سید آیتالله میرزایی؛ معصومه قاراخانی
دوره 15، شماره 2 ، تیر 1393، ، صفحه 3-23
چکیده
ناراستیهای اخلاقی در پژوهش اجتماعی، هر چند بهمیزان اندک، میتواند پایههای دانش اجتماعی را سست و نقش کاوشگرانه، نقادانه و حقیقتجویانه آن را تضعیف کند. برای بررسی ناراستیهای اخلاقی احتمالی و شناخت فضای هنجاری پژوهش علوم اجتماعی در ایران، این پژوهش بهروش اسنادی بهگردآوری و تحلیل محتوای اظهارات منتشر شده پژوهشگران ...
بیشتر
ناراستیهای اخلاقی در پژوهش اجتماعی، هر چند بهمیزان اندک، میتواند پایههای دانش اجتماعی را سست و نقش کاوشگرانه، نقادانه و حقیقتجویانه آن را تضعیف کند. برای بررسی ناراستیهای اخلاقی احتمالی و شناخت فضای هنجاری پژوهش علوم اجتماعی در ایران، این پژوهش بهروش اسنادی بهگردآوری و تحلیل محتوای اظهارات منتشر شده پژوهشگران این حوزه میپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد هنجارشکنی در زمینه اخلاق پژوهش در علوم اجتماعی ایران دو بعد فردی و ساختاری دارد. در بعد فردی، انحراف از پایبندی بهاخلاق پژوهش در سطوح شخصی[1] و حرفهای[2] (در ارتباط با صورتبندی و محتوای پژوهش، سازمان پژوهشی و تخطی از قواعد و هنجارهای علمی و حرفهای دریافت و اجرای پژوهش) قابل توجه است. در بعد ساختاری، سوءاستفاده از قواعد و تعهدات اخلاقی و حرفهای سازمانی و نهادی در ارتباط با پژوهشگر و پژوهش (انتخاب موضوع، نحوه دریافت، فرایند داوری، تصویب، گزارش، کاربرد و محتوای پژوهش) قابل توجه است. بر پایة دستاورد مفهومی این پژوهش، ناراستیهای اخلاقی در فضای پژوهش علوم اجتماعی در ایران برایند تاثیر متقابل کنشگران (پژوهشگر) و ساخت نهادی (شامل قواعد و هنجارها و منابع) تسهیلکننده هنجارشکنی است. نتیجه این که ناراستیهای اخلاق پژوهش از یک دوسویگی ساختاری در فضای علم در ایران تبعیت میکند و متاثر از ویژگیهای ساختاری نهاد علم در ایران در مقطع زمانی مورد مطالعه است.
علی قاسمیاردهایی؛ حسین محمودیان
دوره 15، شماره 3 ، مهر 1393، ، صفحه 3-28
چکیده
شکلگیری و تشدید روابط اجتماعی موجب بروز رفتارهای اجتماعی خاصی ازطرف افراد میشود که آنان بهتنهایی قادر و یا در فکر انجام آن رفتار نیستند. ازجمله آن، تصمیم به مهاجرت است که وجود خویشاوند و آشنا در مقصد مهاجرتی میتواند عمل مهاجرت را برای کنشگر تسهیل نماید. در این مقاله جهت شناخت بهتر جریانهای مهاجرت از استان آذربایجانشرقی به ...
بیشتر
شکلگیری و تشدید روابط اجتماعی موجب بروز رفتارهای اجتماعی خاصی ازطرف افراد میشود که آنان بهتنهایی قادر و یا در فکر انجام آن رفتار نیستند. ازجمله آن، تصمیم به مهاجرت است که وجود خویشاوند و آشنا در مقصد مهاجرتی میتواند عمل مهاجرت را برای کنشگر تسهیل نماید. در این مقاله جهت شناخت بهتر جریانهای مهاجرت از استان آذربایجانشرقی به مقصد استان تهران، که مهمترین جریان مهاجرت داخلی در ایران است، انواع و اندازه شبکههای اجتماعی مهاجران در زمان مهاجرت در مقصد و تعیین کنندههای آن به روش پیمایش روی 530 مهاجر مطالعه شده است. نتایج نشان میدهد اکثر مهاجران در زمان قبل از مهاجرتشان به ترتیب شبکه اجتماعی خویشاوندی، خانوادگی، دوستی و هممحلی در مقصدهای بالقوه داشتند و شهرستان مبدأ و سن مهاجران در زمان مهاجرت توانسته است این گونههای مهاجران را بهتر تفکیک نماید. اندازه شبکههای اجتماعی مهاجران نسبتاً کوچک بهدست آمده است و اکثر آنان از طریق یک نسبت خویشاوندی و آشنایی (گره) به شبکه اجتماعی در مقصد ملحق شدهاند. احتمال وجود شبکه مهاجرتی برای مهاجران بالقوه از شهرستانهای سراب، میانه و هشترود بسیار بیشتر از مهاجران سایر شهرستانهای استان آذربایجانشرقی است. همچنین، مهاجران دارای وضعیت اجتماعی- اقتصادی ضعیف، جهت جابجایی خود از شبکههای مهاجرتی بزرگ استفاده مینمایند.
سید حسین سراجزاده؛ امید قادرزاده؛ جمیل رحمانی
دوره 15، شماره 4 ، دی 1393، ، صفحه 3-29
چکیده
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی به مطالعهی رابطة قومگرایی و مذهب در میان کُردهای ایران بپردازد. روش شناسی پژوهش، کیفی است و دادههای کیفی در این مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل یافتهها از روش نظریه زمینهای استفاده شده است. بر اساس روش نمونهگیری کیفی/ هدفمند ...
بیشتر
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی به مطالعهی رابطة قومگرایی و مذهب در میان کُردهای ایران بپردازد. روش شناسی پژوهش، کیفی است و دادههای کیفی در این مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل یافتهها از روش نظریه زمینهای استفاده شده است. بر اساس روش نمونهگیری کیفی/ هدفمند و معیار اشباع نظری 31 نفر از کُردهای شیعه و سنی ساکن شهرستانهای مختلف استان کرمانشاه در این مطالعه شرکت کردند و درک وتفسیر آنها نسبت به پدیدهی قومگرایی و ارتباط آن با مذهب مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دادههای گردآوری شده در قالب 53 مفهوم اساسی، 14 مقولة عمده و نهایتا دو مقولة هسته کدگذاری و تحلیل شدند. برای کُردهای سنی 28 مفهوم بهدست آمد که به 7 مقوله اصلی شامل، هویت یکپارچة کُردی، نارضایتی از دولت، تلقی سکولار از دین، ارجحیت قومیت بر مذهب، بیگانگی با هویت ایرانی، حق تعیین سرنوشت و نقش نخبگان قومی تقلیل یافته و یک مقولة هسته تحت عنوان «ناسیونالیسم کُردی سکولار» برای آن تعیین شده است.
همچنین برای کُردهای شیعه 25 مفهوم بهدست آمد که به 7 مقوله اصلی شامل، هویت قومی کُردی، هویت ملی ایرانی، نارضایتی از دولت، سازگاری مذهب و قومیت، تاکید بر حقوق فرهنگی قوم کُرد،تلقی سکولار از دین و فقدان آگاهی تاریخی تقلیل یافته و یک مقولة هسته تحت عنوان «قومگرایی فرهنگی» برای آن تعیین شد.
مقایسة مقولات بهدست آمده از دو گروه مصاحبه شوندگان سنی و شیعه نشان میدهد که در مورد دو مقولة «نارضایتی از دولت» و «تلقی سکولار از دین» دارای تشابه هستند و در سایر موارد همچون طرز تلقی نسبت به هویت کُردی، هویت ایرانی و رابطهی مذهب و قومیت دارای تفاوتهای اساسی میباشند.
