلهای (مذاکرهای) در میان دانشآموزان مسلط است. دو سویه از چنین خوانشی وجود دارد: دستهای از دانشآموزان کلیت قوانین پوشش و آرایش موجود در مدارس را نمیپسندند، باوجود این، برای سرکردن اوضاع و اتمام دوره با آن کنار میآیند. هر چند این دسته از دانشآموزان مشارکتی جدی در امور مدرسه ندارند. دسته دوم خوانش مجادلهای از آنِ دانشآموزانی است که کلیت قوانین در مدرسه را میپذیرند اما در شیوه اجرا مخالفاند. آنها فضای مدرسه را به دلیل اصرار بر اجرای سختگیرانه و بدون انعطاف قوانین، ملالآور ارزیابی میکنند.
علمی
حاتم حسینی؛ بلال بگی
دوره 14، شماره 2 ، تیر 1392، صفحه 151-175
چکیده
باوجود افزایش آگاهی زنان و دسترسی آسان آنها به وسایل پیشگیری از حاملگی، زنانی هستند که از این وسایل استفاده نمیکنند. عدم استفاده از روشهای پیشگیری، از طریق تأثیر بر حاملگیهای برنامهریزی نشده و سقط جنین بر سلامت مادر و کودک تأثیر میگذارد. هدف از این مقاله، بررسی میزان شیوع استفاده از وسایل پیشگیری از حاملگی در میان زنان ...
بیشتر
باوجود افزایش آگاهی زنان و دسترسی آسان آنها به وسایل پیشگیری از حاملگی، زنانی هستند که از این وسایل استفاده نمیکنند. عدم استفاده از روشهای پیشگیری، از طریق تأثیر بر حاملگیهای برنامهریزی نشده و سقط جنین بر سلامت مادر و کودک تأثیر میگذارد. هدف از این مقاله، بررسی میزان شیوع استفاده از وسایل پیشگیری از حاملگی در میان زنان کُردِ همسردار 49-15 سالۀ شهر مهاباد است. دادهها حاصل یک پیمایش مقطعی است که در فروردین ماه 1391 بر روی نمونهای بالغ بر 700 خانوار انجام شد. یافتهها از شیوع گستردۀ استفاده از وسایل پیشگیری از حاملگی در نمونۀ مورد بررسی حکایت دارد، به طوری که 3/74 درصد زنان در زمان مطالعه از یکی از وسایل پیشگیری از حاملگی استفاده میکردند. بر پایۀ این بررسی، سهم روشهای مُدرن و سنّتی پیشگیری از حاملگی به ترتیب 2/71 و 8/28 درصد است. نتایج تحلیل تمایز نشان داد که عواملی چون هزینههای مرتبط با مخالفتهای فرهنگی و اجتماعی و شمار فرزندان در حال حاضر زنده از بیشترین تأثیر در استفادۀ زنان از وسایل پیشگیری از حاملگی برخوردارند. استقلال زنان و نگرش آنها نسبت به هزینهها و منافع فرزندان از جمله متغیّرهای فرهنگی تأثیرگذار در این زمینه میباشند. نتایج گویای آن است که کاهش هزینههای درکشده برای وسایل پیشگیری، بهبود دانش و آگاهی زنان دربارۀ روشهای مدرن پیشگیری و تثبیت مشروعیّتهای اجتماعی و فرهنگی استفاده از این وسایل، نقش مهمّی در اعمال استفاده از وسایل پیشگیری از حاملگی و ارتقاء سلامت مادران و نوزادان دارد.
علمی
مهدی ابراهیمی
دوره 14، شماره 2 ، تیر 1392، صفحه 176-182
چکیده
نظریهپردازی در رشتههای مختلف علوم اجتماعی از برخی ویژگیهای مشترک برخوردار است. نظریههای مطرحشده توسط جامعهشناسان، به جای اینکه صرفاً به عنوان نظریۀ جامعهشناختی تلقی شوند، به عنوان نظریۀ اجتماعی شناخته میشوند. اگرچه اصطلاح نظریۀ جامعهشناختی به شکل بهتری میتواند ویژگیهای رشتهای را انعکاس دهد، اصطلاح نظریۀ ...
بیشتر
نظریهپردازی در رشتههای مختلف علوم اجتماعی از برخی ویژگیهای مشترک برخوردار است. نظریههای مطرحشده توسط جامعهشناسان، به جای اینکه صرفاً به عنوان نظریۀ جامعهشناختی تلقی شوند، به عنوان نظریۀ اجتماعی شناخته میشوند. اگرچه اصطلاح نظریۀ جامعهشناختی به شکل بهتری میتواند ویژگیهای رشتهای را انعکاس دهد، اصطلاح نظریۀ اجتماعی، نقش بسیار مهم اصول جامعهشناختی در کار سایر عالمان اجتماعی را مورد تأکید قرار میدهد. جامعهشناسی، ایدههایی بنیادین برای مفهومسازی از امر اجتماعی[1] فراهم میآورد اما همواره نیازمند همکاری خلاقانه با سایر رشتههای علوم اجتماعی است. بدین ترتیب، کشیدن مرزهای فکری سفت و سخت گرداگرد رشتههای مختلف علوم اجتماعی، ناممکن است.