محمد فاضلی؛ سجاد فتاحی؛ معصومه اشتیاقی؛ نسترن زنجان رفیعی
دوره 16، شماره 2 ، تیر 1394، ، صفحه 3-24
چکیده
مهمترین و روشنترین وظیفه نظامهای دانشگاهی، آموزش و بهطور عام انتقال دانش موجود در حوزههای گوناگون به افرادی است که به منزله دانشجو وارد آن نظامها شده و مدت زمان مشخصی را در آنها سپری مینمایند. از اینرو شاید بتوان مهمترین شاخص برای ارزیابی کارآمدی و کیفیت یک نظام آموزشی را میزان توانایی و سطح کیفی فارغالتحصیلان ...
بیشتر
مهمترین و روشنترین وظیفه نظامهای دانشگاهی، آموزش و بهطور عام انتقال دانش موجود در حوزههای گوناگون به افرادی است که به منزله دانشجو وارد آن نظامها شده و مدت زمان مشخصی را در آنها سپری مینمایند. از اینرو شاید بتوان مهمترین شاخص برای ارزیابی کارآمدی و کیفیت یک نظام آموزشی را میزان توانایی و سطح کیفی فارغالتحصیلان دانست. این مقاله شاخصهایی نظیر «توانایی و انگیزه علمی دانشجویان» و «کیفیت پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکتری» را به منزله شاخصهایی برای قضاوت درباره نحوه عملکرد نظام آموزش جامعهشناسی در ایران در نظر گرفته و تلاش میکند گزارشی درباره نحوه عملکرد این نظام از منظری درونی و از دیدگاه دانشجویان، فارغالتحصیلان و اساتید جامعهشناسی ارائه نماید. برای سنجش هر یک از این شاخصها نیز از روشهای کمی و کیفی نظیر مطالعه اسنادی، پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. اطلاعات کمّی با ارسال پرسشنامه برای آن دسته از اعضای انجمن جامعهشناسی ایران که نشانی پست الکترونیک آنها در اختیار انجمن بوده به دست آمده است. مصاحبه با 37 نفر از اساتید، دانشجویان و پژوهشگران جامعهشناسی نیز مکمل دادههای کمّی است. نتایج حاصل نشاندهنده آن است که از منظر کنشگران درون این نظام آموزشی، آموزش جامعهشناسی در ایران اگرچه در بیشتر سالیان گذشته از نظر کمی وضعیت روبه رشدی را شاهد بوده است اما از نظر کیفی از وضعیت مناسبی برخوردار نیست که همین امر شناسایی علل درون و برون نظامی موثر بر پاسخ نه چندان مناسب این خرده نظام آموزشی را ضروری مینماید که خود موضوع مقالات دیگری است.
محمد عباس زاده؛ لیلا مقتدایی
دوره 10، شماره 1 ، فروردین 1388، ، صفحه 3-28
چکیده
در هزاره سوم میلادی، از متولیان دانش، انتظار می رود با برخورداری از سرمایه اجتماعی مخصوصا در عرصه دانشگاهی، ضمن خلق دانش های جدید به عنوان سرمایه های پنهان، در جهت ترفیع مشکلات جامعه، نقش فعالی را ایفا نمایند. بر این اساس، مقاله حاضر با هدف تعیین میزان دانش آفرینی در دانشگاه اصفهان، در نظر دارد از منظر جامعه شناختی، تاثیر سرمایه ...
بیشتر
در هزاره سوم میلادی، از متولیان دانش، انتظار می رود با برخورداری از سرمایه اجتماعی مخصوصا در عرصه دانشگاهی، ضمن خلق دانش های جدید به عنوان سرمایه های پنهان، در جهت ترفیع مشکلات جامعه، نقش فعالی را ایفا نمایند. بر این اساس، مقاله حاضر با هدف تعیین میزان دانش آفرینی در دانشگاه اصفهان، در نظر دارد از منظر جامعه شناختی، تاثیر سرمایه اجتماعی بر دانش آفرینی را تحلیل نماید.
روش تحقیق، پیمایشی بوده و جامعة آماری پژوهش حاضر در برگیرنده اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان به تعداد476 (سال1387) نفر می باشد که از این تعداد، 142 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب گشته اند.
روش آماری مورد استفاده، شامل رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر بوده و برای محاسبه ضرایب مسیر، از برآوردهای روش لیزرل استفاده گردیده است. کلیه آمارها و اطلاعات تحقیق حاضر(بدست آمده از پرسشنامه) ، از طریق نرم افزار Spss17 ، صورت پذیرفته است.
نتایج تحقیق، حاکی از آن است که بین دانش آفرینی و سرمایه اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد. این امر نشان می دهد که اگر بر سرمایه اجتماعی استادان افزوده شود، در این صورت، سطح دانش آفرینی نیز ارتقا خواهد یافت. نهایت امر اینکه، توان متغیرهای مستقل مورد استفاده در تبیین واریانس متغیر وابسته(دانش آفرینی)، 19 درصد بوده است. مابقی، مربوط به تاثیر سایر متغیرها بوده که در تحقیق حاضر به آنها پرداخت نگردیده است.
محمد امین قانعی راد؛ سیاوش قلی پور
دوره 10، شماره 2 ، تیر 1388، ، صفحه 3-31
چکیده
این مقاله با استفاده از چارچوب نظری هابرماس در مورد رابطه بین «شناخت و علائق انسانی» و تفکیک سه نوع دانش و علائق انسانی متناظر با آن ها به عنوان سه پارادایم یا الگو، به بررسی "کیفیت الگویی" آثار جامعه شناسی در ایران میپردازد. مقالات «مجله جامعه شناسی ایران» از سال 1380 تا 1385 به عنوان نمونه ای کمابیش گویا از آثار جامعه ...
بیشتر
این مقاله با استفاده از چارچوب نظری هابرماس در مورد رابطه بین «شناخت و علائق انسانی» و تفکیک سه نوع دانش و علائق انسانی متناظر با آن ها به عنوان سه پارادایم یا الگو، به بررسی "کیفیت الگویی" آثار جامعه شناسی در ایران میپردازد. مقالات «مجله جامعه شناسی ایران» از سال 1380 تا 1385 به عنوان نمونه ای کمابیش گویا از آثار جامعه شناسی ایران، برای مطالعه انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان میدهد که از 86 مقاله بررسی شده، 59 مقاله در الگوی تجربی- تحلیلی، 25 مقاله در الگوی هرمنوتیکی- تاریخی و 2 مقاله در الگوی دانش رهایی بخش قرار میگیرند. در آثار جامعه شناسی ایران، ناهماهنگی ها و آشفتگی هایی در مبانی نظری، اصول روش شناسی و علائق موجود در این مقالات و ارتباط آن سه با هم وجود دارد. برای مثال غایت الگوی تجربی- تحلیلی یعنی مهندسی اجتماعی، چندان مورد توجه قرار نگرفته است. در الگوی هرمنوتیکی- تاریخی نیز آشفتگی و ناهماهنگی هایی از قبیل کاربرد توجیه ناپذیر مفاهیم و قوانین عام وجود دارد و مقالات مربوط به این حیطه فاقد علائق شناختی مرتبط با فهم پدیدههای اجتماعی و احترام به تفاوت های فرهنگی میباشند. ضعف کیفیت الگویی آثار جامعه شناختی ایران را،علاوه بر اشکالات معرفت شناختی آن ها، به ویژه میتوان ناشی از فقدان یا ضعف علایق انسانی در زمینههای سه گانه ابزاری-فنی، ارتباطی-تفهمیو انتقادی – رهایی بخش دانست.در این شرایط،امکان دارد که فقدان علائق شناختی،دانش جامعه شناسی ایران را درگیر علائق ناشی از حاکمیت معیارهای غیر الگویی چون علائق سازمانی و علائق فردگرایانه سازد.
سوسن باستانی؛ منصوره اعظم آزاده؛ فاطمه سلطانی
دوره 10، شماره 3 ، مهر 1388، ، صفحه 3-26
چکیده
هدف تحقیق حاضر مطالعه عوامل موثر بر رفتار رأیدهی جوانان 29-18 سال شهر مشهد با تأکید بر رویکرد تحلیل شبکههای فردی است. از جمله اهداف این پژوهش آن است که نشان دهد نه تنها شرکت کردن و یا شرکت نکردن اعضای شبکه در انتخابات، بلکه خصوصیات شبکههای فردی نیز بر نحوه رأیدهی افراد موثر است. به این منظور تعداد 262 پرسشنامه به روش پیمایش و با استفاده ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر مطالعه عوامل موثر بر رفتار رأیدهی جوانان 29-18 سال شهر مشهد با تأکید بر رویکرد تحلیل شبکههای فردی است. از جمله اهداف این پژوهش آن است که نشان دهد نه تنها شرکت کردن و یا شرکت نکردن اعضای شبکه در انتخابات، بلکه خصوصیات شبکههای فردی نیز بر نحوه رأیدهی افراد موثر است. به این منظور تعداد 262 پرسشنامه به روش پیمایش و با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه در مناطق مختلف این شهر اجرا گردید. در این مطالعه تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از دو فایل، شبکه و پیوند، انجام شده است. فایل شبکه حاوی اطلاعات مربوط به پاسخگویان است و فایل پیوند که ماتریس اطلاعات اعضای شبکه (1360 نفر) می باشد. تجزیه و تحلیل نهایی دادهها بر مبنای ادغام دو فایل صورت گرفته است.
نتایج بدست آمده حاکی از آن است که ویژگی کارکردی شبکه بر رفتار رأیدهی پاسخگویان تأثیرگذار است. رفتار رأیدهی اعضای شبکه نیز به عنوان متغیر پیش بین رابطه معناداری با متغیر تابع دارد. در نهایت نتایج حاصله از پژوهش، بر نقش شبکههای فردی در تشریح و تبیین رفتار رأیدهی بطور مستقیم صحه میگذارد.
احمد محمدپور؛ مهدی رضایی
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1387، ، صفحه 3-33
چکیده
بررسی حاضر به بازسازی معنایی پیامدهای نوسازی از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی میپردازد. رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی با تأکید بر بینش سازهگرایانه اجتماعی بر این باور است که کنشگران اجتماعی نقش اصلی در ساخت و بازسازی زندگی اجتماعی خود ایفا کرده و به گونهای بازاندیشانه و آگاهانه در برابر محیط و تغییرات آن عمل میکنند. این رویکرد، ...
بیشتر
بررسی حاضر به بازسازی معنایی پیامدهای نوسازی از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی میپردازد. رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی با تأکید بر بینش سازهگرایانه اجتماعی بر این باور است که کنشگران اجتماعی نقش اصلی در ساخت و بازسازی زندگی اجتماعی خود ایفا کرده و به گونهای بازاندیشانه و آگاهانه در برابر محیط و تغییرات آن عمل میکنند. این رویکرد، برخلاف رویکرد پوزیتیویستی، که بر اصالت محیط، نظم و قاعدهمندی در واقعیات اجتماعی و ثبات ماهیت انسان تأکید دارد، به اصالت انسان، سیالیت و بر ساخته شدن مداوم واقعیات اجتماعی و نیز انعطافپذیری ماهیت انسان معتقد است. در این مقاله با به کارگیری این رویکرد سعی شده است به درک و تفسیر پیامدهای نوسازی در قالب مطالعه موردی اورامانات کردستان از منظر ساکنان آن سامان پرداخته شود. اورامان تخت منطقهای است وستایی و کوهستانی که در جنوب غربی شهرستان مریوان واقع شده است. ساکنان این منطقه عمدتآ به فعالیتهای دامداری، باغداری و کشاورزی محدود میپردازند. با این وجود در طی چند سال اخیر، تغییر و تحولاتی مانند پیدایش فعالیتهای اقتصادی جدید، تکنولوژی و امکانات مدرن، آموزش و بهداشت نوین و دیگر عناصر نوین منطقه پدید آمدهاند که بر ساختار اجتماعی این جامعه تأثیر گذاشتهاند. لذا درک و تفسیر مردم از شرایط، فرایند و پیامدهای این تغییرات از اهمیت بهسزایی برخوردار است. روششناسی پژوهش حاضر، کیفی است و از روش مردمنگاری برای انجام دادن عملیات تحقیق و انجام دادن کلیه مراحل کار میدانی استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه نظریه نهایی از روش نظریه زمینهای استفاده شده است. هدف عمده این مطالعه عبارت است از بررسی درک، تفسیر و ارزیابی پیامدهای نوسازی آنطور که توسط مردم تحت مطالعه تجربه میشوند، در این مطالعه پیامدهای نوسازی در ابعاد اقتصادی، قشربندی اجتماعی، آموزش مدرن، بهداشت مدرن، اعتقادات، تکنولوژی، ارتباطات و حمل و نقل، زبان، خویشاوندی و تعاملات اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از انجام دادن عملیات کدگذاری باز، محوری و گزینشی، برای هریک از ابعاد فوق یک مقوله هسته و مدل زمینهای ـ پارادایمی ارائه شده. مقولات هسته عبارت بودند از: ارتقای معیشتی، رهایی، توانمندساز/ فشارآور، افزایش امید به زندگی، بقای اصول، رفاهآفرین/ چالشبرانگیز، تسهیلبخشی، چالش زبانی، میل به بازگشت و تضعیف شبکهها. مقوله هسته نهایی در این مطالعه درک نوسازی به مثابه ساختار بخش و ساختارشکن است. براساس این مقوله، مردم اورامان پیامدهای نوسازی را به مثابه ساختاربخش و ساختارشکن دریافتهاند که در آن نوسازی از یک طرف ساختارهای جدیدی به جامعه آنان بخشیده است اما همزمان بسیاری از ساختارهای سنتی آنان را نیز دچار افول کرده است. مقوله هسته مذکور در قالب یک مدل زمینهای ـ پارادایمی شامل شرایط، تعاملات (استراتژیها) و پیامدها ارائه شده است.
علی یوسفی؛ مژگان عظیمیهاشمی
دوره 9، شماره 3 ، مهر 1387، ، صفحه 3-23
چکیده
شهروندی حاصل رابطه دو سویه فرد و دولت است، این رابطه از یکسو متضمن وفاداری فرد به دولت و از سوی دیگر مستلزم حمایت دولت از فرد است. در مقاله حاضر برای مفهوم شهروندی، سه وجه اساسی منظور شده است: برابری مشارکتی، برابری قانونی و هویت سیاسی. عناصر مهم در بعد برابری مشارکتی حق انتخاب کردن و انتخاب شدن، در بعد برابری قانونی، حقوق توزیعی و ...
بیشتر
شهروندی حاصل رابطه دو سویه فرد و دولت است، این رابطه از یکسو متضمن وفاداری فرد به دولت و از سوی دیگر مستلزم حمایت دولت از فرد است. در مقاله حاضر برای مفهوم شهروندی، سه وجه اساسی منظور شده است: برابری مشارکتی، برابری قانونی و هویت سیاسی. عناصر مهم در بعد برابری مشارکتی حق انتخاب کردن و انتخاب شدن، در بعد برابری قانونی، حقوق توزیعی و فرصتی و در بعد هویت سیاسی، هم ذاتپنداری با اجتماع ملی (دولت ـ ملت) و تعهد مدنی است. نتایج تحلیل ثانویه دادهها نشان میدهد:
1. چهار بعد تجربی شهروندی از حیث سهمی که در تشکیل این مفهوم دارند به ترتیب عبارتند از: احساس برابری فرصتی، احساس برابری توزیعی، احساس هویت سیاسی و سپس احساس برابری مشارکتی. 2. شدت احساس شهروندی در ابعاد سهگانه برابری مشارکتی، فرصتی و توزیعی در حد متوسط و احساس هویت سیاسی در بین مردم بالاست. 3. شدت احساسات چهارگانه شهروندی در بین ردههای مختلف قومی، مذهبی، تحصیلی، شغلی و... کشور نزدیک به یکدیگر بوده و تأثیر ردهبندیهای اجتماعی بر احساسات شهروندی بهطور کلی ضعیف است. ضعف احساس شهروندی در ابعاد سهگانه برابری فرصتی، توزیعی و مشارکتی و بالا بودن وفاداری سیاسی، از یکسو دلالت بر کسری ذخائر مشروعیت مدنی حکومت دارد و از سوی دیگر نشان از وجود دیگر ذخائر مشروعیت بهویژه ذخائر مشروعیت دینی دارد که علیرغم ضعف عملکردی حکومت در تأمین حقوق شهروندی، وفاداری به حکومت را در نزد شهروندان محفوظ نگه میدارد. در واقع ذخائر دینی مشروعیت حکومت در ایران، کسری ذخائر مشروعیت مدنی را جبران میکند.
حسین رحمت الهى؛ سید شهاب الدین موسوى زاده
دوره 12، شماره 4 ، دی 1390، ، صفحه 3-36
چکیده
موضوع این نوشتار نقش طبقه متوسط جدید در مطالبات مردمسالارانه دوره پهلوى است. مسأله پژوهش این است که طبقه متوسط جدید نقش محورى را در ظهور و رشد مطالبات مردمسالارانه از جمله در دوره مورد بحث دارد. در مقام اثبات این مسأله و تحلیل چگونگى اثرگذارى طبقه متوسط جدید (به عنوان متغیر مستقل) بر مطالبات مردمسالارانه در دوره پهلوى (به عنوان متغیر ...
بیشتر
موضوع این نوشتار نقش طبقه متوسط جدید در مطالبات مردمسالارانه دوره پهلوى است. مسأله پژوهش این است که طبقه متوسط جدید نقش محورى را در ظهور و رشد مطالبات مردمسالارانه از جمله در دوره مورد بحث دارد. در مقام اثبات این مسأله و تحلیل چگونگى اثرگذارى طبقه متوسط جدید (به عنوان متغیر مستقل) بر مطالبات مردمسالارانه در دوره پهلوى (به عنوان متغیر وابسته) از روش تحلیل کیفى و همچنین آمار مرتبط با تحولات جمعیتى استفاده کردهایم. یافتههاى پژوهش نشان مىدهد میان مردمسالارى و طبقه متوسط جدید ارتباط مثبتى وجود دارد و طبقه متوسط جدید پیششرط مردمسالارى محسوب مىشود. بدین شکل که الزامات مورد نیاز براى مردمسالارى همگى از جنس ارزشهاى مدرنى است که از یک طرف بدون آنها مردمسالارى معنا ندارد و از سوى دیگر ظهور آنها نیازمند مشروعیتشان نزد اکثریت مردم است که خود محتاج وجود بستر مناسب اجتماعى براى نهادینه شدن فرهنگ مردمسالارى است. زیرا تحقق چنین ارزشهاى مدرنى را نمىتوان از یک جامعه سنتى و دوطبقهاى (فرادست ـ فرودست) که فاقد پیششرطهاى لازم مىباشد انتظار داشت. از آن سو دستیابى طبقه متوسطى جدید به مطالبات خود نیز وابسته به وجود یک نظام دموکراتیک است. زیرا تنها چنین نظامى مىتواند از عهده پاسخگویى به مطالبات سیّال این افراد که همگى از جنس نیازهاى ثانویه مىباشند برآید. براساس این دستگاه نظرى نتایج تحقیق در دوره پهلوى بیانگر آن است که هرگاه دامنه طبقه متوسط جدید گستردهتر شده، مطالبات مردمسالارانه نیز بروز و ظهور بیشترى یافتهاند.
ابراهیم حاجیانی
دوره 16، شماره 4 ، دی 1394، ، صفحه 3-35
چکیده
هدف و مسئله اصلی مقاله، تدوین یک چارچوب مفهومی برای "امنیت هویت" بهعنوان یک سازه مفهومی جدید برای توضیح پارهای از نگرانیها و دغدغههای کنشگران جامعه ایرانی است. به این منظور مبانی، سوابق و خاستگاههای نظری این مفهوم در نزد نظریهپردازان علوم اجتماعی و مطالعات امنیتی مرور شده است و این مفهوم به معنای مجموعه نگرانیها دغدغهها ...
بیشتر
هدف و مسئله اصلی مقاله، تدوین یک چارچوب مفهومی برای "امنیت هویت" بهعنوان یک سازه مفهومی جدید برای توضیح پارهای از نگرانیها و دغدغههای کنشگران جامعه ایرانی است. به این منظور مبانی، سوابق و خاستگاههای نظری این مفهوم در نزد نظریهپردازان علوم اجتماعی و مطالعات امنیتی مرور شده است و این مفهوم به معنای مجموعه نگرانیها دغدغهها و حساسیتهای شهروندان نسبت به حفظ و تداوم (پایداری( ویژگیهای معنایی و فرهنگی مشترک در طول زمان در نظر گرفته شده است. در این نوشتار تأکید شده که سطوح مشاهده و سنجش امنیت هویت مشتمل بر دولت، گروههای اجتماعی و افراد میباشد. در ادامه شاخصهای سنجش امنیت هویت در ایران معرفی شده است که میتواند مبنایی برای مطالعات تجربی باشد. همچنین تلاش شده تا مرز مفهومی این موضوع از امنیت اجتماعی به معنای رایج آن در مطالعات تجربی ایرانی که معمولاً معادل «ترس از جرم» است، تفکیک شود. با این تأکید که امنیت اجتماعی در نزد واضعان اصلی آن، دقیقاً به معنای امنیتِ هویت بوده است. در انتهای مقاله نیز به مرور یکی از مهمترین تهدیدهای هویتی، که شکاف و تعارض میان سه نوع مهم هویت جمعی (ملی، قومی و مذهبی) است، پرداخته شده و برآوردی اجمالی از چند دغدغه هویتی شهروندان تهرانی با روش پیمایش و با نمونه 1400 نفری ارائه شده است. یافتههای بخش اخیر نشان میدهد میزان نگرانیها و نا امنیهای هویتی بررسی شده «در حد متوسط» بوده و دغدغههای هویتی میان دو مرجع مهم امنیت هویت دولت «نظام سیاسی» با شهروندان تا حدود زیادی مشابهت و نزدیکی دارند.
اکبر علیوردینیا؛ محمدرضا حسنی
دوره 16، شماره 3 ، مهر 1394، ، صفحه 3-37
چکیده
این تحقیق در پی تبیین بزهکاری بر پایة نظریة شرمسارسازی بازپذیرکننده بریث ویت میباشد. از نظر بریت ویت، موضوع کلیدی در باب جرم و کنترل آن، نوع شرمسارسازی است: شرمسارسازی بازپذیرکننده یا شرمسارسازی طردکننده. این پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از توزیع پرسشنامه در میان دانشآموزان دختر و پسرپایة سوم دبیرستان شهر تبریز، در سال ...
بیشتر
این تحقیق در پی تبیین بزهکاری بر پایة نظریة شرمسارسازی بازپذیرکننده بریث ویت میباشد. از نظر بریت ویت، موضوع کلیدی در باب جرم و کنترل آن، نوع شرمسارسازی است: شرمسارسازی بازپذیرکننده یا شرمسارسازی طردکننده. این پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از توزیع پرسشنامه در میان دانشآموزان دختر و پسرپایة سوم دبیرستان شهر تبریز، در سال تحصیلی94-1393 انجام یافته است. نمونهگیری با روش طبقهبندیشده انجام گرفته و حجم نمونه 835 نفر بوده است. برای سنجش بزهکاری، شش بعددر نظر گرفته شد.اعتبار سنجههای تحقیق با روش اعتبار محتوا و اعتبار سازه و روایی تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شده است. نتایج حاصل از تحلیل مدلسازی معادلات ساختاری نشان میدهد که متغیر شرمسارسازی فاقد اثر مستقیم بر بزهکاری، اما واجد اثر غیرمستقیم بر بزهکاری میباشد. متغیر بازپذیری اثر معناداری بر بزهکاری ندارد. متغیر انگزنی دارای اثر غیرمستقیم و فاقد اثر مستقیم بر بزهکاری میباشد. متغیر به هم پیوستگی واجد اثر مستقیم و فاقد اثر غیرمستقیم بر بزهکاری میباشد. همالان بزهکار نیز هم دارای اثر مستقیم و هم دارای اثر غیرمستقیم بر بزهکاری بوده است.
محمد امین قانعی راد
دوره 7، شماره 1 ، فروردین 1385، ، صفحه 3-29
چکیده
تعاملات و ارتباطات بین دانشجویان و اساتید یکی از اصلی ترین عرصه های ارتباطات در آموزش عالی و مهم ترین سرمایه دانشگاهی محسوب می شوند.این پژوهش با روش پیمایشی و کاربرد ابزار پرسشنامه مناسبات بین دانشجویان و استادید رشته های علوم اجتماعی در دانشگاه های تربیت معلم،تهران،شهید بهشتی،الزهرا،علامه طباطبایی را مورد بررسی قرار می دهد.قلمروهای ...
بیشتر
تعاملات و ارتباطات بین دانشجویان و اساتید یکی از اصلی ترین عرصه های ارتباطات در آموزش عالی و مهم ترین سرمایه دانشگاهی محسوب می شوند.این پژوهش با روش پیمایشی و کاربرد ابزار پرسشنامه مناسبات بین دانشجویان و استادید رشته های علوم اجتماعی در دانشگاه های تربیت معلم،تهران،شهید بهشتی،الزهرا،علامه طباطبایی را مورد بررسی قرار می دهد.قلمروهای گوناگون ارتباطی با توجه به آرای جامعه شناسان علم و در ابعاد عینی و ذهنی مورد بررسی قرار گرفته اند.یافته های پژوهش نشان میدهد که روابط دانشجویان در قلمروهای مختلف با اساتید خود پایین است و میزان روابط در دانشگاه های مورد بررسی با همدیگر تفاوت دارد.بر اساس این یافته ها افزایش ارتباطات دانشجویان با اساتید بر متغیرهای تحصیلی و روان شناختی از قبیل میزان پیشرفت تحصیلی ،احساس غرور و خوداثربخشی دانشجویان تاثیر گذار است.بخش پایانی این مقاله با توجه به اهمیت تعاملات و ارتباطات در بهبود فضای آموزشی و ارتقای یادگیری،برخی از راهکارها را ب برای توسعه این مناسبات ارائه می دهد.
مسعود چلبی؛ مهدی امیر کافی
دوره 5، شماره 2 ، تیر 1383، ، صفحه 3-31
چکیده
تحقیق حاضر با تاکید بر عنصر رابطه ای به مطالعه انزوای اجتماعی می پردازد و علل و پیامدهای آن را مورد بررسی قرار می دهد.این تحقیق از نوع پیمایشی است که طی آن با 734 نفر از شهروندان تهران و کرمان بین سنین 20 تا 70 سال مصاحبه شده است.حجم نمونه به ترتیب برای دو شهر مذکور معادل 530 و 204 نفر می باشد.برای تحلیل داده ها از مدل سازی خطی سلسله مراتبی استفاده ...
بیشتر
تحقیق حاضر با تاکید بر عنصر رابطه ای به مطالعه انزوای اجتماعی می پردازد و علل و پیامدهای آن را مورد بررسی قرار می دهد.این تحقیق از نوع پیمایشی است که طی آن با 734 نفر از شهروندان تهران و کرمان بین سنین 20 تا 70 سال مصاحبه شده است.حجم نمونه به ترتیب برای دو شهر مذکور معادل 530 و 204 نفر می باشد.برای تحلیل داده ها از مدل سازی خطی سلسله مراتبی استفاده شده است.یافته ها نشان میدهد که متغیرهای سطح توسعه اقتصادی-اجتماعی منطقه و ثبات ساکنان در سطح ساختی و اعتماد،امنیت و تعدد گره ها و هویت ها در سطح فردی اثرات موثر و معنی داری بر روابط اجتماعی دارند.همچنین سطح روابط اجتماعی به نوبه خود تاثیر موثر و کاهنده ای بر احساس تنهایی و احساس عجز نشان می دهند.
علیرضا محسنی تبریزی؛ محمد میرزایی
دوره 5، شماره 4 ، دی 1383، ، صفحه 3-31
چکیده
مقاله حاضز بر اساس بخشی از اطلاعات ماخوذ از پیمایش جوانان و زنان روستایی در روستاهای آذربایجان شرقی تنظیم یافته است جامعه آماری را 11798 خانوار روستایی ساکن در 60 روستای استان آذربایجان شرقی تشکیل می دهد.ب اساس قواعد تعیین حجم نمونه 240 از جوانان و زنان روستایی به طریق نمونه گیری طبقه ای با دقت احتمالی مطلوب 5 درصد(d=0.05( و ضریب اطمینان 95 درصد ...
بیشتر
مقاله حاضز بر اساس بخشی از اطلاعات ماخوذ از پیمایش جوانان و زنان روستایی در روستاهای آذربایجان شرقی تنظیم یافته است جامعه آماری را 11798 خانوار روستایی ساکن در 60 روستای استان آذربایجان شرقی تشکیل می دهد.ب اساس قواعد تعیین حجم نمونه 240 از جوانان و زنان روستایی به طریق نمونه گیری طبقه ای با دقت احتمالی مطلوب 5 درصد(d=0.05( و ضریب اطمینان 95 درصد انتخاب شده اند .نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق و نکویی بر اساس مدل تحلیلی نشان میدهد:1-میزان انگیزش به کار بر حسب گروههای سنی آزمودنی ها تغییر می کند.
-با افزایش میزان آنومی(بی هنجاری اجتماعی)،انگیزش به کار در آزمودنی ها کاهش می یابد.
-انگیزش به کار با افزایش به نیاز به موفقیت (N-Ach) در آزمودنی ها افزایش می یابد.
- میان انگیزش به کار و جنسیت رابطه معنی داری به دست نیامد.بدین ترتیب انگیزش به کار برحسب جنسیت تغییر نمیکند.
- میزان انگیزش به کار بر حسب وضعیت اجتماعی-اقتصادی(SES) پاسخگویان تغییر میکند.
- میزان انگیزش به کار با افزایش انگیزه اقتصادی در آنان افزایش می یابد.
- احساس خوداثر بخشی همخوانی معناداری با انگیزش به کار نشان میدهد.
با توجه به نیکویی برازش مدل تحلیلی از طریق کاربرد رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نتایج حاصل نشان میدهد که بر حسب ارزش بتا متغیرهای نیاز به موفقیت،انگیزه اقتصادی،فردگرایی،آرزوها و ترجیحات شغلی ،وضعیت اجتماعی-اقتصادی،رضایت از زندگی،آنومی اجتماعی و التزام به کار به عنوان تعیین کننده ترین عوامل تاثیر گذار بر انگیزش به کار مطرح اند.
مهرناز امین آقایی؛ محمدجواد زاهدی؛ ملیحه شیانی
دوره 18، شماره 3 ، مهر 1396، ، صفحه 3-37
چکیده
تغییرات رویکردی در گفتمان شهروندی، منجر به دستیابی به تعریفی از شهروندی گردید که به جای تعریف این مفهوم بهمثابه یک پایگاه حقوقی، بر عاملیت شهروندان بهمثابه کنشگرانی در حوزه اجتماع، سیاست و دولت تاکید دارد. شکل گیری مفهوم شهروندی فعال، ریشه در این رویکرد دارد. در این مقاله، شهروندی فعال به معنای توانایی برای درگیر شدن در گونههای ...
بیشتر
تغییرات رویکردی در گفتمان شهروندی، منجر به دستیابی به تعریفی از شهروندی گردید که به جای تعریف این مفهوم بهمثابه یک پایگاه حقوقی، بر عاملیت شهروندان بهمثابه کنشگرانی در حوزه اجتماع، سیاست و دولت تاکید دارد. شکل گیری مفهوم شهروندی فعال، ریشه در این رویکرد دارد. در این مقاله، شهروندی فعال به معنای توانایی برای درگیر شدن در گونههای مختلف کنشهای اجتماعی و سیاسی با انگیزه تصمیم سازی و تاثیرگذاری و برمبنای فضایل اخلاقیِ احترام متقابل و عدم خشونت است. مروری بر تحقیقات و مطالعات در حوزه شهروندی نشان میدهند میزان تحقق شهروندی در جامعه مطلوب نیست و اکثریت شهروندان تهرانی شهروندان منفعلی هستند. از این رو بررسی وضعیت شهروندی فعال در شهر تهران و عوامل موثر بر آن هدف اصلی تحقیق مدنظر قرار گرفت. روش انجام پژوهش پیمایشی و جمعیت آماری کلیة شهروندان بالای 18 سال ساکن شهر تهران است. حجم نمونه برابر 1200 نفر محاسبه گردید و جهت دسترسی به افراد نمونه، از روش نمونهگیری طبقهبندی شده استفاده شد. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه است که از اعتبار صوری و پایایی بالاتر از 7/0 برخوردار است. نتایج آزمونهای همبستگی نشان داد بین برخورداری از حق شهروندی، مصرف رسانهای و عامگرایی با شهروندی فعال ارتباط مستقیمی وجود دارد و بین احساس محرومیت نسبی و احساس بیقدرتی با شهروندی فعال نیز ارتباط غیرمستقیمی وجود دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد 40 درصد از تغییرات متغیر شهروندی فعال توسط متغیرهای مستقل تبیین میگردد و برخورداری از حق شهروندی با ضریب بتای 25/0 بیشترین تاثیر را بر شهروندی فعال دارد. نتایج تحقیق نشان میدهد که احساس بیقدرتی، احساس محرومیت نسبی، فقدان مهارتهای مدنی و یا بیاعتمادی به تاثیر مشارکت سیاسی در تغییر وضعیت اقتصادی و رفاهی جامعه، مهم ترین عوامل موثر بر شهروندی فعال هستند. شهروندان ضمن اینکه ازدانش سیاسی، علاقه سیاسی،تعهد مدنی، قانونپذیری توان بازاندیشی و برخی عوامل دیگر که به نوعی ملزومات نرم افزاری تحقق شهروندی در سطح پایین هستند، نسبت به مهارتهای مدنی و ابزارهای مشارکت اجتماعی و سیاسی موجود ناآگاهند و یا فضا و شیوههای مشارکتی فعلی را جهت پیشیبرد منافع ذهنی خود مناسب نمیدانند. نیاز اصلی شهروندی فعال، مهارت تبدیل مطالبهگری و انتقاد به ایدهپردازی و مشارکت در اجرا و تحقق ایدهها است.
علیرضا کریمی
دوره 18، شماره 4 ، دی 1396، ، صفحه 3-29
چکیده
کار اقماری که در آن ماه کاری به دو نیمه کار-خانواده تقسیم میشود دارای پیامدهایی است که آن را از سایر مشاغل متمایز میسازد. هدف اصلی پژوهش شناسایی پیامدهای اجتماعی- اقتصادی کار اقماری در ایستگاههای تقویت فشار گاز است. روش پژوهش کیفی و گردآوری دادهها و استفاده از 4 گروه مرکز و 11 مصاحبه میباشد. بعد از استخراج و مقولهبندی یافتهها ...
بیشتر
کار اقماری که در آن ماه کاری به دو نیمه کار-خانواده تقسیم میشود دارای پیامدهایی است که آن را از سایر مشاغل متمایز میسازد. هدف اصلی پژوهش شناسایی پیامدهای اجتماعی- اقتصادی کار اقماری در ایستگاههای تقویت فشار گاز است. روش پژوهش کیفی و گردآوری دادهها و استفاده از 4 گروه مرکز و 11 مصاحبه میباشد. بعد از استخراج و مقولهبندی یافتهها باید گفت که مهمترین پیامدهای اقتصادی مثبت کار اقماری مربوط به ضریب حقوقی بالا، ایجاد فرصت مناسب برای سالهای پایانی خدمت و بازنشستگی و همچنین فرصت ایجاد شغل دوم است. مهمترین پیامدهای اجتماعی مثبت کار اقماری شامل فرصت ادامه تحصیل کارکنان، امکان گذران اوقات فراغت طولانیتر و تعامل عمیق با سرپرست و همکاران میباشد. مهمترین پیامدهای اجتماعی منفی کار اقماری نیز در برگیرنده شرایط نامناسب محل استراحت کارکنان، تعارض پایگاه شغلی ذهنی و عینی کارکنان، تعارض نقش کار- خانواده کارکنان و احساس بیگانگی از خود است.
جواد صادقی جعفری؛ بهجت یزدخواستی؛ مصطفی اجتهادی
چکیده
موضوع این مقاله سنجش میزان احساس تعلق به جامعه ایران و عوامل مؤثر بر آن است. تعلق اجتماعی در دو بعد تعلق عاطفی و تعلق عملی تعریف و با بهرهگیری از روش پیمایش و استفاده از پرسشنامه محققساخته در طیف لیکرت و تکنیک نمونهگیری خوشهای از مناطق 22 گانه تهران، 1016 پرسشنامه صحیح از ساکنین ۱۸ تا 65 سال بهدست آمد. یافتهها نشان داد که ...
بیشتر
موضوع این مقاله سنجش میزان احساس تعلق به جامعه ایران و عوامل مؤثر بر آن است. تعلق اجتماعی در دو بعد تعلق عاطفی و تعلق عملی تعریف و با بهرهگیری از روش پیمایش و استفاده از پرسشنامه محققساخته در طیف لیکرت و تکنیک نمونهگیری خوشهای از مناطق 22 گانه تهران، 1016 پرسشنامه صحیح از ساکنین ۱۸ تا 65 سال بهدست آمد. یافتهها نشان داد که تعلق به جامعه ایران در سطح متوسط قرار دارد و متغیرهای تعلق دینی، اعتماد اجتماعی، خِردگرایی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با میزان احساس تعلق رابطه دارد. همچنین متغیرهای زمینهای تحصیلات، سن، وضع تأهل، با متغیر وابسته رابطه دارد. مدلهای رگرسیونی چندگانه نشان داد که مجموع متغیرهای مزبور 325/0 تغییرات تعلق عاطفی و 321/0 تغییرات تعلق عملی را تبیین میکند. خِردگرایی و تعلق دینی الگوهای متفاوتی را از تأثیر بر ابعاد تعلق اجتماعی نشان داد.
محمد هدایتی
چکیده
از زمان شکلگیری دولتهای مدرن، بوروکراسیها بهابزار اصلی دولتها برای نیل بهاهداف توسعهای بدل شدهاند. وجود یک بوروکراسیِ کارآمد، لازمه تحقق اهداف قلمداد شده است. با اینحال در ادبیات جامعه شناسی، بهویژه پس از کلاسیکها، بوروکراسی دولتی مورد غفلت واقع شده و نوعی خلاء و آشفتگی مفهومی درباره آن وجود دارد. ...
بیشتر
از زمان شکلگیری دولتهای مدرن، بوروکراسیها بهابزار اصلی دولتها برای نیل بهاهداف توسعهای بدل شدهاند. وجود یک بوروکراسیِ کارآمد، لازمه تحقق اهداف قلمداد شده است. با اینحال در ادبیات جامعه شناسی، بهویژه پس از کلاسیکها، بوروکراسی دولتی مورد غفلت واقع شده و نوعی خلاء و آشفتگی مفهومی درباره آن وجود دارد. این مقاله میکوشد تا ضمن بررسی انتقادی آرای تاثیرگذار درباره بوروکراسیِ دولتی[در دو سطح کلاسیک و مدرن] و بررسیِ تقلیلگراییهای آنها، صورتبندی روشنی از آن ارائه کند و در نهایت مدلی مفهومی برای مطالعه تجربی آن بهدست دهد. این مدل کیفیت بوروکراسی دولتی در هر کشور را وابسته بهآرایش ساختاری و نهادی خاص آن کشور میداند؛ در واقع زمینه نهادی اصلیترین عامل تعیینکننده کیفیت بوروکراسی است. در این منطق نهادی چند متغیر برجسته میشوند: آرایش قدرت و ویژگیهای ساختار سیاسی، الگوی استحصال منابع و نظام روابط اقتصادی، نوع رابطه دولت و جامعه و در نهایت مسئله قدرت و عاملیت نخبگان. هر کدام از این متغیرها و ابعاد مختلف آنها، با ارجاع بهبرخی موارد تجربی توضیح داده میشوند و دلالتهای آنها برای بوروکراسیهای دولتی معرفی میشوند.
سید مهدی مرشدی اصطهباناتی؛ سیف اله سیف اللهی؛ منصور وثوقی
چکیده
دموکراسی از موضوعهای اصلی مورد توجه در جامعهشناسی معاصر است. در همین راستا تحقیق موجود به تحلیل جامعهشناختی گرایش شهروندان تهرانی به دموکراسی پرداخته است. گرایش به دموکراسی با توجه به ابعاد فرصتهای برابر اجتماعی- سیاسی، آزادیهای اجتماعی- سیاسی و سکولاریسم مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق پیمایش است و برای انجام نمونهگیری ...
بیشتر
دموکراسی از موضوعهای اصلی مورد توجه در جامعهشناسی معاصر است. در همین راستا تحقیق موجود به تحلیل جامعهشناختی گرایش شهروندان تهرانی به دموکراسی پرداخته است. گرایش به دموکراسی با توجه به ابعاد فرصتهای برابر اجتماعی- سیاسی، آزادیهای اجتماعی- سیاسی و سکولاریسم مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق پیمایش است و برای انجام نمونهگیری از نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای بر حسب محلات شهر تهران استفاده شده است. حجم نمونهای به تعداد 604 نفر به کمک فرمول نمونهگیری کوکران، از بین شهروندان تهرانی بالای 20 سال در سال 1396 انتخاب شد. نتایج تحقیق حاکی از گرایش مثبت یا نسبتاً مثبت افراد به دموکراسی است. بررسی عوامل اجتماعی اثرگذار بر گرایش به دموکراسی نشان داد که بین متغیرهای مستقل سن، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی و متغیر گرایش به دموکراسی رابطهای معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون نشان داد که مدل رگرسیونی تحقیق مرکب از 3 متغیر مستقل و یک متغیر وابسته، مدل مناسبی است و مجموع متغیرهای مستقل قادرند تغییرات متغیر گرایش به دموکراسی را پیشبینی کنند.
صلاح الدین قادری؛ سید حسین نبوی؛ احمدرضا سالمیان
چکیده
مطالعه حاضر، بهمسئله تفکرات قالبی گروههای قومی کُرد از همدیگر و پیامدهای آن -با روش نظریه زمینهای- میپردازد. جامعه مورد مطالعه، زنان و مردان گروههای قومی کُرد شهر کرمانشاه و نمونه تحقیق، از میان گویشهای سهگانه هورام، سوران و کلهر، 28 نفر بهروش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. محتوای مصاحبهها طی سه مرحله کدگذاری ...
بیشتر
مطالعه حاضر، بهمسئله تفکرات قالبی گروههای قومی کُرد از همدیگر و پیامدهای آن -با روش نظریه زمینهای- میپردازد. جامعه مورد مطالعه، زنان و مردان گروههای قومی کُرد شهر کرمانشاه و نمونه تحقیق، از میان گویشهای سهگانه هورام، سوران و کلهر، 28 نفر بهروش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. محتوای مصاحبهها طی سه مرحله کدگذاری و تحلیل شد. در کدگذاری باز، 115 کد بهدست آمد که پس از ادغام ، در مرحله دوم به هشت کد محوری تقلیل یافت. در مرحله آخر-کدگذاری گزینشی- نیز دو کد قوممداری و فاصله بین قومی استخراج گردید. نتایج نشان داد که تلقی و توصیف گروهها از یکدیگر تحت تأثیر قوممداری و برترپنداریِ گروه خودی است و در تلقی از دیگری، بر پایبندی و عدم پایبندی بههویت کردی تأکید میشود. شدت عقاید قالبی و فاصله قومی میان دو قوم هورام و سوران با قوم کلهر بیشتر از فاصله هورام و سوران با یکدیگراست.
جامعه شناسی
جمال رشیدی
چکیده
جریان اصلی جامعهشناسی، صورتبندی انتقادی از مساله طردشدگان شهری ندارد؛ نگاهی آسیبشناختی به فقرای شهری و نظرگاهی هنجاری و پزشکی به «بدن» اتخاذ میکند. خوانش انتقادی اما، با تمرکز بر سیاستگذاریهای اجتماعی شهریِ موجد طرد گروههای اجتماعی، صورتبندی جدیدی از مساله شهری و طردشدگان از شهر را امکانپذیر میکند که همزمان، خشم ...
بیشتر
جریان اصلی جامعهشناسی، صورتبندی انتقادی از مساله طردشدگان شهری ندارد؛ نگاهی آسیبشناختی به فقرای شهری و نظرگاهی هنجاری و پزشکی به «بدن» اتخاذ میکند. خوانش انتقادی اما، با تمرکز بر سیاستگذاریهای اجتماعی شهریِ موجد طرد گروههای اجتماعی، صورتبندی جدیدی از مساله شهری و طردشدگان از شهر را امکانپذیر میکند که همزمان، خشم اخلاقی فروخفتهی طردشدگان، رسمیت مییابد و مکانیسمهای برسازندهی معیارِ «بدن غیرمعلول» را هویدا میسازد و اینکه چگونه «بدن»های غیرهمخوان با این هنجار و توامان فقرای شهری نیز، از دستورکار سیاستگذاری شهری حذف میشوند. از این رو، طردشدگان از شهر با وجود بازدارندههای محیطی و اجتماعی-اقتصادی موجود، به کنشگرانی عاصی و خشمگین بدل میشوند که نوعی هرمنوتیک ویرانگر را در قبال حیات شهری میپرورانند.
روش تحقیق کیفی است و با مصاحبه، مشاهده، اقتباس از پژوهشهای پیشین، تجربه زیسته پژوهشگر با فرودستان شهری و برداشت از رمان صورت گرفته است. سازماندهی دادهها در قالب روایتهایی از جنس «رمان اجتماعی» و بازسازی جامعهشناختیِ دادههاست و بهمنظور تحصیل عینیت روایتها، نظرات افراد درگیر وضعیتهای مشابهِ توصیفشده در روایت و یا پژوهشگران این حوزه، گرفتهشده و بازخوردها نیز در روایت نهایی، آمده است. نکته آخر، شهر برای طبقات برخوردار جامعه و بدنهای نا معلول ساخته میشود و طردشدگان شهری متناسب با موقعیت هرمنوتیک فرودستی که در حیات شهری بدانها تخصیص دادهشده، عموماً از خلال کردارهای روزمره و بواسطهی حضور در فضاهای شهری، با بازدارندههای متنوعی روبرو میشوند و شهر و مواهب زندگی شهری برایشان، «دستنیافتنیتر» شده و موجد خشمی اخلاقی از جامعه و اتخاذ هرمنوتیک ویرانگر توسط آنها، خواهد شد.
اکبر علیوردی نیا؛ حمید حیدری
دوره 13، شماره 1 ، فروردین 1391، ، صفحه 4-30
چکیده
این پژوهش، مبتنى بر روش پیمایشى بوده و با استفاده از ابزار پرسشنامه، بخشهاى انتخاب شده نظریه یادگیرى اجتماعى ایکرز را، براى تبیین رفتارهاى وندالیستى مورد آزمون قرار داده است. نظریه یادگیرى اجتماعى ایکرز که با عنوان نظریه تقویت افتراقى شناخته شده، چهار عنصر مهم یعنى، همنشینى افتراقى، تعاریف افتراقى، تقویت افتراقى و الگوهاى افتراقى ...
بیشتر
این پژوهش، مبتنى بر روش پیمایشى بوده و با استفاده از ابزار پرسشنامه، بخشهاى انتخاب شده نظریه یادگیرى اجتماعى ایکرز را، براى تبیین رفتارهاى وندالیستى مورد آزمون قرار داده است. نظریه یادگیرى اجتماعى ایکرز که با عنوان نظریه تقویت افتراقى شناخته شده، چهار عنصر مهم یعنى، همنشینى افتراقى، تعاریف افتراقى، تقویت افتراقى و الگوهاى افتراقى را به عنوان عوامل یادگیرى رفتار انحرافى مطرح کرده است. پژوهش حاضر تنها یک جنبه از این نظریه یعنى تقویت افتراقى را مورد بررسى و آزمون تجربى قرار مىدهد. براى سنجش متغیر تقویت افتراقى شِش بُعد در نظر گرفته شد و سپس با در نظر گرفتن شش فرضیه، هر یک از این ابعاد به طور جداگانه بررسى شده است. حجم نمونه تحقیق 392 نفر مىباشد که از میان دانشآموزان سوم دبیرستانى شهر یاسوج، به روش نمونهگیرى تصادفى طبقهاى متناسب، انتخاب شدهاند. همچنین، اعتبار سنجههاى تحقیق با استفاده از روش اعتبار محتوى و اعتبار سازه و پایایى تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفاى کرونباخ ارزیابى شده است. تحلیل مبتنى بر رگرسیون چندمتغیره، گویاى آن است که از میان ابعاد متغیر تقویت افتراقى، چهار بُعد عکسالعمل، تشویق، پاداش و موازنه تقویت، معنادار بوده و دو بُعد بازدارندگى و هزینه، معنادار نیستند. بُعد تشویق قوىترین پیشبینىکننده رفتارهاى وندالیستى مىباشد و در مرتبه دوم، بعد پاداش قرار دارد. همچنین، بعد هزینه نیز کمترین قدرت پیشبینى را در میان ابعاد ششگانه متغیر تقویت افتراقى داشته است.
سیدحسین نبوی
دوره 16، شماره 1 ، فروردین 1394، ، صفحه 5-40
چکیده
در جامعهشناسی و نظریههای اجتماعی، مفهوم نقش بسیار مهمی دارد. مفاهیم زیادی وضع شدهاند و آثار زیادی هم برای توضیح این مفاهیم نوشته شدهاند. مسئله این است که مفاهیم چه هستند؟، چگونه شکل میگیرند؟ و چه کارکردایی برای علم دارند؟ و صاحب نظرانی که بیشتر از بقیه به مفهوم توجه داشتهاند این سوالات را چگونه توضیح دادهاند. کانت از مقولات ...
بیشتر
در جامعهشناسی و نظریههای اجتماعی، مفهوم نقش بسیار مهمی دارد. مفاهیم زیادی وضع شدهاند و آثار زیادی هم برای توضیح این مفاهیم نوشته شدهاند. مسئله این است که مفاهیم چه هستند؟، چگونه شکل میگیرند؟ و چه کارکردایی برای علم دارند؟ و صاحب نظرانی که بیشتر از بقیه به مفهوم توجه داشتهاند این سوالات را چگونه توضیح دادهاند. کانت از مقولات به مثابه مفاهیم ماقبل تجربی سخن میگفت، هگل روی خود-تکاملی مفهوم تأکید میورزد، مارکس برعکس هگل، مفهوم و دیالکتیک مفاهیم را بازتاب جهان واقعی میداند، نیچه بر روی ماهیت استعاری مفاهیم متمرکز است و آنها را گورستان ادرکات تلقی میکند. دورکیم برعکس کانت، بر ماهیت پسینی و اجتماعی مفاهیم تأکید دارد و بلومر بر نقش کلیدی مفاهیم در علم و کارکردهای آن تمرکز دارد. صاحب نظران مذکور گرچه فیلسوف یا جامعهشناس هستند ولی رهیافت آنها در تحلیل مفاهیم در وهله اول، منطقی، سپس، روانشناختی و ادبی، و در وهله آخر، اجتماعی یا فرهنگی است.
علی محمد حاضری؛ ابراهیم صالح آبادی
دوره 5، شماره 3 ، مهر 1383، ، صفحه 5-27
چکیده
انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 در شرایطی به پیروزی رسید که در کشور حاکمیت چندگانه ایجاد شده بود و گروههای مختلفی می توانستند حاکمیت جامعه را در دست بگیرند.ارتش شاهنشاهی یکی از گروه های بود که فرصت تسلط بر اوضاع متشنج آن زمان را داشت.در مقال حاضر بر آن هستیم تا علل اعلان بی طرفی ارتش را در آن موقعیت حساس بررسی کنیم.این امر مستلزم بررسی ...
بیشتر
انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 در شرایطی به پیروزی رسید که در کشور حاکمیت چندگانه ایجاد شده بود و گروههای مختلفی می توانستند حاکمیت جامعه را در دست بگیرند.ارتش شاهنشاهی یکی از گروه های بود که فرصت تسلط بر اوضاع متشنج آن زمان را داشت.در مقال حاضر بر آن هستیم تا علل اعلان بی طرفی ارتش را در آن موقعیت حساس بررسی کنیم.این امر مستلزم بررسی ساختار دستگاه یرکوب رژیم پهلوی است.در این مقاله،اعلام بی طرفی ارتش به عنوان یکی از شاخص های ضعف دستگاه و رابطه آن با مواردی از قبیل تمرد نظامیان،فرار نظامیان از پادگانها،اعلام همبستگی نظامیان با امام و ...مورد بررسی قرار میگیرد.بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق ،عللو عواملی عمده ضعف دستگاه سرکوب رژیم عبارت است از:
1. ساختار فرماندهی متمرکز و متکی به فرد حاکم بر دستگاه مه عملا موجب انفعال سیاسی دستگاه در حضور شاه و از همگسیختگی دستگاه در شرایط عدم حضور شاه میشود. این گسیختگی به وسیله انقلابیون تشدید و موجب ضعف دستگاه سرکوب شد.
2. تغییر نقش ارتش شاهنشاهی از نقش حافظ امنیت ملی و داخلی به عامل سیاست بین المللی و ژاندرام منطقه ای -که خود تابعی از رابطه آمریکا و ایران بود-که نتیجه آن عدم توانایی تسلط بر اوضاع متشنج داخلی و کنترل انقلاب شد.